English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
systematized delusions U هذیانهای نظام یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
dress left U از چپ نظام یا از راست نظام
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
findings U یافته
finding U یافته
past U پایان یافته
generalized U تعمیم یافته
matched U تطبیق یافته
depauperate U تقلیل یافته
glorified U تجلیل یافته
nascent U پیدایش یافته
instinct with life U روح یافته
transferred U انتقال یافته
tuned U وفق یافته
deployed U گسترش یافته
awakened U اگاهی یافته
porrect U بسط یافته
linked U پیوند یافته
mature economy U تکامل یافته
due out U خاتمه یافته
waney U کاهش یافته
nee U تولد یافته
abroad U گسترش یافته
endrgized U انرژی یافته
wany U کاهش یافته
transmissive U انتقال یافته
instinct with force U نیرو یافته
deployed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
appointed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
downfallen U زوال یافته
applied <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
structured U ساخت یافته
full-fledged U تکامل یافته
extended U تمدید یافته
inserted <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
installed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
expanded U بسط یافته
organized U سازمان یافته
done U وقوع یافته
allocated U اختصاص یافته
full fledged U تکامل یافته
redivivus U تولد تازه یافته
elaborated code U رمز بسط یافته
finds U چیز یافته مکشوف
reduced form U فرم تقلیل یافته
reduced mass U جرم کاهش یافته
generalized routine U روال تعمیم یافته
development system U سیستم توسعه یافته
structured english U انگلیسی ساخت یافته
structured design U طراحی ساختار یافته
centralized design U طراحی تمرکز یافته
sort merge program U پردازش تعمیم یافته
reborn U تولد تازه یافته
structured walkthroughs U بررسیهای ساخت یافته
twice born U تولدتازه روحانی یافته
find U چیز یافته مکشوف
developed contries U ممالک توسعه یافته
diminished U [قوس تقلیل یافته]
generalized force U نیروی تعمیم یافته
formatted display U نمایش شکل یافته
diminished U : تقلیل یافته کاسته
inning U زمین باز یافته
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
allopatric U بتنهایی وقوع یافته
endarch U از مرکزبخارج امتداد یافته
organized market U بازار سازمان یافته
bimanual U بادودست انجام یافته
extended memory U حافظه توسعه یافته
extended precision U دقت توسعه یافته
mature soil U خاک تکامل یافته
mature economy U اقتصاد رشد یافته
organizing U بازار سازمان یافته
organizes U بازار سازمان یافته
organize U بازار سازمان یافته
organising U بازار سازمان یافته
organises U بازار سازمان یافته
contd U مخفف ادامه یافته
left d. U نظام به چپ
military U نظام
chuck U سه نظام
systems U نظام
trend U نظام
system U نظام
chucked U سه نظام
chucks U سه نظام
trends U نظام
completing U خاتمه یافته یا کامل شده
completes U خاتمه یافته یا کامل شده
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U ارزان یافته خوار است .
regenerate U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated U زندگی تازه و روحانی یافته
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
regenerates U زندگی تازه و روحانی یافته
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
regenerating U زندگی تازه و روحانی یافته
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
completed U خاتمه یافته یا کامل شده
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
structures coding U برنامه نویسی ساخت یافته
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
crumblings U فاسد شده زوال یافته
ranker U افسر ترفیع یافته افسرصفی
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
salvages U اموال نجات یافته از خطر
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
salvage U اموال نجات یافته از خطر
extendeo core U حافظه چنبرهای توسعه یافته
well ordered U بنحو اکمل انجام یافته
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
economic system U نظام اقتصادی
dual price system U نظام دو قیمتی
drill chuck U سه نظام مته
educational system U نظام اموزشی
collectivism U نظام اشتراکی
factory system U نظام کارخانهای
communication system U نظام ارتباطی
conversational system U نظام محاورهای
filing system U نظام بایگانی
communist system U نظام کمونیستی
foot infantry U پیاده نظام
biological system U نظام زیستی
colonial system U نظام استعماری
credit system U نظام اعتباری
cutter chuck U سه نظام فرز
delusional system U نظام هذیانی
dynamic system U نظام پویا
hand operated chuck U سه نظام دستی
systems analysis U نظام شناسی
systematization U نظام دهی
system dynamics U پویائی نظام
social system U نظام اجتماعی
skirmisher U پیاده نظام
serfdom system U نظام سرفی
serfdom system U نظام رعیتی
tax system U نظام مالیاتی
the military profession U کار نظام
mechanism of the organ U نظام تشکیلات
yeomanry U سواره نظام
welfare system U نظام رفاهی
value system U نظام ارزشها
underdetermined system U نظام نامعین
serfdom U نظام رعیتی
serfdom U نظام دهقانی
miniature system U خرده نظام
market system U نظام بازار
man power U مشمولین نظام
landlordism U نظام اربابی
jaw chuck U سه نظام فک دار
incentive system U نظام تشویقی
household system U نظام تولیدخانوادگی
household system U نظام خانوادگی
mixed system U نظام مختلط
mnemonic system U نظام یادیار
taylorism U نظام تیلور
sensorium U نظام حسی
price system U نظام قیمتی
price system U نظام قیمت
open system U نظام باز
musculature U نظام عضلانی
modern system U نظام جدید
modern system U نظام نوین
action system U نظام عمل
barter system U نظام تهاتری
phonology U نظام صوتی
cavalry U سواره نظام
horse U سواره نظام
military service U نظام وفیفه
binary system U نظام دو نمادی
biosystem U نظام زیستی
order U نظام معماری
boring chuck U سه نظام مته
socialism U نظام اشتراکی
code U نظام نامه
double standard U نظام دو معیاری
barter system U نظام پایاپای
banking system U نظام بانکداری
horseman U سواره نظام
chucks U صفحه نظام
infantry U پیاده نظام
agrarian system U نظام ارضی
chucks U دستگاه نظام
chucked U دستگاه نظام
chuck U صفحه نظام
dragoon U سواره نظام
accounting system U نظام حسابداری
dragoons U سواره نظام
chuck U دستگاه نظام
system U نظام سیستم
military U مربوط به نظام
capitalist system U نظام کاپیتالیسم
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com