Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The borrower is absolutely free to use the amount.
U
وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
burn down
<idiom>
U
کاملا سوختن (معمولابرای ساختمان استفاده میشود)
von neuman morgensterm utility index
U
شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
reel-to-reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
reel to reel
U
ماشین ضبط نور مغناطیسی که از دستگاه گیرنده نوار برای یک چرخ استفاده میکند و آنرا به یک نوار دیگر می فرستد
backward
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
backwards
U
کانال از گیرنده به فرستنده برای ارسال گیرنده
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
requested
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requesting
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
request
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
requests
U
سیگنال ارسالی توسط فرستنده به گیرنده وپرسش اینکه آیا گیرنده آماده دریافت داده است یا خیر.
rosette border
U
حاشیه گل و بوته
[اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
authorised
U
مختار
plenipotentiaries
U
مختار
plenipotentiary
U
مختار
untrammelled
U
آزادانهرفتارکردن مختار
having free will
U
فاعل مختار
freed
U
اختیاری مختار
minister plenipotentiary
U
وزیر مختار
free
U
اختیاری مختار
autonomous
U
خود مختار
freeing
U
اختیاری مختار
autonomic
U
خود مختار
independent
U
خود مختار
self governed
U
خود مختار
free a voluntary
U
فاعل مختار
frees
U
اختیاری مختار
from this time forth
U
ازاین پس
from this time forward
U
ازاین پس
later on
U
ازاین پس
hence it is
U
ازاین
cooperative scorer
U
بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
semiautonomous
U
نیمه خود مختار
minister
U
وزیر مختار کشیش .
ministers
U
وزیر مختار کشیش .
charge d'affaires
U
نایب وزیر مختار
semi independent
U
نیمه خود مختار
hereinbelow
U
ازاین پایین تر
to this effect
U
ازاین قرار
owing to this
U
ازاین سبب
over and above
U
گذشته ازاین
on the score of neglect
U
ازاین حیث
from this time forth
U
ازاین ببعد
from this time forward
U
ازاین ببعد
in a. to this
U
گذشته ازاین
For this reason . In this respect.
U
ازاین جهت
signalling
U
1-روش فرستنده برای هشدار به گیرنده برای ارسال یک پیام . 2-ارتباط با فرستنده درباره وضعیت گیرنده
autonomic
<adj.>
U
خودکار
[ارادی]
[خود مختار]
autonomic nervous system
U
دستگاه عصبی خود مختار
ans
U
دستگاه عصبی خود مختار
legations
U
ایلچی گری وزارت مختار
legation
U
ایلچی گری وزارت مختار
consignee
U
گیرنده کالا برای بارنامه گیرنده اصلی کالا
superlunar
U
بیرون ازاین جهان
From now on. Henceforth.
U
از حالابه بعد (ازاین پس)
across
U
ازاین سو بان سو درمیان
f. this path
U
ازاین راه برو
this wayŠplease
U
ازاین راه بفرمایید
oscillated
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
since that time. thereafter.
U
ازآن زمان به بعد (ازاین پس )
oscillates
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
erenow
U
پیش ازاین تااین تاریخ
on the score of neglect
U
بعنوان غفلت ازاین بابت
oscillate
U
ازاین سو به ان سو افتادن مردد بودن
at an overthwart
U
بطور متقاطع ازاین سو بان سو
he passed hence
U
ازاین جهان رخت بربست
to an overthwart
U
بطور متقاطع ازاین سو بان سو
as follows
U
بشرح ذیل ازاین قرار
It goes against the grain to pay these sums (that kind of money).
U
من که زورم می آید ازاین پولها بدهم
is he a the wiser for it
U
ایا ازاین بابت عاقل تراست
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
Stop your little games (tricks).
U
ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
meerschaum
U
هیدروسیلیکات منیزیم سرچپق یاسرقلیانی که ازاین سنگ ساخته میشود
promoters
U
مبلغ
promoter
U
مبلغ
amount
U
: مبلغ
amounted
U
: مبلغ
sum
U
مبلغ
amounting
U
مبلغ
quantum
U
مبلغ
sums
U
مبلغ
amounting
U
: مبلغ
amounted
U
مبلغ
amount
U
مبلغ
amounts
U
مبلغ
lump sum
U
مبلغ کل
quantity
U
مبلغ
lump sums
U
مبلغ کل
propagandist
U
مبلغ
quantities
U
مبلغ
amounts
U
: مبلغ
tot
U
مبلغ
summa
U
مبلغ
propagandists
U
مبلغ
tots
U
مبلغ
missionary
U
مبلغ مذهبی
missionaries
U
مبلغ مذهبی
roundest
U
مبلغ زیاد
to figure up
مبلغ یا میزان
convertor
U
مبلغ مذهبی
entirenss
U
جمع کل مبلغ کل
the entire sum
U
تمامی مبلغ
dribblet
U
مبلغ کوچک
round
U
مبلغ زیاد
turnover
U
مبلغ فروش
converter
U
مبلغ مذهبی
pittance
U
مبلغ جزئی
balance of the amount
U
باقیمانده مبلغ
prices
U
مبلغ شرطبندی
premiums
U
مبلغ بیمه
premium
U
مبلغ بیمه
evengelist
U
مبلغ مسیحی
price
U
مبلغ شرطبندی
chicken feed
U
مبلغ ناچیز
twopence
U
مبلغ دو پنس
missioner
U
مبلغ مذهبی
carry forward
U
مبلغ منقول
gross amount
U
مبلغ ناخالص
pin money
U
مبلغ ناچیز
backing
U
مبلغ شرطبندی
deductible
U
مبلغ قابل کسر
hike
U
مبلغ رابالا بردن
hiked
U
مبلغ رابالا بردن
hiking
U
مبلغ رابالا بردن
ratal
U
مبلغ مشمول مالیات
hikes
U
مبلغ رابالا بردن
exaggerated
U
مبلغ اغراق امیز
it was a
U
مبلغ زیادی بود
capitalization
U
جمع مبلغ سرمایه
blank check
U
چک امضاء شده بدون مبلغ
What is this amount for?
U
این مبلغ برای چیست؟
even money
U
مبلغ مساوی در شرط بندی
It was some consikerable amount.
U
مبلغ قابل ملاحظه ای بود
surcharge
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
Fine words butter no parsnips.
U
از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
investment
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
i undertake to pay that sum
U
متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
investments
U
مبلغ سرمایه گذاری شده
surcharges
U
مبلغ جریمه نرخ اضافی
outlay
U
مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
The return on the bonds amounts to ...
U
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
net amount payable to contractor
U
مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
handicap stake
U
مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
entry fee
U
مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
bond discount
U
تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
working capital
U
مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
He deducts the amount from the invoice.
U
او
[مرد]
این مبلغ را از حساب کسر می کند.
debt discount
U
تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
discounted cash flow
U
مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
ethnography
U
تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
self goverment
U
خود داری حکومت خود مختار
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
small claim
U
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
cash-and-carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
regressive tax
U
مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
cash and carry
U
نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
face value
U
مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
dificiency
U
نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
wimps
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP
U
که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
Hamming code
U
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
pubs
U
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
pub
U
میخانه ادمی که ازاین میخانه بان میخانه برود خمار
across
U
ازاین طرف بان طرف
bond
U
سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
solenoid sweep
U
پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wire
U
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com