Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acre
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acres
U
واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
measure
U
مساحت بر حسب فوت مربع یا متر مربع که در اثر ضرب طور در عرض بدست می آید
fathom
U
واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
fathomed
U
واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
fathoms
U
واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
fathoming
U
واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
footcandle
U
واحد روشنایی برابر تابش نور در یک فوت مربع
millibar
U
واحد فشار جو برابر یک هزارم " بار" یاهزار "دین "در هر سانتیمتر مربع
diamond
U
مربع بزرگ زمین بیس بال
facsimile transceiver
U
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
storing
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store
U
واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
decibels
U
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
decibel
U
واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
box defence
U
تشکیل یک مربع برای دفاع ازدروازه
contraction ratio
U
نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
land bank
U
بانکی که زمین را در برابر پول گرو بر میدارد
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
skim board
U
تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
knot density
U
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
squares
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squared
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squaring
U
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
The tribunal considered that this action amounted to professional misconduct.
U
برای دادگاه این اقدام برابر با اشتباه حرفه ای محسوب می شود.
owelty
U
سرانه نقدی که شریکی برای برابر شدن کالای تقسیم شده به دیگری میدهد
howitzer
U
توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
lattice design
U
طرح شبکه ای
[این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
acres
U
برای سنجش زمین
acre
U
برای سنجش زمین
cavation
U
[حفر زمین برای سرداب]
cavaizion
U
[حفر زمین برای سرداب]
difficult terrain
U
زمین مشکل برای عبور
soil improvement
U
بهتر کردن جنس زمین برای بارگذاری
this ground rides soft
U
این زمین برای سواری نرم است
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
dual
U
دو واحدی
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
bow line
U
نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
chutes
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
U
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
chute
U
سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
doubled up
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled
U
سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
five unit code
U
کد پنج واحدی
chopped
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
golf car
U
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
golf cart
U
گاری دوچرخه برای حمل وسایل بازیگران در زمین گلف
dumb well
U
چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
ground
U
تماس دادن چوب به زمین پشت گوی برای امادگی
chop
U
ضربه پایین زدن به توپ برای اینکه به زمین بخورد
density
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
densities
U
سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
lag
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags
U
زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
isodomon
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun
U
[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
desalination plant
U
واحدی جهت گرفتن املاح
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
measurement
U
مساحت
areas
U
مساحت
measurements
U
مساحت
area
U
مساحت
spaces
U
مساحت
space
U
مساحت
modular accounting package
U
برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
microprocessors
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor
U
واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
typhoons
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
check point
U
نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
typhoon
U
نوعی موشک زمین به هوای دریایی برای هواپیماهای سریع السیر درفواصل کوتاه
wing area
U
مساحت بال
disc area
U
مساحت دیسک
area chart
U
نمودار مساحت
planimeter
U
مساحت سنج
area of a triangle
U
مساحت مثلث
areas
U
مساحت سطح
surface area
U
مساحت سطح
gateage
U
مساحت دهانههای یک سد
area
U
مساحت سطح
cadre
U
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
cadres
U
واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
neper
U
واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
markers
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker
U
علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
shield
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
shields
U
صفحه فلزی متصل به زمین برای اینکه ولتاژ خط رناک یا واسط ها به قطعه الکترونیکی نرسند
Hewlett Packard LaserJet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
Hewlett Packard
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
hp laserjet
U
چاپگر لیزری ساخت Hewlett Packard که برای شرح صفحات از زمین PCL استفاده میکند
area of a circle
U
مساحت دایره
[ریاضی]
area of a disc
U
مساحت دایره
[ریاضی]
comprehensive job
U
کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
sensitive to corrosion
U
حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
circular mil
U
مساحت دایرهای به قطر یک میل
wing loading
U
نسبت وزن کل به مساحت یال
density
U
تراکم الیاف
[در یک مساحت معین]
decibels
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
posts
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post-
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posted
U
وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
decibel
U
واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
area of a disc
U
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
area of a circle
U
مساحت صفحه
[قرص شکل]
[ریاضی]
away
U
بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
triplicate
U
سه برابر سه برابر کردن
disc loading
U
نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
cylinder block
U
بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
checked
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
descentheight
U
ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
HRG
U
توانایی نمایش تعداد زیادی پیکس در واحد مساحت
nibbling
U
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles
U
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled
U
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble
U
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
square
U
مربع
sq
U
مربع
rectangles
U
مربع
quadrangular
U
مربع
foursquare
U
مربع
squaring
U
مربع
rectangle
U
مربع
quadrangle
U
مربع
quadrangles
U
مربع
squared
U
مربع
chi square
U
مربع خی
squares
U
مربع
resolution
U
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
planimeter
U
دستگاهی که مساحت اشکال غیر هندسی رابا ان اندازه می گیرند
resolutions
U
توانایی نمایش یا تشخیص تعداد زیادی پیکسل در واحد مساحت
without recourse
U
عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
squarish
U
تقریبا مربع
four-square
U
کاملا مربع
mean square
U
یک مربع حسابی
square foot
U
فوت مربع
rectangle
U
مربع مستطیل
whole brick
U
اجر مربع
square mil
U
میل مربع
square metre
U
متر مربع
chi square distribution
U
توزیع مربع خی
rectangles
U
مربع مستطیل
quadrature
U
مربع سازی
square matrix
U
ماتریس مربع
square wave
U
موج مربع
square inch
U
اینچ مربع
square knot
U
گره مربع
charactristic lenght
U
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
packing
U
تعداد بیتهای داده که در یک واحد مساحت دیسک یا نوار ذخیره شوند
dip
U
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dips
U
Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
weight zone
U
مربع وزن گلوله
squares
U
مربع توان دوم
square
U
مربع توان دوم
sieving
U
الک با سوراخ مربع
squaring
U
مربع توان دوم
prams
U
قایق کف پهن ته مربع
sieves
U
الک با سوراخ مربع
hectares
U
ده هزار متر مربع
color square
U
مربع رنگ نما
hectare
U
ده هزار متر مربع
pound per square inch
U
پوند بر اینچ مربع
scow
U
قایق کف پهن ته مربع
sieve
U
الک با سوراخ مربع
cosecant squared beam
U
اشعه با مربع کوسکانت
pram
U
قایق کف پهن ته مربع
squared
U
مربع توان دوم
ship rigged
U
دارای بادبان مربع
ounce per inch square
U
اونس اینچ مربع
square pyramid
U
هرم مربع القاعده
formee
U
دارای انتهای مربع
square toed
U
دارای پنجه مربع
diamond charge
U
خرج مربع شکل
box spar
U
تیرکهای با مقطع مربع
sieved
U
الک با سوراخ مربع
square number
U
مربع کامل
[ریاضی]
doubled
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
double
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
doubled up
U
دیسکی که دو بایت داده در واحد مساحت ذخیره میکند در مقایسه با دیسک استاندارد
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
boxes
U
مربع روی ورقه محاسبه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com