English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 51 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
recommend units U واحدهای پیشنهادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to carry out a proposal U پیشنهادی را اجرا کردن پیشنهادی را بموقع اجراگذاشتن
conference circuit U اتصال پیشنهادی
offering price U قیمت پیشنهادی
withdraw an offer U پیشنهادی را پس گرفتن
proposal U طرح پیشنهادی
to kick against a proposal U با پیشنهادی مخالفت
To turn down (reject) an offer. U پیشنهادی را رد کردن
to make a suggestion U پیشنهادی کردن
make shift construction U طرح پیشنهادی
proposals U طرح پیشنهادی
to carry a motion U پیشنهادی را اجرا کردن
tax haven U نرخ پائین مالیات پیشنهادی
tax havens U نرخ پائین مالیات پیشنهادی
Hobson's choice U پیشنهادی که چارهای جز قبول ان نیست
si unites U واحدهای SI
Vote (write) against a proposallll. U بر ضد پیشنهادی رأی دادن ( مطلبی نوشتن )
fundamental unit U واحدهای اصلی
practical unit U واحدهای عملی
electromagnetic units U واحدهای الکترومغناطیسی
electric unit U واحدهای الکتریکی
hardware U واحدهای فیزیکی
emus U واحدهای الکترومغناطیسی
alternative unit U واحدهای دیگر
emu U واحدهای الکترومغناطیسی
derived units U واحدهای فرعی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
international units U واحدهای جهانی برق
functional units of a computer U واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
atomistic society U واحدهای کوچک تولیدی
units of measurment U واحدهای اندازه گیری
discrete U که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
budgetary control U کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
engineering units U واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
metric system U سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
warp set U [تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
assembly U کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
partitions U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
control unit U قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
partition U تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
feedback U اطلاعاتی از یک منبع که برای تغییر دادن چیزی یا تامین پیشنهادی برای آن میباشد
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
federal government U دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
main line program U بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
planck law U مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
backward read U یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
cost fraction U نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
reserve price U قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com