English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
on one's coat-tails <idiom> U همراه کس دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
share U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shared U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares U استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
covering letter U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
encapsulation U دریک شبکه سیستم ارسال فریم داده به یک فرمت همراه به فریمی با فرمت دیگر
joint product offer U فروش یک کالا همراه با کالای دیگر
macbinary U سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند
arabesque [Eslimi] U طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
Other Matches
attributing U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attributes U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
attribute U هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است
peer to peer network U شبکه همراه به همراه
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
attendant U همراه
concomitant U همراه
participants U همراه
participant U همراه
secondary planet U همراه
along U همراه
attendants U همراه
non concurrent U نا همراه
to fight with the enemy U همراه = با
in company with U همراه
mid U همراه با
mid- U همراه با
acologte U همراه
accompanied by U همراه
bundled U همراه
comrades U همراه
comrade U همراه
on U همراه
accompanying U همراه
companies U همراه
company U همراه
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
companion U همراه همدم
to accompany U همراه شدن
to go along U همراه شدن
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
unbundled U غیر همراه
convoys U همراه رفتن
to keep company with U همراه بودن با
sick headache U سردرد همراه با
convoy U همراه رفتن
to come along U همراه امدن
indiental music U موزیک همراه
escort U همراه بدرقه
escorted U همراه بدرقه
escorting U همراه بدرقه
spasmodically U همراه با انقباضات
spasmodic U همراه با انقباضات
accompanying supplies U تدارکات همراه
compeer U قرین همراه
associated sound U صدای همراه
fraught U دارا همراه
door bundle U بار همراه
go along U همراه رفتن
good luck to you U خدا به همراه
accommpanying element U عنصر همراه
accompanier U همراه مصاحب
accompanying sound U صدای همراه
accompanying fire U اتش همراه
come along with me U همراه من بیائید
unaccompanied U بدون همراه
accompanied U همراه بودن
attends U همراه بودن
attending U همراه بودن
bon voyage U خدا به همراه
accompanies U همراه بودن
accompanying cargo U بار همراه
accompany U همراه بودن
escorts U همراه بدرقه
attend U همراه بودن
herewith U همراه این نامه
to go along U همراه کسی رفتن
to accompany U همراه کسی رفتن
bundled software U نرم افزار همراه
ice storm U طوفان همراه باتگرگ
amaurotic idiocy U کانایی همراه با نابینایی
bitumen macadam U سنگریزی همراه با قیر
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
corps artillery U توپخانه همراه سپاه
to carry a watch U ساعت همراه داشتن
wave off U فرود همراه با سایش
typhoons U توفان همراه با باران
savate U بوکس همراه با لگد
kick boxing U بوکس همراه با لگد
attendant U همراه نگهبان کشیک
attendants U همراه نگهبان کشیک
Bring your friend along. U دوستت را همراه بیاور
typhoon U توفان همراه با باران
participative U انبازی کننده همراه
japko chagi U ضربه پا همراه گرفتن پا
to cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
company U گروهان همراه کسی رفتن
aerial cartwheel U مارپیچ همراه با پرش وچرخش
RIFF U ماده بزرگ همراه ID RIFF.
grand mal U صرع همراه با تشنج وغش
chaperon U همراه دختران جوان رفتن
thundershower U رگبار همراه با رعد وبرق
chaperones U همراه دختران جوان رفتن
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
Nothing to declare U همراه نداشتن کالاهای گمرکی
to call on the cell phone U با تلفن همراه زنگ زدن
chaperons U همراه دختران جوان رفتن
chaperone U همراه دختران جوان رفتن
Goods to declare U همراه داشتن کالاهای گمرکی
dysuria U ادرار همراه با سوزش واشکال
to bid a persong U به کسی خدابه همراه گفتن
companies U گروهان همراه کسی رفتن
landing attack U تک همراه با پیاده شدن به ساحل
to go along U همراه رفتن همراهی کردن
door bundle U بار پرتابی همراه با چترباز
thunderstorms U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
thunderstorm U توفان همراه بااذرخش وصاعقه
I have nothing to declare. کالای گمرکی همراه ندارم.
chaperon U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
cell phone users while driving U کاربران تلفن همراه درحال رانندگی
callithump U رژه پر سروصدایی همراه باکرنا و بوق
oratorios U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
striptease U رقص همراه با برهنگی تدریجی رقاصه
knobstick U کارگریکه که بااعتصاب کارگران همراه نیست
multidimensional U تعداد آرایههای موازی به همراه عمق
subscripted variable U عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
sidestep traverse U صعود پلهای همراه باسرخوردن بجلو
ballet U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
ballets U اسکی همراه با موسیقی وحرکات اکروباتیک
real number U عددی که با بخش کسری همراه است .
oratorio U قطعه موسیقی و اواز همراه با گفتار
coloratura U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
coloraturas U خوانندهای که همراه چنین آهنگی میخواند
sobbed U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
rear takedown with outside singleleg byl U زیریک خم میانکوب همراه بااقل ازچپ
indiental music U ساز و اوازی که با نمایشی همراه باشد
sobs U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
Do you have nothing to declare? U آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
sobbing U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
sob U همراه با سکسکه وبغض گریه کردن
oxidative phosphorylation U فسفریل دار کردن همراه بااکسایش
chaperons U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperone U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
chaperones U شخصی که همراه خانمهای جوان میرود
do [verb] U روی [فعلی که همراه می آید] تکیه میکند
fortis U دارای تلفظ شدید همراه بابازدم قوی
cantatas U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
desk U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
desks U میز نوشتن در شرکت معمولاگ همراه با رسام ها
conditorium U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
conditivum U [مقبره رمی ها همراه با تابوت های تزئینی]
strophe U چرخش هنگام رقص همراه با اوازدسته جمعی
milk leg U ورم پای نوزاد همراه با دردبهنگام زایمان
cantata U شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
bug U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
bugging U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
best rate of climb speed U سرعتی که با بیشترین ارتفاع در واحد زمان همراه است
user U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
bugs U خطایی در برنامه کامپیوتری که اجرا را با مشکل همراه میکند
squire of dames U کسی که همراه زنان میرودیابیشتردرگروه انان داخل میشود
slapstick U نمایش خنده دار همراه باشوخی وسر وصدا
bundled software U نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
repeating key روش رمزی که همراه با تکرار یک کلید رمز میباشد
users U متن همراه یک برنامه که به کاربر کمک میکند در اجرای آن
female U استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند
process U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
to play gooseberry U همراه دونفرعاشق ومعشوق راه افتادن وموی دماغ انهاشدن)
processes U ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
creptation U تخریب خلل و فرج بتن همراه با صدای درهم شکستن
attachment U فایل نام دارای که همراه یک پیامیست الکترونیکی ارسال میشود
wires U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
wire U کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
break-dancing U گونهای رقص جدید که همراه است با عملیات آکروباتیک و چرخشهای تند
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
pinout U شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
form U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
formed U ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
record U لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
multimedia U کامپیوتری که میتواند برنامههای چند رسانهای را اجرا کند. به همراه کارت صدا
acid house U نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
cist U [قبر ماقبل تاریخ مانند جعبه که اغلب همراه با سنگ نشانه بود.]
SIMD U معماری کامپیوتر موازی که تعدادی ACU و باس داده به همراه یک واحد کنترا دارد
tabling U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabled U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table U لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com