Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cant
U
کج گرفتن کمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
target bow
U
کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
bow
U
کمان کمان هدفگیری
bowing
U
کمان کمان هدفگیری
bowed
U
کمان کمان هدفگیری
bows
U
کمان کمان هدفگیری
rainbow border
U
حاشیه رنگین کمان
[در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
sagittarius
U
کمان
fiddle bow
U
کمان
sagittarii
U
کمان
bowstring
U
زه کمان
arch
U
: کمان
arc
U
کمان
arches
U
کمان
arches
U
: کمان
arch-
U
کمان
arch-
U
: کمان
arch
U
کمان
spots
U
کمان
spot
U
کمان
arcs
U
کمان
bowed
U
کمان
fiddlestick
U
کمان
bowing
U
کمان
bows
U
کمان
bow
U
کمان
crossbows
U
کمان پولادی
string picture
U
روزنه کمان
cross bow
U
کمان زنبورکی
crossbow
U
کمان زنبورکی
crossbow
U
کمان پولادی
crossbow
U
کمان صلیبی
crossbows
U
کمان زنبورکی
handbow
U
کمان تیراندازی
to feel any one's pulse
U
کمان کردن
bowed
U
تعظیم کمان
sunbow
U
رنگین کمان
swede saw
U
کمان اره
swede saw
U
اره کمان
bow
U
کمان شکاری
cross bow
U
کمان پولادی
bend
U
کمان خمش
crossbows
U
کمان صلیبی
bowed
U
کمان شکاری
longbow
U
کمان بزرگ
bowing
U
تعظیم کمان
archer
U
تیرانداز با کمان
archers
U
تیرانداز با کمان
bows
U
کمان شکاری
bowing
U
کمان شکاری
irises
U
رنگین کمان
iris
U
رنگین کمان
longbows
U
کمان بزرگ
cross bow
U
گوله کمان
straight bow
U
کمان راست
stacked bow
U
کمان باریک
rainbows
U
رنگین کمان
rainbow
U
رنگین کمان
bow
U
تعظیم کمان
bows
U
تعظیم کمان
long bow
U
کمان دستی
arch thrust
U
رانش کمان
arch of corti
U
کمان کورتی
atabalist
U
کمان زنبورکی
arblast
U
کمان زنبورکی
bowyer
U
کمان ساز
cock feather
U
پر وصل به کمان
bowyer
U
کمان فروش
power hacksaw
U
کمان اره
bare bow
U
کمان لخت
bow and arrow
U
تیر و کمان
nock
U
جای زه کمان
opalesce
U
مانندرنگین کمان
to bend or draw the bow
U
کمان کشیدن
bow weight
U
وزن کمان
bowman
U
تیرانداز کمان کش
bowman
U
تیرانداز با کمان
reflex arc
U
کمان بازتاب
included angle of arch
U
دهانه کمان
arch-
U
چفت کمان
circular measure
U
اندازه کمان
saw frame
U
کمان اره
central angle of arch
U
دهانه کمان
arches
U
چفت کمان
arch
U
چفت کمان
face
U
شکم کمان
faces
U
شکم کمان
bow hunting
U
شکار با تیر و کمان
sounding boards
U
کمان ویولن وتار
understrung
U
فاصله زه تا دستگیره کمان
to bend or draw the bow
U
کمان را چله کردن
limbs
U
هرکدام از طرفین کمان
arc length
U
طول کمان
[ریاضی]
anchors
U
کشیدن زه کمان تاصورت
anchoring
U
کشیدن زه کمان تاصورت
frame
U
قاب چارچوب کمان
bow arm
U
بازویی که کمان را می گیرد
nock
U
شکاف انتهای کمان
soundboard
U
کمان ویولن وتار
anchor
U
کشیدن زه کمان تاصورت
sounding board
U
کمان ویولن وتار
vans
U
کمان سینه ناو
rectification of a curve
U
طول کمان
[ریاضی]
bow fishing
U
ماهیگیری با تیر و کمان
bow hunter
U
شکارچی با تیر و کمان
limb
U
هرکدام از طرفین کمان
bowstring
U
ریسمان دار زه کمان
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
fogbow
U
رنگین کمان حاصل از مه
catapult
[British E]
U
تیر و کمان سنگی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
catapult
[British E]
U
تیر و کمان قلابسنگی
van
U
کمان سینه ناو
frame of hachsaw
U
کمان اره چکی
slingshot
[American E]
U
تیر و کمان سنگی
iridescency
U
نمایش رنگین کمان
crossbow man
U
کمانگیر با کمان صلیبی
great circle route
U
کمان دایره عظیمه
iridescence
U
نمایش رنگین کمان
string fingers
U
سه انگشتی که زه کمان را می کشند
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
whipped
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
toxophilite
U
تیرانداز ماهر با تیر و کمان
full draw
U
کشیدن زه کمان بطور کامل
whips
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
fistmele
U
فاصله بین دسته کمان و زه
whip
U
پوشاندن قسمتی از کمان بانخ
draws
U
تیر در چله کمان گذاشتن
servings
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
serving
U
پوشش نخی دورقسمتهایی از کمان
self
U
کمان یا تیر از یک تکه چوب
