English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9765 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
circulars U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
circular U لیستی که در آن هر عنصر حاوی داده آدرس عنصر دیگر در لیست است و آخرین عنصر حاوی اولین عنصر است
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
list U لیستی که هر عنصر حاوی داده و آدرس عنصر بعدی در لیست باشد
chains U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
least U کوچکترین
juniority U کوچکترین
minims U کوچکترین ذره
least squares U کوچکترین مربعات
minim U کوچکترین ذره
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
minimum U کوچکترین مقدار چیزی
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
properties U خواص
attributing U خواص
attribute U خواص
attributes U خواص
floppy U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disks U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disk U کوچکترین فضا روی دیسک
floppies U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy discs U کوچکترین فضا روی دیسک
taxeme U کوچکترین واحد ساختمان لغوی
intensive properties U خواص شدتی
chemical properties U خواص شیمیایی
bulk properties U خواص گروهی
hydrological U وابسته به خواص اب
intrinsic properties U خواص ذاتی
collective properties U خواص کولیگاتیو
product capabilities U خواص محصول
mechanical properties U خواص مکانیکی
elastic properties U خواص ارتجاعی
attributes U صفت خواص
attributing U صفت خواص
property list U سیاهه خواص
attribute U صفت خواص
penny U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
pennies U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
azimuth resolution U اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
taxeme U کوچکترین قسمت صرف ونحوی کلمه
acoustics U خواص صوتی ساختمان
amphoteric U دارای خواص متضاد
papaverous U دارای خواص خشخاش
partial molar properties U خواص جزیی مولی
adhesion agent U ماده تشدیدکننده خواص
magnetics U علم خواص مغناطیسی
properties of section U خواص مقاطع تیرها
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
electro magnetism U برق و خواص مغناطیسی
oleaginous U دارای خواص روغن
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
hydraulic U وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
pneumatics U علم خواص هوا و گاز
unsex U از خواص جنسی محروم کردن
propertied U متمکن دارای خواص معین
optics U علم مطالعه در خواص نور
isotropic U دارای خواص فیزیکی مشابه
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
electro magnetism U تولید خواص مغناطیسی بوسیله
electronography U ثبت خواص الکتریسته ساکن
electrokinetics U علم خواص برق متحرک
bits U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
elements U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
bit U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
electro statics U علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
to turn something U تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
isotropic U دارای خواص برابر از هرسو همگرای
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
actinology U دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
metamerism U برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
actinic U دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
gyromagnetic U وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
pneumatology U روح شناسی علم خواص هواو گازها
colour U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
Green tea is esteemed for its health-giving properties. U ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
available U کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
additives U مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
platinum metal U ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
elements U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve U نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
pixel U کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
color code U روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
gestalt U معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
element U عنصر
isomeric U هم عنصر
members U عنصر
member U عنصر
masurium U عنصر 34
elements U عنصر
agent U عنصر
components U عنصر
component U عنصر
agents U عنصر
delay element U عنصر تاخیری
primordial element U عنصر ازلی
coupling element U عنصر اتصال
processing element U عنصر پردازشی
code element U عنصر رمز
weak kneed U سست عنصر
chemical element U عنصر شیمیایی
print element U عنصر چاپ
shunt element U عنصر موازی
signal element U عنصر علامتی
weak-kneed U سست عنصر
electronic element U عنصر الکترونیکی
coupling element U عنصر پیوست
logic element U عنصر لاجیک
trace element U عنصر کم مقدار
picture element U عنصر تصویر
identity element U عنصر یکسانی
minor constituent U عنصر فرعی
passive element U عنصر غیرعامل
inverse element U عنصر وارون
guest element U عنصر کم مقدار
service element U عنصر اداری
logic element U عنصر منطقی
disafected person U عنصر نامطلوب
minor constituent U عنصر جزئی
primitive element U عنصر اولیه
data element U عنصر داده
cryotron U عنصر برودتی
nand element U عنصر نقیض و
tracer element U عنصر ردیاب
symmetry element U عنصر تقارن
abiotic element U عنصر بیجان
abiotic element U عنصر نازیوه
abundant element U عنصر فراوان
accommpanying element U عنصر همراه
acid forming element U عنصر اسیدی
acid forming element U عنصر اسیدساز
active element U عنصر فعال
tactical element U عنصر تاکتیکی
ingredients U عنصر سازنده
threshold element U عنصر استانهای
thermocouple U عنصر حرارتی
transition element U عنصر واسطه
wallydraigle U سست عنصر
weak minded U سست عنصر
elements U عنصر اساس
elements U عنصر عملیاتی
Elementarism U عنصر نگری
active element U عنصر کنشی
aqueous element U عنصر ابی
stop element U عنصر ایست
part U عنصر اصلی
ingredient U عنصر سازنده
biotic element U عنصر زیستی
absorbing element U عنصر جذب
alloying element U عنصر الیاژ
alloying element U عنصر الیاژی
alloying agent U عنصر الیاژی
active element U عنصر عامل
weaklings U سست عنصر
start element U عنصر شروع
weakling U سست عنصر
element U عنصر عملیاتی
titanium U عنصر فلزی
element U عنصر اساس
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
micronutrient U عنصر غذایی کم مصرف
macronutrient U عنصر غذایی پر مصرف
silicon U سیلیسیوم عنصر شش بنیانی
metal cutting element U عنصر براده برداری
mental element of crime U عنصر روانی جرم
heating element U المان یا عنصر حرارتی
primordial U عنصر نخستین اساسی
strontium U عنصر سبک دو فرفیتی
pyrogen U عنصر قابل اشتعال
air defense element U عنصر پدافند هوایی
active element U عنصر عمل کننده
disafected person U عنصر غیرقابل اعتماد
pixel U نقطه عنصر تصویری
asterium U عنصر ویژه ستارگان
task element U عنصر اجرای عملیات
Recent search history Forum search
2تعریف فونتیک چیست؟
2high dimentional task solution space
1compensation depth
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com