Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stratigraphy
U
وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stratification
U
تشکیل طبقات زمین چینه بندی
tectonics
U
مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
index fossil
U
سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
stratigraphy
U
چینه شناسی
outcrops
U
فهور چینه درسطح زمین
outcrop
U
فهور چینه درسطح زمین
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
science of geology
U
زمین شناسی
geology
U
زمین شناسی
geostrategy
U
زمین شناسی
earth science
U
زمین شناسی
geological
U
زمین شناسی
stratify
U
چینه چینه کردن
geologically
U
از لحاظ زمین شناسی
geochronology
U
باستان شناسی زمین
geology
U
دانش زمین شناسی
pleistocene
U
عهدچهارم زمین شناسی
geobiology
U
زمین زیست شناسی
formations
U
تشکیلات زمین شناسی
geological survey
U
سازمان زمین شناسی
geologic survey
U
مطالعه زمین شناسی
geologic erosion
U
فرسایش زمین شناسی
geologize
U
در زمین شناسی کارکردن
geologic
U
وابسته به زمین شناسی
geological
U
وابسته به زمین شناسی
alcoves
U
اشیانه زمین شناسی
alcove
U
اشیانه زمین شناسی
Anisic
U
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
Anisian
U
اشکوب آنیزین
[زمین شناسی ]
geogonostic
U
مربوط بعلم زمین شناسی
cretaceous
U
دوره زمین شناسی کرتاسه
jura
U
دورهء زمین شناسی ژوراسیک
jural
U
دورهء زمین شناسی ژوراسیک
geogonostical
U
مربوط بعلم زمین شناسی
mesozoic era
U
دوران دوم زمین شناسی
geoscience
U
علوم مربوط به زمین شناسی
dike
U
رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
intrusive bodies
U
ساختمانهای زمین شناسی بیرون زده
paleocene
U
قسمتی از دوران سوم زمین شناسی
precambrian
U
قبل از دوره زمین شناسی کامبریان
permian
U
وابسته بدوره زمین شناسی پرمیان
geologize
U
مطالعه علم زمین شناسی کردن
geologize
U
ازنظر زمین شناسی بازرسی کردن
speleology
U
مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
neocene
U
قسمت اخیر عهد سوم زمین شناسی
civil engineers
U
مهندس راه وساختمان
civil engineer
U
مهندس راه وساختمان
To construct( build ) roads and buildings.
U
جاده وساختمان ساختن
mesozoic
U
وابسته بدوره زمین شناسی بین " پرمیان " و " دوره سوم "
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
icehouse
U
خانه وساختمان ساخته شده از یخ
neozoic
U
وابسته بعهد زمین شناسی که از پایان دوره مسوزوئیک تا امروزه است
phytography
U
طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
geochronometry
U
اندازه گیری زمان گذشته توسط روشهای باستانشناسی ودیرینه شناسی زمین
eocene
U
دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
paleozoic
U
وابسته به عهدی از زمین شناسی که از اغازدوره کامبریان تا اوایل دوره پرمیان طول کشیده
foundation joint
U
درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
linguistics
U
علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات
holocene
U
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
functionalism
U
عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
folia
U
طبقات
tag rag
U
طبقات
baits
U
چینه
bait
U
چینه
enclosure
U
چینه
enclosures
U
چینه
cob
U
چینه
baited
U
چینه
cobs
U
چینه
fault
U
چینه
faults
U
چینه
faulted
U
چینه
folium
U
چینه
pise wall
U
چینه
layers
U
چینه
layer
U
چینه
stratum
U
چینه
rough waller
U
چینه کش
provine
U
چینه
pise
U
چینه
straticulate
U
چینه چینه
folia
U
طبقات نازک
categories of maintenance
U
طبقات نگهداری
economic classes
U
طبقات اقتصادی
high-class
U
از طبقات بالا
stratification
U
تشکیل طبقات
clay wall
U
دیوار چینه
inclosure
U
چینه کشیدن
the inner layer
U
چینه درونی
stratification
U
تشکیل چینه
craw
U
چینه دان
folia
U
جمع چینه
ingluvies
U
چینه دان
inclose
U
چینه کشیدن
stratification
U
چینه بندی
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
across the board
U
شامل تمام طبقات
coal measures
U
طبقات زغال خیز
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
ratag
U
طبقات پایین اجتماع
ragtag
U
توده طبقات پست
the rabble
U
طبقات پایین اجتماع
macro
U
طبقات و عملیات در یک تابع
enclosure
U
چینه کشی حصار
interbedded
U
خوابیده در میان چینه ها
enclosures
U
چینه کشی حصار
to encircle with a wall
U
دیوار یا چینه کشیدن
stratigrapher
U
دانشمند چینه شناس
hedger
U
چینه ساز حصارکش
classless
U
بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
rabble
U
توده طبقات پست ازدحام
upper class
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
upper classes
U
وابسته به طبقات بالای اجتماع
Brahmins
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
Brahmin
U
آدم با فرهنگ از طبقات بالا
goody
U
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
state of the realm
U
طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
goodies
U
زن کامل و محترمه از طبقات پایین
crop
U
حاصل دادن چینه دان
cropped
U
حاصل دادن چینه دان
crops
U
حاصل دادن چینه دان
ranks
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
rank
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranked
U
طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
interlaminate
U
در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
inter laminate
U
[در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
entomology
U
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
enclose
U
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
enclosing
U
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
encloses
U
به پیوست فرستادن حصار یا چینه کشیدن دور
staged
U
تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
intercalated strata
U
چینه هایی که ازروی بی ترتیبی در میان چینههای دیگرقرارگرفته باشند
psychbiology
U
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
ichthyosaurus
U
یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
advection
U
جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
bionomics
U
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
U
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
lateral meniscus
U
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
immunogenetics
U
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
zoo ecology
U
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
karyology
U
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
neurologic
U
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
U
حرکت شناسی جنبش شناسی
typology
U
گونه شناسی نوع شناسی
tertiery
U
پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
rawin
U
دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
rand
U
لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
ornithology
U
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
laryngological
U
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
pathologically
U
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
oenology
U
می شناسی شراب شناسی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com