English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
keyword in context U کلمه کلیدی در متن
kwic U کلمه کلیدی در متن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
insert U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserting U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
inserts U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
ins key U کلیدی که کلمه پرداز یا برنامه ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
insert key U کلیدی که برنامه کلمه پرداز یا ویرایشگر را وارد حالت درج و نه نوشتن مجدد میکند
keyword U کلمه کلیدی
ksr U کلمه کلیدی ارسال-پذیرش
Other Matches
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
scroll U کلیدی
key currencies U کلیدی
scrolls U کلیدی
keylock U قفل کلیدی
multikey U چند کلیدی
key entry U دخول کلیدی
key projects U طرحهای کلیدی
keyspace U فاصله کلیدی
key verification U بازبینی کلیدی
key industries U صنایع کلیدی
keypunch U منگنه کلیدی
keyed access U دستیابی کلیدی
keyword U واژه کلیدی
keyboard perforator U سوراخ کن صفحه کلیدی
key [حرکت کلیدی شطرنج]
keypad U صفحه کلیدی با کلیدهای
keyboard enirv U دخول صفحه کلیدی
navigation U چند رسانهای با کلمات کلیدی
You gave me the wrong key . U کلیدی که به من دادی عوضی بود
skeleton keys U کلیدی که چندین قفل را بازکند
skeleton key U کلیدی که چندین قفل را بازکند
key کلیدی که یک حرف را تولید میکند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
key کلیدی که ورودیهای یک رکورد را مشخص میکند
homes U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
softest U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
softer U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
soft U کلیدی که به وسیله برنامه تغییر میکند
home U کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
wall mounted switch U کلیدی که روی دیوار نصب میشود
case U کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
enters U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
alphanumeric U صفحه کلیدی که شامل حروف و اعداد است
entered U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
ascii U صفحه کلیدی که همه حروف ASC II را دارد
enter U کلیدی که بیان کننده انتهای یک ورودی یا یک خط از متن
passkey U کلیدی که چند قفل را باز کند مفتاح
attention U کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
key کلیدی که تابع دومی برای آن کلید دارد.
attentions U کلیدی در ترمینال که به پردازنده سیگنال وقفه می فرستد
cases U کلیدی که حروف را از بزرگ به کوچک تبدیل میکند
key کلیدی که کار مخصوص یا مجموعه دستوراتی دارد
pages U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
soft U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
paged U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
softer U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
softest U صفحه کلیدی که کار کلیدها با برنامه تغییر میکند
page U کلیدی که محل نشانه گر را به اندازه خط وط یک صفحه حرکت دهد
key کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
prtsc U کلیدی که محتوای موجود روی صفحه را به چاپگر بفرستد
key کلیدی که برای اندیس گذاری رکورد به کار می رود.
backspace U کلیدی که باعث برگشت یک واحد به عقب یا چپ نشانه گر میشود
hexadecimal notation U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
hex U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای مبنای شانزده باشد
clicks U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
pages U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
clicked U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
click U نگه داشتن و آزاد کردن کلیدی از صفحه کلید یا mouse
page U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
paged U کلیدی که محل نمایشگر را با تعداد خط وط صفحه نمایش پایین می برد
carriage return U سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
hypermedia U متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
repeat U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
codepages U تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
ended U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
repeats U کلیدی روی صفحه کلید که حرف انتخاب شده را تکرار میکند
end U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
ends U روی صفحه کلید IBM PC کلیدی که نشانه گر را به انتهای خط فعلی میبرد
cursors U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
cursor U کلیدی در صفحه کلید که به نشانه گر اجازه میدهد در جهتهای مختلف حرکت کند
caps U کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
capitals U کلیدی روی صفحه کلید که باعث میشود همه حروف بزرگ نوشته شوند
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
key کلیدی که نشانه گر یا نوک چاپ را به ابتدای خط بعد روی صفحه یا ماشین تایپ یا چاپگر می برد
return U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
keyboard terminal U صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
returning U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
blind keyboard U صفحه کلیدی که خروجی آن نشان داده نمیشود ولی مستقیماگ روی نوار یا دیسک مغناطیسی ضبط میشود
returned U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
returns U کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
pooler U وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
escape character U کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
master clear U کلیدی روی بعضی ازکنسولهای کامپیوتری که ثباتهای عملیاتی را پاک کردن و انها را برای حالت جدید عملیات اماده میکند
edited U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
edit U کلیدی که تابعی را آغاز میکند که استفاده از ویرایشگر را ساده تر میکند
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
record U کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
del U کلیدی در صفحه کلید که نشانه گر را یک حرف به عقب برمی گرداند و آن حرف را پاک میکند
num lock key U کلیدی که کارایی قسمت عددی صفحه کلید را از کنترل نشانه گر به ورودی عددی تط بیق میدهد
CTR U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد
IBM U صفحه کلیدی که حاوی کلیدهای تابعی است و در سمت چپ کلیدهای اصلی قرار دارد و نوشته عددی جداگانه ندارد
paged U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
reset key کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود
page U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
pages U عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
Web page U فایل ذخیره شده در وب سرور که حاوی متن فرمت شده , گرافیک و اتصالات در متنهای با کلمات کلیدی به صفحات دیگر اینترنت یا وب سایت است
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
lexical analysis U مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
parol U کلمه
word for word <adv.> U کلمه به کلمه
MOTs U کلمه
verb U کلمه
verbs U کلمه
worded U کلمه
exactly <adv.> U کلمه به کلمه
faithfully <adv.> U کلمه به کلمه
letter for letter <adv.> U کلمه به کلمه
word for word U کلمه به کلمه
to the letter <adv.> U کلمه به کلمه
word U کلمه
verbatim <adv.> U کلمه به کلمه
MOT U کلمه
road sense U کلمه
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
verbatim U کلمه بکلمه
ablaut U تصریف کلمه
catchword U کلمه راهنما
cliche U کلمه مبتذل
adverbum U کلمه بکلمه
computer word U کلمه کامپیوتری
synonyms U کلمه مترادف
synonym U کلمه مترادف
alphabetic word U کلمه الفبایی
memory word U کلمه حافظه
mosul U نکته کلمه
fix U که اندازه کلمه
fixes U که اندازه کلمه
formative U کلمه مشتق
machine word U کلمه ماشین
instruction word U کلمه دستورالعمل
code word U کلمه رمز
full word U تمام کلمه
full word U کلمه کامل
fullword U تمام کلمه
function word U کلمه دستوری
ghost word U کلمه غیرمصطلح
half word U نیم کلمه
oaths U کلمه قسم
oath U کلمه قسم
hyphenation U تقسیم کلمه
chains U از کلمه قبلی
chain U از کلمه قبلی
code words U کلمه رمز
watchword U کلمه رمزی
watchwords U کلمه رمزی
control word U کلمه کنترل
literatim U کلمه بکلمه
letter perfect U کلمه بکلمه
graphs U هجای کلمه
graph U هجای کلمه
data word U کلمه داده
double word U کلمه مضاعف
etymon U ریشه کلمه
falderol U کلمه بی معنی
parts of speech U اقسام کلمه
word processing U پردازش کلمه
fallal U کلمه بی معنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com