Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prime
U
چاشنی گذاشتن
primed
U
چاشنی گذاشتن
primes
U
چاشنی گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
flash tube
U
لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture
U
خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
fuzing
U
چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
lay off
<idiom>
U
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
run into
<idiom>
U
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lids
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
lid
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
capped
U
چاشنی
seasoning
U
چاشنی
detonating charge
U
چاشنی
percussion cap
U
چاشنی
stuffing
U
چاشنی
destructor
U
چاشنی
sauces
U
چاشنی
amorce
U
چاشنی
safety fuze
U
چاشنی
salmagundi
U
چاشنی
detonator
U
چاشنی
detonators
U
چاشنی
flavourings
U
چاشنی
flavouring
U
چاشنی
flavorings
U
چاشنی
dressing
U
چاشنی
dressings
U
چاشنی
flavoring
U
چاشنی
cap
U
چاشنی
sauce
U
چاشنی
device
U
چاشنی
lures
U
چاشنی
lured
U
چاشنی
devices
U
چاشنی
igniter
U
چاشنی
fuze
U
چاشنی
primers
U
چاشنی
capsule
U
چاشنی
capsules
U
چاشنی
lure
U
چاشنی
luring
U
چاشنی
percussion caps
U
چاشنی
ignitor
U
چاشنی
primer
U
چاشنی
To leave behinde.
U
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
percussion cap
U
چاشنی ضربتی
percussion caps
U
چاشنی ضربتی
defused
U
چاشنی کشیدن
defuses
U
چاشنی کشیدن
defusing
U
چاشنی کشیدن
tutti frutti
U
چاشنی میوهدار
seasoner
U
چاشنی زننده
ketchup
U
چاشنی غذا
adapter booster
U
چاشنی خوران
garnishes
U
چاشنی زدن
spicing
U
چاشنی غذا
detonating cord
U
مدار چاشنی
spiced
U
چاشنی غذا
spice
U
چاشنی غذا
detonation cap
U
کلاهک چاشنی
detonation cord
U
فتیله چاشنی
electric primer
U
چاشنی الکتریکی
flash fuze
U
چاشنی الکتریکی
ignition cap
U
کلاهک چاشنی
defuse
U
چاشنی کشیدن
igniting powder
U
خرج چاشنی
igniter train
U
مجموعه چاشنی
garniture
U
تزیین چاشنی
garnish
U
چاشنی زدن
garnished
U
چاشنی زدن
primer pouch
U
محفظه چاشنی
sauce
U
چاشنی زدن به
relish
U
چاشنی ذوق
relished
U
چاشنی ذوق
relishes
U
چاشنی ذوق
relishing
U
چاشنی ذوق
sauces
U
چاشنی زدن به
blasting cap
U
کلاهک چاشنی
cannon primer
U
چاشنی توپ
destructor
U
چاشنی انفجاری
spices
U
چاشنی غذا
primer seat
U
مقر چاشنی
adhesion agent
U
چاشنی چسب افزا
precussion detonator
U
چاشنی ضربتی یا دنگی
au naturel
U
ساده و بدون چاشنی
primer leak
U
نشد کردن چاشنی
seasons
U
دوران چاشنی زدن
primer leak
U
خروج گازاز ته چاشنی
seasoned
U
دوران چاشنی زدن
safing
U
چاشنی برداری کردن
igniting primer
U
چاشنی مشتعل کننده
primer setback
U
عقب نشستن چاشنی
flavor
U
چاشنی زدن به معطرکردن
season
U
دوران چاشنی زدن
cannon primer
U
چاشنی خرج توپ
initiator
U
چاشنی مشتعل کننده
primming
U
چاشنی گذاری کردن
melinite
U
مخصوص تهیه چاشنی
primer pouch
U
کیف یافانوسقه چاشنی
garnished
U
چاشنی زدن به ارایش
sauce-boat
U
فرف چاشنی خوری
sauce-boats
U
فرف چاشنی خوری
condiments
U
چاشنی ادویه زدن
condiment
U
چاشنی ادویه زدن
flavors
U
چاشنی زدن به معطرکردن
uncharged
U
چاشنی گذاری نشده
flavour
U
چاشنی زدن به معطرکردن
flavours
U
چاشنی زدن به معطرکردن
activate
U
چاشنی مین را کشیدن
sauce boat
U
فرف چاشنی خوری
garnishes
U
