Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hunter killer
U
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shadower
U
یکان مامور تعاقب دشمن یکان اخذ تماس با دشمن
barrier forces
U
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
killer submarine
U
زیردریایی شکاری
assigned forces
U
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
hunting
U
شکار دشمن یا زیردریایی
seadata
U
اطلاعات مربوط به ردگیری زیردریایی دشمن
enemy forces
U
نیروهای دشمن
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
U
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
orange forces
U
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
naval forces
U
نیروهای دریایی
task unit
U
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
search and clear
U
جستجو و پاک کردن دشمن
affiliated unit
U
یکان احتیاط مامور به ادارات غیرنظامی
armed forces
U
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
evasive steering
U
اجتناب از زیردریایی دشمن حرکت اجتناب امیز ناو
naval activity
U
یکان دریایی
service force
U
یکان خدماتی دریایی
submarine chaser
U
قایق مامور تعقیب زیر دریایی
naval support
U
یکان پشتیبانی کننده دریایی
sealift command
U
یکان حمل و نقل دریایی
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
teleman
U
افسر مامور رمز ومخابرات نیروی دریایی
submarine havens
U
منطقه عبور در عملیات غیررزمی زیردریایی منطقه اموزشی زیردریایی درمنطقه غیررزمی منطقه محدوده تامینی اطراف زیردریایی
flanker
U
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
conventional submarine
U
زیردریایی معمولی زیردریایی غیرهستهای
fire coordination line
U
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
detachment
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
U
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
subroc
U
موشک نصب شده روی زیردریایی موشک مخصوص زیردریایی
military services
U
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
transient forces
U
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
package forces
U
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
linear
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
rading party
U
قسمت مامور تک در عملیات کمین دسته مامور شبیخون
searchingly
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
search
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searches
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
searched
U
روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا عنصر مورد نظر پیدا شود.
zeroed out
U
ازرده خارج شدن یکان رسیدن استعداد رزمی یکان به صفر
gall
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
galls
U
حملات مکرر توام با تیراندازی به دشمن بستوه اوردن دشمن
radio countermeasures
U
اقدامات ضد فرستندههای دشمن پیشگیریهای ضد پخش رادیویی دشمن
to triumph over the enemy
U
برشکست دشمن شادی کردن بر دشمن پیروز شدن
radio deception
U
گول زدن دشمن با بی سیم فریب رادیویی دشمن
visit of courtesy
U
بازدیدرسمی دوستانه فرمانده یک یکان از یکان دیگر
tenants
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
tenant
U
یکان مستقر در یک محل یاتاسیسات یکان پادگانی
force augmentation
U
تقویت یکان اضافه کردن به نیروی یکان
hit
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hits
U
اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
enemy alien
U
طرفداران دشمن در خاک خودی هواداران دشمن
reject
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejects
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejecting
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
rejected
U
عقب زدن دشمن دور کردن دشمن
line replacement
U
یکان تعویض کننده یکان جبهه
subactivity
U
یکان زیردست یک قسمت یا یکان یا موسسه
combat arms
U
یکان رزمی یکان درگیر در رزم
parent
U
یکان سازمانی یکان مادر یا اصلی
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
designations
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
designation
U
عنوان یکان یاشخص معرف یکان
backwards
U
جستجو برای دادهای که در محل نشانه گرد قرار دارد یا در انتهای فایل است و جستجو تا ابتدای فایل
close up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close with
U
اخذتماس با دشمن درگیر شدن با دشمن
close-ups
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
close-up
U
نزدیک شدن به دشمن تقرب به دشمن
delegate
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegating
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegates
U
مامور فرستاده مامور کردن
delegated
U
مامور فرستاده مامور کردن
distributing
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distribute
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
distributes
U
سیستم پایگاه داده ها که داده آن در کامپیوترهای مختلف ذخیره شده است ولی جستجو در آن مشابه جستجو در یک محل انجام میشود
demarkation line
U
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
antisubmarine screen
U
پرده پوشش ضد زیردریایی پوشش ضد زیردریایی
regional forces
U
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander
U
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
transfer processing
U
امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
tactical element
U
یکان رزمی یکان تاکتیکی
unit mill
U
