English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
out of print <adj.> U چاپ کالا تمام شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
basing point pricing U قیمت تمام شده کالا
buyer's over U حالتی در بازار که پس ازفروش تمام کالا هنور کالای مربوطه مورد نقاضا میباشد
Other Matches
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
supporting goods U موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
cob web theorem U ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
transire U برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
barter with someone U با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
shelf life U مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
to barter [to trade by barter] U دادوستد کالا با کالا کردن
say's law U از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
cash on delivery U فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
freightliner U شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
throughput capacity U فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
consignee U گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
beta software U نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminates U تمام شدن تمام کردن
terminate U تمام شدن تمام کردن
terminated U تمام شدن تمام کردن
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lap U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped U یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy U اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
panorama U تمام نما اینه تمام نما
panoramas U تمام نما اینه تمام نما
full track U تمام شنی خودرو تمام شنی
stuff U کالا
stuffs U کالا
merchandise U کالا
matter U کالا
products U کالا
stuffed U کالا
good U کالا
materials U کالا
material U کالا
trafficking U کالا
object of sale U کالا
traffics U کالا
traffic U کالا
mercery U کالا
product U کالا
mattered U کالا
mattering U کالا
matters U کالا
trafficked U کالا
ware U کالا
produces U کالا
cargoes U کالا
cargo U کالا
articles U کالا
article U کالا
goods U کالا
wares U کالا
produced U کالا
chattel U کالا
commodity U کالا
commodities U کالا
traffick U کالا
produce U کالا
trafficking U مبادله کالا
acceptance of goods U پذیرفتن کالا
inventory U صورت کالا
drafts U بسته کالا
drafted U بسته کالا
draft U بسته کالا
bill of goods U صورت کالا
inventory U موجودی کالا
on receipt of the goods U برسیدن کالا
order for goods U سفارش کالا
traffics U مبادله کالا
warehouse U انبار کالا
samples U نمونه کالا
inventories U موجودی کالا
fairer U نمایشگاه کالا
fairest U نمایشگاه کالا
fairs U نمایشگاه کالا
commodities U کالا جنس
commodity U کالا جنس
hold U انبار کالا
fair U نمایشگاه کالا
barters U دادوستد کالا
stowage U انبار کالا
depot U انبار کالا
storeroom U انبار کالا
stock room U انبار کالا
stock requisition U درخواست کالا
bartering U دادوستد کالا
showrooms U نمایشگاه کالا
showroom U نمایشگاه کالا
barter U دادوستد کالا
bartered U دادوستد کالا
holds U انبار کالا
lien on goods U حق حبس کالا
interchanged U مبادله کالا
commodity exchange U بورس کالا
interchanges U مبادله کالا
interchanging U مبادله کالا
commodity exchange U مبادله کالا
commodity code U شماره کالا
commodity code U رمز کالا
commodity catalogue U کاتالوگ کالا
commodity broker U واسطه کالا
commodity broker U دلال کالا
gluts U وفور کالا
gluts U فراوانی کالا
interchange U مبادله کالا
exclusion principle U کالا نیستندشد
copper alloy U همبسته کالا
depots U انبار کالا
fate of goods U وضعیت کالا
consignor U فرستنده کالا
commodity market U بازار کالا
commodity flow U جریان کالا
glut U وفور کالا
commodity agreement U موافقتنامه کالا
mock up U مدل کالا
on receipt of the goods U بوصول کالا
trafficked U مبادله کالا
traffic U مبادله کالا
handling of goods U جابجایی کالا
margin utility U حد مطلوبیت کالا
warehouses U انبار کالا
sample U نمونه کالا
commodity code U علامت کالا
glut U فراوانی کالا
sampled U نمونه کالا
collection of goods U دریافت کالا
commodities exchange U بورس کالا
on approval U خرید کالا به شرط
objects U کالا اعتراض کردن
trade U مزاحمت مبادله کالا
unit cost U هزینه هر واحداز کالا
selling costs U هزینههای فروش کالا
turnover tax U مالیات بر گردش کالا
objecting U کالا اعتراض کردن
fairing U ارمغانی که از نماسشگاه کالا
dead pledge U گرو زمین و کالا
delivery order U دستور تحویل کالا
destination port U بندر تحویل کالا
despatch documents U اسناد ارسال کالا
discount of goods U تخفیف روی کالا
distribution system U شبکه توزیع کالا
sales tax U مالیات بر فروش کالا
trade channel U کانال توزیع کالا
identification of supplies U تشخیص هویت کالا
design change U تغییر شکل کالا
shipper U فرستنده کالا با کشتی
shipping agent U موسسه حمل کالا
object U کالا اعتراض کردن
freight forwarder U حمل کننده کالا
indirect objects U کالا اعتراض کردن
to boycott goods U تحریم کردن کالا
to discharge goods U کالا را تخلیه کردن
demands U تقاضای خرید کالا
to countermand goods U سفارش کالا را پس گرفتن
demanded U تقاضای خرید کالا
demand U تقاضای خرید کالا
the goods are orlie in pledge U کالا در گرو اوست
objected U کالا اعتراض کردن
goods trains U قطار حمل کالا
goods train U قطار حمل کالا
goods inwards sheet U برگ تحویل کالا
stock U موجودی کالا ذخیره
stock requisition U تقاضا جهت کالا
stocked U موجودی کالا ذخیره
storeroom U مخزن انبار کالا
total revenue U قیمت کل فروش یک کالا
goods received note U برگه دریافت کالا
direct objects U کالا اعتراض کردن
handling charges U هزینههای جابجایی کالا
strike below U بردن کالا به انبار
trade U حمل کالا با کشتی
deliveries U تحویل کالا دادن
to offer U عرضه کردن [ کالا]
prices U ارزش پولی کالا
acceptance of goods U قبول کردن کالا
price U ارزش پولی کالا
price tag U برچسب قیمت کالا
distribution cost U هزینه توزیع کالا
product liability U مسئوولیت در قبال کالا
proforma U پیشنهاد فروش کالا
consignor U ارسال کننده کالا
mass production of goods U تولید انبوه کالا
owner's risk U ریسک صاحب کالا
delivery U تحویل کالا دادن
order time U زمان سفارش کالا
carriage of goods U حمل و نقل کالا
releases U ترخیص کردن کالا
released U ترخیص کردن کالا
release U ترخیص کردن کالا
catalogue price U قیمت کالا درکاتالوگ
mock up U نمونه نمایشی کالا
materiel cognizance U مدیریت تشخیص کالا
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
consignment note U سند ارسال کالا
consignor U حمل کننده کالا
storehouse U مخزن انبار کالا
marketing area U منطقه توزیع کالا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com