چاشنی زدن به ارایش
flavored
U
چاشنی زدن به معطرکردن
garnish
U
چاشنی زدن به ارایش
French dressing
U
چاشنی سالاد فرانسوی
chutney
U
یکنوع چاشنی غذا
to leave someone in the lurch
U
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
squib
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
flavour
U
چاشنی مزه دار کردن
electric squib
U
نوعی چاشنی با فتیله الکتریکی
flavors
U
چاشنی مزه دار کردن
flavor
U
چاشنی مزه دار کردن
flavored
U
چاشنی مزه دار کردن
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
initiator
U
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
flavours
U
چاشنی مزه دار کردن
hung striker
U
ضارب چاشنی معیوب نارنجک
hung striker
U
چاشنی عمل نکرده نارنجک
salad dressing
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
gamey
U
چاشنی زده افتضاح اور
salad dressings
U
چاشنی وادویه مخصوص سالاد
gamy
U
چاشنی زده افتضاح اور
squibs
U
چاشنی خرج راکتهای دریایی
cocks
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
mayonnaise
U
نوعی چاشنی غذا وسالاد مایونز
squibs
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
to dress
[salad]
U
چاشنی زدن
[آرایش دادن ]
[سالاد]
squib
U
یک نوع چاشنی مخصوص در مداراتش موشک
cock
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
cocking
U
چخماق کشیدن ضربه زدن به چاشنی
arm
U
مسلح کردن چاشنی کشیدن اماده انفجارکردن
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
activates
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activated
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
activating
U
به کار انداختن چاشنی مین را کشیدن چکانیدن ماشه جنگ افزار
soy
U
سبوس یا چاشنی چینی یاژاپونی مرکب از لوبیای جوشانده وشیر وغیره
delayed contact
U
چاشنی با تماس تاخیری سیستم پیش تنظیم تاخیری
dormant
U
عامل تاخیری مین دریایی چاشنی تاخیری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
duplexes
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
duplex
U
مدار دو طرفه یا دوسیمه مدار دوپلکس مدار دوجزئی چاشنی دو فتیلهای پخش مجدد پیام
putting
U
گذاشتن
loads
U
گذاشتن
load
U
گذاشتن
place
U
گذاشتن
put
U
گذاشتن
leave
U
گذاشتن
leaving
U
گذاشتن
getting on in years
U
پا به سن گذاشتن
infiltrated
U
گذاشتن
take in
U
تو گذاشتن
ti turn in
U
تو گذاشتن
lays
U
گذاشتن
lay
U
گذاشتن
apostrophize
U
گذاشتن
placement
U
گذاشتن
placements
U
گذاشتن
to trample on
U
گذاشتن
to take in
U
تو گذاشتن
places
U
گذاشتن
letting
U
گذاشتن
lets
U
گذاشتن
let
U
گذاشتن
placing
U
گذاشتن
to lay it on with a trowel
U
گذاشتن
to run in
U
تو گذاشتن
teasing
U
سر به سر گذاشتن
infiltrating
U
گذاشتن
infiltrates
U
گذاشتن
misplace
U
جا گذاشتن
inculcated
U
پا گذاشتن
puts
U
گذاشتن
inculcating
U
پا گذاشتن
inculcates
U
پا گذاشتن
inculcate
U
پا گذاشتن
infiltrate
U
گذاشتن
go on
<idiom>
U
گذاشتن
question answer
U
در صف گذاشتن
run home
U
جا گذاشتن
To be gettingh on in years.
U
پا به سن گذاشتن
mislaid
U
جا گذاشتن
mislay
U
جا گذاشتن
mislaying
U
جا گذاشتن
mislays
U
جا گذاشتن
to pickle a rod for
U
گذاشتن
firing circuit
U
مدار چاشنی مدار انفجار
shutters
U
پرده گذاشتن
cramp
U
درقید گذاشتن
cramps
U
درقید گذاشتن
mouth
U
در دهان گذاشتن
mouthed
U
در دهان گذاشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com