longbows
U
اغراق گویی کمان دستی
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
draw
U
تیر در چله کمان گذاشتن
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
longbow
U
اغراق گویی کمان دستی
circular grooving saw
U
کمان اره ویژه شیار
belly
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
bellies
U
قسمت داخلی کمان نزدیک زه
longbows
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
bowsight
U
وسیله کمکی هدفگیری وصل به کمان
longbow
U
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
hunting bow
U
کمان بلند و سنگین برای شکار
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
double-bellid
U
[صراحی شکل شبیه دو کمان دراز]
bowsock
U
پوشش تیره روی کمان ضدبازتاب نور
timber hitch
U
گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
subtense
U
خطی که روبروی کمان یاگوشهای واقع شود
rainbow
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
rainbows
U
قوس و قزح بصورت رنگین کمان در امدن
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
backed bow
U
کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
to seal up
U
درز گرفتن کاغذ گرفتن
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
clam
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams
U
بچنگال گرفتن محکم گرفتن
gripping
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grips
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
grip
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
calebrate
U
جشن گرفتن عید گرفتن
take in
<idiom>
U
زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
gripped
U
طرز گرفتن وسیله گرفتن
looser
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
loosest
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
kissing button
U
برامدگی روی زه که درکشیدن کامل کمان با لب کمانگیر مماس میشود
loose
U
توپ سرگردان بی صاحب مهاجم مهارنشده رها کردن زه و کمان
windage
U
تنظیم کمان هنگام وجود بادعرضی برای دقت در هدفگیری
clout shooting
U
تیراندازی به هدف بزرگ ازمسافت 021 تا 081 متری باتیر و کمان
sight window
U
بریدگی بالای کمان برای جاگرفتن تیر و دادن دید بهتر
backing
U
کمان نوارپیچی شده برای ازدیادمقاومت نخ دخیره دور قرقره ماهیگیری
keepers
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
keeper
U
ریسمان کوچک وصل به بالای کمان ماهی بزرگ و مجاز برای سید
target captain
U
عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
case
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases
U
جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
sights
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
sight
U
وسیله تنظیم دید روی کمان نشانه روی مگسک
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
western round
U
مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و84 تیر از 05 متری با کمان
pope young round
U
مسابقه غیررسمی با 6 تیر ازمسافتهای 02 تا 08 متری با تیر و کمان
post
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post-
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posted
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
posts
U
محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
york round
U
مسابقه تیراندازی با 07 تیراز مسافت 001 متری و 84تیر از 08 متری و 42 تیر از06 متری با کمان
men's western round
U
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
st george round
U
مسابقه مردان هر کدام با 63تیر در مسافت 001 متر و63 تیر در 08 متر و 63 تیردر 06 متر با تیر و کمان
windsor round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری و 63تیر از مسافت 05 متری و63 تیر از 04 متری با کمان
To tell some one his fortune .
U
برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
grabs
U
گرفتن
grabbing
U
گرفتن
acquiring
U
گرفتن
retaken
U
پس گرفتن
raclaim
U
پس گرفتن
to addict oneself
U
خو گرفتن
to catch on
U
گرفتن
acquire
U
گرفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com