Perdic | وضعیت کالا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	fate of goods U	وضعیت کالا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	supporting goods U	موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
	cob web theorem U	ه کالا در هر زمان تابع قیمت ان کالا در دوره زمانی قبلی است .
	transire U	برگ ترخیص کالا از گمرک اجازه عبور کالا
	department stores U	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
	department store U	فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
	inverse U	تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
	serviceability criteria U	وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
	active status U	وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
	hartley U	بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
	races U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	raced U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	race U	وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
	barter with someone U	با کسی دادوستد کالا با کالا کردن
	statement of service U	خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
	shelf life U	مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
	to barter [to trade by barter] U	دادوستد کالا با کالا کردن
	say's law U	از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
	cash on delivery U	فروش نقد پس از تحویل کالا وصول وجه در حین تحویل کالا
	flags U	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
	flying status U	وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
	flag U	یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
	transparently U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	transparent U	مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
	freightliner U	شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight
	holding position U	وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
	demand elasticity U	درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
	throughput capacity U	فرفیت عبور دهی کالا فرفیت تخلیه و عبوردهی بارانداز یا اسکله فرفیت گذراندن کالا
	devices U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	device U	یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
	consignee U	گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
	c & f U	قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
	readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
	defense readiness condition U	وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
	stuffs U	کالا
	matter U	کالا
	products U	کالا
	chattel U	کالا
	product U	کالا
	traffic U	کالا
	mattered U	کالا
	mattering U	کالا
	wares U	کالا
	goods U	کالا
	cargo U	کالا
	ware U	کالا
	mercery U	کالا
	object of sale U	کالا
	matters U	کالا
	produce U	کالا
	produced U	کالا
	produces U	کالا
	merchandise U	کالا
	article U	کالا
	traffics U	کالا
	trafficking U	کالا
	good U	کالا
	commodities U	کالا
	articles U	کالا
	cargoes U	کالا
	materials U	کالا
	material U	کالا
	traffick U	کالا
	commodity U	کالا
	trafficked U	کالا
	stuffed U	کالا
	stuff U	کالا
	commodity code U	رمز کالا
	traffic U	مبادله کالا
	commodity code U	شماره کالا
	sample U	نمونه کالا
	commodity catalogue U	کاتالوگ کالا
	depot U	انبار کالا
	drafts U	بسته کالا
	depots U	انبار کالا
	commodity broker U	واسطه کالا
	hold U	انبار کالا
	exclusion principle U	کالا نیستندشد
	commodity exchange U	مبادله کالا
	commodity broker U	دلال کالا
	sampled U	نمونه کالا
	commodity code U	علامت کالا
	trafficking U	مبادله کالا
	traffics U	مبادله کالا
	copper alloy U	همبسته کالا
	lien on goods U	حق حبس کالا
	draft U	بسته کالا
	handling of goods U	جابجایی کالا
	commodity market U	بازار کالا
	margin utility U	حد مطلوبیت کالا
	commodity flow U	جریان کالا
	commodity exchange U	بورس کالا
	trafficked U	مبادله کالا
	drafted U	بسته کالا
	holds U	انبار کالا
	mock up U	مدل کالا
	consignor U	فرستنده کالا
	inventories U	موجودی کالا
	fairest U	نمایشگاه کالا
	fairs U	نمایشگاه کالا
	commodities U	کالا جنس
	warehouse U	انبار کالا
	commodity U	کالا جنس
	gluts U	فراوانی کالا
	fairer U	نمایشگاه کالا
	barter U	دادوستد کالا
	warehouses U	انبار کالا
	glut U	فراوانی کالا
	glut U	وفور کالا
	gluts U	وفور کالا
	fair U	نمایشگاه کالا
	barters U	دادوستد کالا
	bartering U	دادوستد کالا
	bartered U	دادوستد کالا
	stowage U	انبار کالا
	storeroom U	انبار کالا
	stock room U	انبار کالا
	inventory U	موجودی کالا
	inventory U	صورت کالا
	collection of goods U	دریافت کالا
	commodities exchange U	بورس کالا
	commodity agreement U	موافقتنامه کالا
	interchange U	مبادله کالا
	interchanged U	مبادله کالا
	order for goods U	سفارش کالا
	interchanges U	مبادله کالا
	on receipt of the goods U	برسیدن کالا
	interchanging U	مبادله کالا
	on receipt of the goods U	بوصول کالا
	bill of goods U	صورت کالا
	samples U	نمونه کالا
	stock requisition U	درخواست کالا
	showroom U	نمایشگاه کالا
	showrooms U	نمایشگاه کالا
	acceptance of goods U	پذیرفتن کالا
	attack condition , alfa U	وضعیت تک
	phase U	وضعیت
	condition U	وضعیت
	phased U	وضعیت
	phases U	وضعیت
	attack conditon , bravo U	وضعیت تک
	position U	وضعیت
	positioned U	وضعیت
	qualities U	وضعیت
	quality U	وضعیت
	estate U	وضعیت
	estates U	وضعیت
	state- U	وضعیت
	situation U	وضعیت
	stated U	وضعیت
	status U	وضعیت
	stating U	وضعیت
	attitudes U	وضعیت
	manner U	وضعیت
	state U	وضعیت
	situations U	وضعیت
	attitude U	وضعیت
	states U	وضعیت
	fates U	وضعیت
	fate U	وضعیت
	unit cost U	هزینه هر واحداز کالا
	price tag U	برچسب قیمت کالا
	owner's risk U	ریسک صاحب کالا
	order time U	زمان سفارش کالا
	price U	ارزش پولی کالا
	prices U	ارزش پولی کالا
	consignment note U	سند ارسال کالا
	goods trains U	قطار حمل کالا
	goods train U	قطار حمل کالا
	product liability U	مسئوولیت در قبال کالا
	proforma U	پیشنهاد فروش کالا
	sales tax U	مالیات بر فروش کالا
	launch U	جا انداختن کالا در بازار
	to countermand goods U	سفارش کالا را پس گرفتن
	distribution cost U	هزینه توزیع کالا
	to boycott goods U	تحریم کردن کالا
	launches U	جا انداختن کالا در بازار
	acceptance of goods U	قبول کردن کالا
	launching U	جا انداختن کالا در بازار
	strike below U	بردن کالا به انبار
	clearance U	ترخیص کالا ازگمرک
	storeroom U	مخزن انبار کالا
	stock requisition U	تقاضا جهت کالا
	to discharge goods U	کالا را تخلیه کردن
	traded U	حمل کالا با کشتی
	traded U	مزاحمت مبادله کالا
	selling costs U	هزینههای فروش کالا
	the goods are orlie in pledge U	کالا در گرو اوست
	catalogue price U	قیمت کالا درکاتالوگ
	shipper U	فرستنده کالا با کشتی
	carriage of goods U	حمل و نقل کالا
	cargo handling at port U	جابجایی کالا در بندر
	shipping agent U	موسسه حمل کالا
	trade channel U	کانال توزیع کالا
	total revenue U	قیمت کل فروش یک کالا
	trade U	مزاحمت مبادله کالا
	trade U	حمل کالا با کشتی
	turnover tax U	مالیات بر گردش کالا
	handling charges U	هزینههای جابجایی کالا
	destination port U	بندر تحویل کالا