Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
impulsive
U
کسیکه از روی انگیزه انی وبدون فکر قبلی عمل میکند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
hovercrafts
U
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
hovercraft
U
رسانگری که با فشرده کردن هوا در زیر بالای سطح وبدون تماس با ان حرکت میکند
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
inlander
U
کسیکه درون کشور یا دورازمرز زندگی میکند
wire dancer
U
کسیکه که روی سیم میرقصد و بازی میکند
disseisor
U
کسیکه دیگری را ازتصرف ملک خودمحروم میکند
foundationer
U
کسیکه ازدرامدبنگاه وقف شدهای زندگی میکند
wine taster
U
کسیکه شراب را بوسیله چشیدن ازمایش میکند
circumnavigation
U
کسیکه دورگیتی یا اقلیمی کشتی رانی میکند
lounger
U
کسیکه در نیمکت یا در سالن انتظار استراحت میکند
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
gauger
U
کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
documentarian
U
کسیکه فیلم یا مطالب مستندی را تهیه میکند
winnower
U
کسیکه باد افشانی میکند ماشین بوجاری
jawsmith
U
کسیکه با محبت زیاد مردم فریبی میکند
wise acre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
wiseacre
U
کسیکه ادعای عقل میکند ولی نادان است
multitudinist
U
کسیکه توده مردم را بیشتر ازافراد رعایت میکند
swamper
U
ساکن مرداب کسیکه الوار را جمع اوری میکند
paragraphist
U
کسیکه مطلب کوتاه برای روزنامه تهیه میکند
itemizer
U
کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
rigorist
U
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
occidentalist
U
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
barker
U
پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
thaumaturge
U
کسیکه که کارهای خارق العاده ومعجزه نما میکند خرق عادت کن
ultraist
U
کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
incremental backup
U
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
presentiment
U
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiments
U
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
readout
U
وسیله نمایش که با نوشتن حروف جدید حروف قبلی را پاک میکند
lamber
U
کسیکه میش را هنگام زاییدن توجه میکند میشی که درحال زاییدن است
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
urbanite
U
کسیکه در شهر زندگی میکند شهر نشین
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
prior admission
U
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
modified frequency modulation
U
که بیت داده را طبق وضعیت بیت قبلی کدگذاری میکند. MFM از FM کاراتر است ولی از کدگذاری RLL کاراتر نیست
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
blank check
U
سندامضاء شده وبدون متن
shinplaster
U
اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه
dumb show
U
نمایش صامت وبدون حرف
gothicize
U
زمخت وبدون فرافت کردن
tough minded
U
دارای فکر خشن وبدون احساسات
canoes
U
قایق باریک وبدون بادبان وسکان
canoe
U
قایق باریک وبدون بادبان وسکان
inert mine
U
مین بی اثر وبدون خرج تلاش
tabula rasa
U
فکر ساده وبدون تصور اطفال
syncopation
U
رقص یا اهنگ سبک وبدون ضرب
middlebrow
U
شخص با سواد وبدون تحصیلات عالیه
clownish
U
دارای رفتار زمخت وبدون اداب
dabbler
U
دوستدارصنایع زیباکه ازروی بوالهوسی وبدون تمرکزانهارادنبال می
goose-stepping
U
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-step
U
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-steps
U
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-stepped
U
رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
dog paddle
U
شنای به پشت با حرکت پا وبدون بیرون امدن بازو از اب
catchall
U
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
p sexual relations
U
امیزش جنسی بطورهرج مرج وبدون رعایت ائین عروسی
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
motive
U
انگیزه
impelent
U
انگیزه
incitation
U
انگیزه
impetus
U
انگیزه
incentive
U
انگیزه
stimulant
U
انگیزه
motivation
U
انگیزه
stimulants
U
انگیزه
incitement
U
انگیزه
mover
U
انگیزه
motives
U
انگیزه
inducement
U
انگیزه
inducements
U
انگیزه
incentives
U
انگیزه
conatus
U
انگیزه
dump
U
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند
propellent
U
انگیزه محرک
mastery motive
U
انگیزه تسلط
tax incentive
U
انگیزه مالیاتی
safety motive
U
انگیزه ایمنی
goaded
U
مهمیز انگیزه
saving motive
U
انگیزه پس انداز
motivation
U
انگیزه انگیختگی
transaction motive
U
انگیزه معاملاتی
motives
U
انگیزه غرض
imaginary stimulus
U
انگیزه موهومی
wage incentive
U
انگیزه مزد
propellant
U
انگیزه محرک
goading
U
مهمیز انگیزه
social motive
U
انگیزه اجتماعی
mainspring
U
انگیزه اصلی
propellants
U
انگیزه محرک
lack of incentive
U
نبود انگیزه
profit motive
U
انگیزه سود
goads
U
مهمیز انگیزه
transaction motive
U
انگیزه مبادلاتی
motive
U
انگیزه غرض
lack of incentive
U
فقدان انگیزه
achievement motive
U
انگیزه پیشرفت
demotivated
U
بی انگیزه شده
impulsions
U
انگیزه انی
impulsion
U
انگیزه انی
affiliation motive
U
انگیزه پیوندجویی
export incentive
U
انگیزه صادرات
causing
U
انگیزه هدف
causes
U
انگیزه هدف
cause
U
انگیزه هدف
work incentive
U
انگیزه کار
precautionary motive
U
انگیزه احتیاطی
impulse
U
انگیزه دادن به
economic motivation
U
انگیزه اقتصادی
phenomotive
U
انگیزه پدیداری
goad
U
مهمیز انگیزه
impulses
U
انگیزه دادن به
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
inviolacy motive
U
انگیزه ایراد گریزی
speculative motive
U
انگیزه سفته بازی
aetiology
U
انگیزه شناسی تعلیل
stimulants
U
مشروب الکلی انگیزه
interesde motive
U
انگیزه غرض الود
stimuli
U
انگیزه وسیله تحریک
stimulus
U
انگیزه وسیله تحریک
stimulant
U
مشروب الکلی انگیزه
impulse
U
انگیزه ناگهانی تکان دادن
impulses
U
انگیزه ناگهانی تکان دادن
play by ear
<idiom>
U
توانایی اجرای موسیقی تنها با گوش وبدون خواندن موسیقی
section
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
sections
U
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
repeater
U
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
psych out
<idiom>
U
پیی بردن به انگیزه واقعی (شخص)
motivating
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivate
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivated
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivates
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
pep talk
<idiom>
U
صحبتی که باعث ایجاد انگیزه درفرد شود
speculative demand for money
U
تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
Easy does it .
U
یواش یواش ( آرام وبدون عجله )
predecessors
U
قبلی
predecessor
U
قبلی
preceding
U
قبلی
prior
U
قبلی
foregone
U
قبلی
aforetime
U
قبلی
one-time
U
قبلی
ex
U
قبلی
fore
U
قبلی
previous
U
قبلی
ex-
U
قبلی
preexistence
U
موجودیت قبلی
background
U
معلومات قبلی
backgrounds
U
معلومات قبلی
pre arrengement
U
قرار قبلی
foredoom
U
محکومیت قبلی
forethought
U
اندیشه قبلی
forewarning
U
اخطار قبلی
premonitions
U
اخطار قبلی
presuppositions
U
فرض قبلی
at sight
U
بی مطالعه قبلی
presupposition
U
فرض قبلی
late war
U
جنگ قبلی
preoccupations
U
اشغال قبلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com