English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to date a letter forward U کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
papyraceous U کاغذی
chartaceous U کاغذی
pulpy U کاغذی
rosette U گل کاغذی
rosettes U گل کاغذی
papery U کاغذی
litmus paper U کاغذی که بماده
paper gold U طلای کاغذی
paper feed U خورش کاغذی
paper electrophoresis U الکتروفورز کاغذی
Kleenexes U دستمال کاغذی
paper capacitor U خازن کاغذی
paper curency U پول کاغذی
paper chromatography U کروماتوگرافی کاغذی
paper card U کارت کاغذی
paper condenser U خازن کاغذی
Kleenex U دستمال کاغذی
lamplighter U چوب یا کاغذی که
fish paper U عایق کاغذی
fiduciary currency U پول کاغذی
paper tape U نوار کاغذی
paper plate U بشقاب کاغذی
paper money U پول کاغذی
yashmak shawl U دستمال کاغذی
ticker tape U نوار کاغذی
paper tigers U ببر کاغذی
paper tiger U ببر کاغذی
masking tape U نوارچسب کاغذی
quartos U ربع کاغذی
paper blockade U محاصره کاغذی
towel U دستمال کاغذی
paper tape reader U نوارخوان کاغذی
towels U دستمال کاغذی
quarto U ربع کاغذی
paper cup U لیوان کاغذی
crown paper U کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
dust jacket U کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
elephant paper U کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
folding money U اسکناس پول کاغذی
paper edition of a book U ویرایش با جلد کاغذی
tissue paper U دستمال کاغذی نازک
rag paper U کاغذی که ازپارچه بسازند
punch paper tape U نوار کاغذی منگنه
paper tape reader U نوار کاغذی خوان
paper tape punch U منگنه نوار کاغذی
paper currency U اسکناس پول کاغذی
paper tape punch U منگنه کن نوار کاغذی
strip chart recorder U ثبات نوار کاغذی
dust-jackets U کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust-covers U کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper money U اسکناس پول کاغذی
paperbacks U کتاب جلد کاغذی
paperback U کتاب جلد کاغذی
dust-jacket U کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
dust jacket U جلد کاغذی روی کتاب
long green U دلار کاغذی پشت سبز
punched paper tape U نوار کاغذی منگنه شده
perforated paper tape U نوار کاغذی سوراخ دار
boxes U جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
dust-jacket U جلد کاغذی روی کتاب
box U جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
dust-covers U جلد کاغذی روی کتاب
dust-jackets U جلد کاغذی روی کتاب
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
minnesota paper form board U ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
sleeve U پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
quaternion U ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
sleeves U پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
granite paper U کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
hornbook U کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
stationery U کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
centre U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centers U محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
laid paper U کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
punches U بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
parity U شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
punch U بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
center U سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
punched U بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
reperforator U ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
edge U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edges U کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
key O کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
bleeds U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed U 1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
perforated tape U نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
carriage U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages U بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
documenting U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documented U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document U عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
reader U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers U ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com