Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raid clerk
U
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
curators
U
نگهبان متصدی
curator
U
نگهبان متصدی
time orderly
U
نگهبان اعلام ساعت
early warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning
U
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
air sentinel
U
گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
authentication system
U
سیستم تعیین و اعلام نشانی
local warning
U
سیستم اعلام خطر محلی
control and warning center
U
سیستم کنترل و اعلام خطر
newrads
U
سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
bomb alarm system
U
سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
action information center
U
مرکزاطلاعات تاکتیکی
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher
U
متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
alerts
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted
U
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
taximan
U
متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
crash conversion
U
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
alerting service
U
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
troop information
U
مرکزاطلاعات پادگان پست اطلاعات پادگان
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
sysgen
U
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
blessed folder
U
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
U
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
chaser
U
نگهبان
gallant
U
نگهبان
escorts
U
نگهبان
look out
U
نگهبان
body guard
U
نگهبان
watchman
U
نگهبان
chasers
U
نگهبان
guard dog
U
سگ نگهبان
K9
[canine]
U
سگ نگهبان
guardians
U
نگهبان
guardian
U
نگهبان
guards
U
نگهبان
life guard
U
نگهبان
left half back
U
نگهبان چپ
watching
U
نگهبان
watches
U
نگهبان
watched
U
نگهبان
watch
U
نگهبان
conservator
U
نگهبان
watch man
U
نگهبان
warden
U
نگهبان
wardens
U
نگهبان
custodier
U
نگهبان
custos
U
نگهبان
sentries
U
نگهبان
guarding
U
نگهبان
duty
U
نگهبان
guard
U
نگهبان
escort
U
نگهبان
ward
U
نگهبان
wards
U
نگهبان
sentry
U
نگهبان
watch dog
U
سگ نگهبان
escorting
U
نگهبان
inspectors
U
نگهبان
on guard
U
نگهبان
keeper
U
نگهبان
sentinel
U
نگهبان
watchdog
U
سگ نگهبان
guardsman
U
نگهبان
lifeguard
U
نگهبان
lifeguards
U
نگهبان
enntinel
U
نگهبان
sentinels
U
نگهبان
keepers
U
نگهبان
custodian
U
نگهبان
guardsmen
U
نگهبان
escorted
U
نگهبان
inspector
U
نگهبان
watchmen
U
نگهبان
out post
U
نگهبان
custodial
U
نگهبان
custodians
U
نگهبان
police dog
U
سگ نگهبان
watchdogs
U
سگ نگهبان
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
policonic projection
U
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
desk accessory
U
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
coupling
U
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
U
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
chcp
U
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
native
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download
U
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
natives
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
churchman
U
نگهبان کلیسا
warden
U
نافر نگهبان
churchmen
U
نگهبان کلیسا
copying
U
نگهبان مخابراتی
wardens
U
نافر نگهبان
guardian council
U
شورای نگهبان
guard signal
U
علامت نگهبان
copy
U
نگهبان مخابراتی
copied
U
نگهبان مخابراتی
officer of the watch
U
افسر نگهبان
interior guard
U
نگهبان داخلی
curing membrane
U
پوسته نگهبان
bailiffs
U
نگهبان دژ سلطنتی
copies
U
نگهبان مخابراتی
guard post
U
پایه نگهبان
bailiff
U
نگهبان دژ سلطنتی
watch officer
U
افسر نگهبان
guard band
U
باند نگهبان
guardian angel
فرشته نگهبان
beach patrol
U
نگهبان ساحلی
arcturus
U
نگهبان شمال
gangway staff
U
نگهبان پله
right half back
U
نگهبان راست
air sentinel
U
نگهبان هوایی
relief of sentry
U
عوض نگهبان
boat gang
U
نگهبان قایق
memory guard
U
نگهبان حافظه
flag guard
U
نگهبان پرچم
watchdog
U
سگ پاسبان نگهبان
factionary
U
نگهبان قراول
radio guard
U
نگهبان بی سیم
watchdogs
U
سگ پاسبان نگهبان
to stand sentinel
U
نگهبان گذاشتن در
beach patrol
U
نگهبان اسکله
cover
U
نگهبان بگوش
coverings
U
نگهبان بگوش
tricking
U
سکانی نگهبان
sergeant of the guard
U
گروهبان نگهبان
port watch
U
نگهبان بندر
trick
U
سکانی نگهبان
officer of the day
U
افسر نگهبان
anchor watch
U
نگهبان لنگر
covers
U
نگهبان بگوش
tricked
U
سکانی نگهبان
demands
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar
U
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
standby
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
U
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatic levelling
U
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
three phase four wire system
U
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle
U
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standbys
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
responsible
U
متصدی
user
U
متصدی
in charge
U
متصدی
operator
U
متصدی
quartermaster
U
متصدی
vacant
U
بی متصدی
operator
U
متصدی
quartermasters
U
متصدی
operators
U
متصدی
operators
U
متصدی ها
users
U
متصدی ها
warden
U
متصدی
runner
U
متصدی
clerk
U
متصدی
clerks
U
متصدی
runners
U
متصدی
incumbent
U
متصدی
incumbents
U
متصدی
bridge
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
U
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridges
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
U
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop
U
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failure
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
U
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
to relieve guard
U
نگهبان راعوض کردن
air controlman
U
نگهبان کنترل هوایی
earth retaining wall
U
دیوار نگهبان خاک
duty officer
U
افسر نگهبان ستاد
guardsmen
U
سرباز هنگ نگهبان
rangeguard
U
نگهبان میدان تیر
sentry box
U
سایبان چوبی نگهبان
sentry boxes
U
سایبان چوبی نگهبان
armorer
U
نگهبان اسلحه زراد
am i the keep of my brother?
U
ایامن نگهبان برادرخودهستم
Beefeaters
U
نگهبان برج لندن
Beefeater
U
نگهبان برج لندن
attendant
U
همراه نگهبان کشیک
service officer
U
افسر ارشد نگهبان
guardsman
U
سرباز هنگ نگهبان
wardress
U
نگهبان و محافظ زن در زندان
warder
U
نگهبان دروازه یا قصر
warders
U
نگهبان دروازه یا قصر
cryptoguard
U
نگهبان اطاق رمز
attendants
U
همراه نگهبان کشیک
watch dog
U
ناو نگهبان ناوگان
infirmarian
U
متصدی بیمارستان
harbour master
U
متصدی بندر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com