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
penetration
U
نفوذ در جبهه دشمن داخل شدن درصفوف دشمن نفوذ در شبکه اطلاعات یااداری
roll back
U
به عقب راندن تدریجی مواضع دفاعی دشمن در هم نوردیدن تدریجی دفاع دشمن
breaching
U
رخنه درمیدان مین رخنه نفوذی مواجه شدن با دشمن درگیری با دشمن
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
alert force
U
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
command information program
U
برنامه اطلاعاتی یکان برنامه اگاه سازی یکان
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
piratic
U
درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
evasion
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
evasions
U
اجتناب از اسارت به دست دشمن اجتناب از دشمن گریز
running lights
U
فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
oceanography
U
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kite
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kites
U
کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officers
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer
U
معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart
U
نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
chine
U
عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter
U
مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark
U
راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber
U
حلزون دریایی از جنس راب دریایی
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
submarine boat
U
زیردریایی
antisubmarine
U
ضد زیردریایی
beachmaster's unit
U
یکان عملیات بارانداز یکان عملیات اسکله
breach
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
identification friendly or foe
U
سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
breached
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches
U
سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
disorganizes
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganize
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganising
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
hostile track
U
تعقیب هواپیمای دشمن ردگیری هواپیمای دشمن
disorganizing
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganised
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
disorganises
U
به هم زدن سازمان دشمن به هم زدن نظم دشمن
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
antisubmarine search
U
کاوش ضد زیردریایی
antisubmarine torpedo
U
اژدر ضد زیردریایی
antisubmarine barrier
U
مانع ضد زیردریایی
antisubmarine action
U
مکانیسم ضد زیردریایی
sqid
U
خمپاره ضد زیردریایی
alvin
U
یک نوع زیردریایی
aluminaut
U
زیردریایی الومینیومی
albacore
U
زیردریایی الباکور
antisubmarine action
U
عمل ضد زیردریایی
albacore
U
نوعی زیردریایی
nuking
U
زیردریایی اتمی
nukes
U
زیردریایی اتمی
nuked
U
زیردریایی اتمی
nuke
U
زیردریایی اتمی
silent running
U
سکوت زیردریایی
sills
U
پشته زیردریایی
submariner
U
خدمه زیردریایی
lifeguard submarine
U
زیردریایی نجات
torpedoing
U
موشک ضد زیردریایی
torpedoes
U
موشک ضد زیردریایی
tinfish
U
موشک ضد زیردریایی
astro
U
اژدر زیردریایی
antisubmarine
U
مخرب زیردریایی
torpedoed
U
موشک ضد زیردریایی
torpedo
U
موشک ضد زیردریایی
subsurface
U
زیردریایی زیرابی
asroc
U
راکت ضد زیردریایی
deep submergence
U
زیردریایی نجات
submarine chaser
U
ناوچه ضد زیردریایی
sill
U
پشته زیردریایی
command active sonobuoy system
U
وسیله اکتشاف زیردریایی
creeping attack
U
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
antisubmarine search
U
عملیات تجسس ضد زیردریایی
submarines
U
با زیردریایی حمله کردن
submarine
U
با زیردریایی حمله کردن
rescue chamber
U
اطاقک نجات زیردریایی
silent running
U
حرکت زیردریایی با سکوت
air surface zone
U
منطقه عملیات ضد زیردریایی
sea power
U
قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner
U
ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity
U
تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns
U
پرستوک دریایی چلچله دریایی
marine
U
تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
datum time
U
ساعت تعیین محل زیردریایی
terne
U
نوعی موشک ضد زیردریایی نروژی
sonobuoy
U
بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
summary areas
U
مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
light lists
U
کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
magnetic anomaly detection gear
U
دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
deep submergence
U
زیردریایی نجات کشتیهای غرق شده
nuclear submarine
U
زیردریایی هستهای nuclear-poweredsubmarine : syn
datum
U
اثر جذر و مد دریا محل زیردریایی در عمق اب
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
hunter
U
سگ شکاری
gun dog
U
سگ شکاری
sporting dog
U
سگ شکاری
hounds
U
سگ شکاری
hounding
U
سگ شکاری
feral
U
شکاری
hounded
U
سگ شکاری
hunters
U
سگ شکاری
accipital
U
شکاری
gundog
U
سگ شکاری
gundogs
U
سگ شکاری
deer hound
U
سگ شکاری
buckhound
U
سگ شکاری
raptatory
U
شکاری
raptatorial
U
شکاری
hound
U
سگ شکاری
ratch
U
سگ شکاری
hunting dog
U
سگ شکاری
raptorail
U
شکاری
casualty staging unit
U
یکان بارگیری بیماران وزخمیها درهواپیما یکان بارگیری بیماران
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com