Perdic | چراغ سرعت نمای دریایی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	speed light U	چراغ سرعت نمای دریایی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	combined speed indicator U	عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
	indicated airspeed U	سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
	sea mark U	راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
	storm card U	طوفان نمای دریایی
	sea front U	نمای دریایی شهر
	sea fiont U	نمای دریایی شهر
	air speed indicator U	سرعت نمای هواپیما
	accelerometer U	سرعت نمای هواپیما
	speed cones U	مخروق سرعت نمای ناو
	hurricane lamp U	چراغ دریایی
	hurricane lamps U	چراغ دریایی
	beacons U	چراغ دریایی
	beacon U	چراغ دریایی
	light house U	چراغ دریایی
	lantern U	چراغ دریایی
	lanterns U	چراغ دریایی
	occulting light U	چراغ ناپیوسته دریایی
	light period U	دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
	flare U	چراغ یانشان دریایی نمایش
	flares U	چراغ یانشان دریایی نمایش
	knot U	گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	knot U	میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	lighthouse U	چراغ خانه برج فانوس دریایی
	lighthouses U	چراغ خانه برج فانوس دریایی
	daymark U	علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
	knots U	واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
	knot U	واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
	knot U	[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
	knot U	نات [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
	cruise U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruises U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruising U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	cruised U	سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
	seabee U	گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
	azimuth circle U	قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
	close up view U	نمای درشت نمای نزدیک عکس درشت
	midshipman U	افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
	piratic U	درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
	oceanography U	تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
	kite U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	pilot chart U	نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
	kites U	کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
	petty officer U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	petty officers U	معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
	running lights U	فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	speed ring U	طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
	stadimeter U	مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
	sea cucumber U	حلزون دریایی از جنس راب دریایی
	inflow ratio U	نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
	burning rate U	سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
	dragged U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	drag U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	drags U	وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
	true air speed U	سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
	tachometer U	اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
	rate of flame propagation U	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
	machine number U	عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
	variable ratio U	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
	rate of pouring U	سرعت سیلان سرعت جاری شدن
	muzzle velocity U	سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
	sea power U	قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
	convoy joiner U	ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
	tern U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	marine U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	terns U	پرستوک دریایی چلچله دریایی
	marines U	تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
	naval activity U	تاسیسات دریایی قسمت دریایی
	task unit U	نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
	inputted U	فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
	input U	فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
	attack director U	وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
	summary areas U	مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
	light lists U	کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
	support U	CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	subsonic U	با سرعت کمتر از سرعت صوت
	accelerating U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	accelerate U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	accelerates U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	accelerated U	سرعت دادن سرعت گرفتن
	mach hold U	بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
	dragger U	شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
	maritime U	ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
	zero wait state U	که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
	naval aviation U	قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
	bureau of naval personnel U	اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
	rear commodore U	سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
	transonic U	سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
	cut off velocity U	سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
	air plot wind velocity U	سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
	fastest U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fast U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fasted U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	fasts U	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
	facade U	نمای سر در
	facades U	نمای سر در
	fanades U	نمای سر در
	airspeeds U	سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
	declared speed U	سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
	airspeed U	سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
	east elevation U	نمای غربی
	close up view U	نمای کلوزاپ
	side view U	نمای جانبی
	landscaping U	نمای زمین
	incrustation U	نمای مرمر
	sectional view U	نمای برشی
	landscaped U	نمای زمین
	landscape U	نمای زمین
	fanades U	نمای خارجی
	incrustment U	نمای مرمر
	inclined face of dam U	نمای مایل سد
	landscapes U	نمای زمین
	aerial perspective U	نمای هوایی
	outlining U	نمای کلی
	side view U	نمای جنبی
	two tower facade U	نمای دو برجی
	full view U	نمای روبرو
	upstream face U	نمای سراب
	outline U	نمای کلی
	outlined U	نمای کلی
	contour U	نمای کرانی
	side view U	نمای پهلویی
	waterproofing upstream face U	پوشش نمای سر اب
	outlines U	نمای کلی
	top view U	نمای فوقانی
	frontages U	نمای ساختمان
	frontage U	نمای ساختمان
	full view U	نمای تمام رخ
	facade	نمای خارجی
	rear sight U	نمای پشت
	alternating perspective U	نمای متناوب
	outside view U	نمای خارجی
	facades U	نمای خارجی
	face U	نمای خارجی
	faces U	نمای خارجی
	downstream face U	نمای پایاب
	front U	نمای جلو
	front U	نمای ساختمان
	auxiliary view U	نمای کمکی
	partial view U	نمای جزیی
	display image U	نمای تصویر
	city view U	نمای شهر
	facade U	نمای خارجی
	front U	نمای ساختمان
	brick facing U	نمای اجری
	fronting U	نمای جلو
	mantelpiece U	نمای بخاری
	mantelpieces U	نمای بخاری
	mantlepieces U	نمای بخاری
	end gable U	نمای جانبی
	moment index U	نمای گشتاور
	front view U	نمای جلو
	theoretical mode U	نمای نظری
	linear perspective U	نمای خطی
	frontispieces U	نمای سردر
	chimneypiece U	نمای بخاری
	front view U	نمای جلویی
	frontispiece U	نمای سردر
	fore front U	نمای اصلی
	plan view U	نمای بالا
	fronting U	نمای ساختمان
	crash position indicator U	برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
	convoy commodore U	فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
	Marine Corps U	نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
	naval gunfire U	تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
	supersonic U	هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
	astro compass U	قطب نمای نجومی
	vegetation U	نشو و نمای نباتی
	astro compass U	قطب نمای ژیروسکوپی
	angular perspective U	نمای زاویه دار
	display foreground U	پیش نمای تصویر
	face U	[نمای خارج ساختمان]
	shop front U	ازاره نمای بنا
	marble facing U	نمای سنگ مرمری
	shadow tuning indicator U	میزان نمای سایهای
	magnetic compass U	قطب نمای مغناطیسی
	episcotister U	محرک نمای دیداری
	shop fronts U	ازاره نمای بنا
	strict profile view U	نمای نیمرخ کامل
	induction compass U	قطب نمای القائی
	program flowchart U	روند نمای برنامه
	deviascope U	قطب نمای کشتی
	reversible perspective U	نمای بازگشت پذیر
	to front a house with marble U	نمای خانهای رابامرمرساختن
	inclined face of dam U	نمای شیبدار بند
	gyro compass U	قطب نمای نجومی
	gyro compass U	قطب نمای ژیروسکوپی
	waviness U	موج نمای جعد
	tableaux U	دور نمای نقاشی
	georama U	جهان نمای پوک
	back facade U	نمای پشت ساختمان
	tableau U	دور نمای نقاشی
	tableaus U	دور نمای نقاشی
	taximeter U	مسافت نمای تاکسی
	planisphere U	جهان نمای مسطح
	prismatic U	قطب نمای اینه دار
	planisphere U	جهان نمای سطح نما
	per standard compass U	برحسب قطب نمای استاندارد
	lensatic U	قطب نمای عدسی دار