Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bonding
U
چسباندن دو یا چند قطعه چوبی توسط چسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
spinning wheel
U
چرخ ریسندگی
[این وسیله از یک چرخ چوبی شکل بزرگ و چند قطعه چوب بوجود آمده و توسط دست یا پا به حرکت در می آید.]
scarfing
U
چسباندن دو قطعه به یکدیگربه وسیله چسب
To shave a piece of wood.
U
قطعه چوبی راتراشیدن
balk
U
[هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
baulk
U
[هر قطعه بزرگ مربعی شکل چوبی]
wood block
U
قاب چوبی سقف و کف اتاق قطعه چوب
gas discharge display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display
U
صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
lipping
U
قطعه چوبی که در لای شکاف کمان تعبیه شده
lipping
U
قطعه چوبی که در ترک یاشکاف کمان گذاشته شده
dowel
U
قطعه چوبی که در دیوار می گذارندتا میخ روی ان بکوبند
service
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
electroluminescence
U
نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
ninepins
U
یکجور بازی با نه میله چوبی که انهارابا گوی چوبی می خوابانند
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
staked
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stakes
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
stake
U
ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
source
U
مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
electroluminescent
U
صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
electrically
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که مختوای آن با اعمال ولتاژ خاص به سوزن نوشتن فایل برنامه ریزی است و توسط نور یا ولتاژ مخصوص قابل پاک شدن است
naggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggins
U
سطل چوبی لیوان چوبی
noggin
U
سطل چوبی لیوان چوبی
rom
U
دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
treenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
trenail
U
میخ بزرگ چوبی با میخ چوبی یا گوه بهم کوبیدن
croquet
U
بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
flip-flop
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
U
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
gavel
[چکش چوبی قضات]
چکش چوبی حراج کنندگان یاروسای انجمن ها چکش حراجی
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
processor
U
وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable
U
آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
digital read out
U
نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
air turbine starter
U
استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
pull down menu
U
فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
gummed
U
چسباندن
sellotapes
U
چسباندن
gumming
U
چسباندن
gums
U
چسباندن
gum
U
چسباندن
sellotaping
U
چسباندن
sellotaped
U
چسباندن
paste
U
چسباندن
glutinate
U
چسباندن
pasting
U
چسباندن
pastes
U
چسباندن
pasted
U
چسباندن
sellotape
U
چسباندن
agglutinate
U
: چسباندن
stick
U
چسباندن
to sew on
U
چسباندن
close fitting
U
چسباندن
concatenate
U
چسباندن
close-fitting
U
چسباندن
adhibit
U
چسباندن
cementation
U
چسباندن
agglutination
U
عمل چسباندن
glueing
U
چسباندن چسبیدن
glue
U
چسباندن چسبیدن
gluing
U
چسباندن چسبیدن
seal
U
محکم چسباندن
seals
U
محکم چسباندن
tags
U
اتیکت چسباندن به
tag
U
اتیکت چسباندن به
conglutinate
U
بهم چسباندن
cut and paste
U
بریدن و چسباندن
glues
U
چسباندن چسبیدن
knock together
U
بهم چسباندن
environments
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu
U
برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual
U
که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
pasting
U
نوعی شیرینی چسباندن
post fix
U
در پایان واژه چسباندن
compaction
U
عمل بهم چسباندن
To stick a poster on the wall.
U
اعلان به دیوار چسباندن
attaching
U
چسباندن الصاق کردن
attaches
U
وصل کردن چسباندن به
attaches
U
چسباندن الصاق کردن
attach
U
وصل کردن چسباندن به
attach
U
چسباندن الصاق کردن
cements
U
سمنت کردن چسباندن
attaching
U
وصل کردن چسباندن به
to stick on
[to]
U
چسباندن
[روی چیزی]
cementing
U
سمنت کردن چسباندن
to glue on
[to]
U
چسباندن
[روی چیزی]
paste
U
نوعی شیرینی چسباندن
cemented
U
سمنت کردن چسباندن
fasten
U
چسباندن سفت شدن
pasted
U
نوعی شیرینی چسباندن
cement
U
سمنت کردن چسباندن
fastens
U
چسباندن سفت شدن
pastes
U
نوعی شیرینی چسباندن
fastened
U
چسباندن سفت شدن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
bind
U
چسباندن صحافی کردن ودوختن
to put a slur on any one
U
لکه بدنامی بکسی چسباندن
to paste something with paper
U
کاغذ روی چیزی چسباندن
bond
U
متصل کردن چسباندن اتصال
binds
U
چسباندن صحافی کردن ودوختن
set tiles
U
فرش کردن یا چسباندن کاشی بدیوار
fragment
U
قطعه قطعه کردن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
segments
U
قطعه قطعه کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
segment
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
fritter
U
قطعه قطعه کردن
self propulsion
U
حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
to put a notice on a door
U
اگهی روی در چسباندن اعلان بدر زدن
sticky charge
U
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
pages
U
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
paged
U
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
page
U
عمل چسباندن تصویر و تن در یک صفحه آماده چاپ
bill poster
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
U
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bind
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
binds
U
چسباندن صفحات کاغذ بهم برای شکل دادن به آنها به صورت کتاب
groupware
U
نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
lost cluster
U
تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
anatomize
U
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
stockade
U
سد چوبی
arboreous
U
چوبی
xyloid
U
چوبی
coach built
U
چوبی
wooden
U
چوبی
block-house
U
دژ چوبی
timber dam
U
سد چوبی
stockades
U
سد چوبی
ligneous
U
چوبی
label
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labeling
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labelled
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
thumbpiece
U
مانع چوبی
kevel
U
میخ چوبی
maul
U
چکش چوبی
wood
U
جنگل چوبی
maul
U
پتک چوبی
handspike
U
اهرم چوبی
knurr
U
گوی چوبی
corduroy
U
راه چوبی
jumping ladder
U
پله چوبی
rubbing strake
U
دفرای چوبی
round dance
U
رقص چوبی
casks
U
خمره چوبی
hobbyhorse
U
اسب چوبی
cask
U
خمره چوبی
lignify
U
چوبی شدن
brows
U
پله چوبی
roller fender
U
دفرای چوبی
reglet
U
اشبون چوبی
quarter staff
U
نیزه چوبی
board drop hammer
U
چکش چوبی
patten
U
کفش چوبی
parquet floor
U
فرش چوبی
cock horse
U
اسب چوبی
maul or mall
U
چکش چوبی
dowel
U
میخ چوبی
shores
U
شمع چوبی
lollipops
U
اب نبات چوبی
neutral atmosphere
U
چوبی اثر
mantel board
U
طاقچه چوبی
lollypop
U
اب نبات چوبی
spar
U
تیر چوبی
sparred
U
تیر چوبی
common block
U
قرقره چوبی
spars
U
تیر چوبی
firkin
U
بشکه چوبی
lollipop
U
اب نبات چوبی
fid
U
پاروی چوبی
play club
U
نوک چوبی
shore
U
شمع چوبی
picketed
U
میخ چوبی
wooden pole
U
تیر چوبی
timber
U
تیر چوبی
wooden beam
U
تیر چوبی
pages
U
گوه چوبی
woodcut
U
باسمه چوبی
wood veneer
U
روکش چوبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com