English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
the ship leaks U کشتی اب تو میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aerographer U شخصی که وضع هوا وامواج را به کشتی گزارش میدهد
chandler U فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
draught line U خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
Other Matches
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
the garden provides food U میدهد
fibre over Etherenet U میدهد
worlds U میدهد
world U میدهد
readout U را میدهد
periodic U که مرتب رخ میدهد
creditor's bill U به ورثه میدهد
belly dancer U زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodical U که مرتب رخ میدهد
point U نشان میدهد
on the water U در کشتی
on the sea U در کشتی
carinae U کشتی
wrestling U کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight U کشتی مس
vessel U کشتی
collier U کشتی
vessels U کشتی
flattest U پل کشتی
carina U کشتی
deck U پل کشتی
bottoms U کشتی
decks U پل کشتی
argo U کشتی
puppis U کشتی دم
decked U پل کشتی
aft U در پس کشتی
afloat U در کشتی
foreship U سر کشتی
bilge U اب ته کشتی
catch U کشتی کج
by water U با کشتی
on board a ship U در کشتی
sail ho! U کشتی !کشتی !
on shipboard U در کشتی
flat U پل کشتی
bottom U کشتی
ship haven U یک کش کشتی
hulks U کشتی
ships U کشتی
boarded U کشتی
ship کشتی
hulk U کشتی
ark U کشتی
board U کشتی
gunner U بازیگری که کمترپاس میدهد
factors U ثیر قرار میدهد
time U ثیر قرار میدهد
fastest U کیلو baud میدهد
factor U ثیر قرار میدهد
gunners U بازیگری که کمترپاس میدهد
timed U ثیر قرار میدهد
he pays his own money U پولش را خودش میدهد
What does this mean? U این چه معنی میدهد؟
transaction U ثیر قرار میدهد.
fast U کیلو baud میدهد
fasted U کیلو baud میدهد
it gives off a bad odour U بوی بدی میدهد
fasts U کیلو baud میدهد
times U ثیر قرار میدهد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
we are informed by him that U محترما` اگاهی میدهد که
what is the thir everning U امشب چه نشان میدهد
voter U کسی که رای میدهد
switched U ثیر قرار میدهد
previous U آنچه زودتر رخ میدهد
voters U کسی که رای میدهد
switches U ثیر قرار میدهد
switch U ثیر قرار میدهد
you are advised that U به شما اگاهی میدهد
it smells sour U بوی ترشیده میدهد
hold U انبار کشتی
shipboard U پهلوی کشتی
topsldes U بادخوربدنه کشتی
auxiliary ship U کشتی تدارکاتی
shipboard U صحنه کشتی
argosy U کشتی بزرگ
holds U انبار کشتی
steamers U کشتی بخار
pleasure boat U کشتی تفرجی
shipwright U کشتی ساز
shipboard U کنار کشتی
at the fore U در جلوی کشتی
training ship U کشتی اموزشی
amidships U درمیان کشتی
argosy U کشتی تجاری
towboat U کشتی یدک کش
tramp steamer U کشتی ازاد
shipload U بار کشتی
steamer U کشتی بخار
anchor U لنگر کشتی .
predial or prae U کشتی روستایی
shipowner U مالک کشتی
troopship U کشتی سرباز بر
double-decker U کشتی دوعرشهای
affreightment U اجاره کشتی
shipper U محموله کشتی
afterdeck U عقب کشتی
amid ships U درمیان کشتی
shipper U مسافر کشتی
alee U پناهگاه کشتی
aerographer U هواشناسی کشتی
double-deckers U کشتی دوعرشهای
tramp vessel U کشتی ازاد
shipside U کنار کشتی
privateer U کشتی مسلح
anchoring U لنگر کشتی .
anchors U لنگر کشتی .
strand U به گل نشستن کشتی
shipmaster U رئیس کشتی
aeroboat U کشتی طیار
shipowner U صاحب کشتی
aport U بطرف چپ کشتی
air ship U کشتی هوایی
pilotage U راهنمایی کشتی
cockswain U پیشکارکارکنان کشتی
dockyard U تعمیرگاه کشتی
ship building U کشتی سازی
carina U کشتی حمال
cargo ship U کشتی باری
cargo liner U کشتی باری
cargo boat U کشتی باری
cargo U محموله کشتی
cargo boat U کشتی بارکش
cargoes U محموله کشتی
dock U تعمیرگاه کشتی
docked U تعمیرگاه کشتی
caboose U اشپزخانه کشتی
pancratist U کشتی گیر
docks U تعمیرگاه کشتی
berth U خوابگاه کشتی
ship handling U مانور با کشتی
dockyards U تعمیرگاه کشتی
coal whipper U زغال کش کشتی
ship papers U اسناد کشتی
wrestling match U مسابقه کشتی
wresthing match U مسابقه کشتی
ship propeller U پروانه کشتی
caulker U درزگیر کشتی
wrech U کشتی شکستگی
wrecked U کشتی شکسته
wrech U کشتی شکسته
catch as catch can U کشتی ازاد
castway U کشتی شکسته
shipbuilding U کشتی سازی
packet boat U کشتی نامه بر
ship safety U سلامت کشتی
carrying vessel U کشتی باربری
berthed U خوابگاه کشتی
keel U تیر ته کشتی
passenger liner U کشتی مسافری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com