Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
muffin
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
muffins
U
نوعی شیرینی یاکلوچه که گرماگرم باکره میخورند بشقاب سفالی کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buttercups
U
نوعی شیرینی کوچک
buttercup
U
نوعی شیرینی کوچک
saucers
U
بشقاب کوچک
saucer
U
بشقاب کوچک
blintz
U
نوعی شیرینی
elecampane
U
نوعی شیرینی
blintze
U
نوعی شیرینی
paste
U
نوعی شیرینی چسباندن
pasted
U
نوعی شیرینی چسباندن
pastes
U
نوعی شیرینی چسباندن
pasting
U
نوعی شیرینی چسباندن
marshmallow
U
نوعی شیرینی خمیرمانند
marshmallows
U
نوعی شیرینی خمیرمانند
sweethearts
U
نوعی نان شیرینی بشکل قلب
sweetheart
U
نوعی نان شیرینی بشکل قلب
girgerbread
U
نوعی نان شیرینی که زنجبیل دارد
gingersnap
U
نوعی نان شیرینی ترد زنجبیل دار
mariology
U
مبحث زندگی مریم باکره شناسایی مریم باکره
griddle cake
U
نوعی نان شیرینی پهن ونازک که دو طرفش را روی اهن کلوچه پزی سرخ میکنند
meringue
U
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
meringues
U
سفیده تخم مرغ وشکر که روی شیرینی وکیک میگذارند نوعی کیک میوه دار
feist
U
نوعی سگ کوچک
chihuahua
U
نوعی سگ کوچک.
chihuahuas
U
نوعی سگ کوچک.
almond cake
U
نان یاکلوچه بادامی
sandpiper
U
نوعی مارماهی کوچک
ladyfinger
U
نوعی موز کوچک
bobsleds
U
نوعی سورتمه کوچک
hariequin
U
نوعی سگ کوچک خالدار
bobsled
U
نوعی سورتمه کوچک
cupcake
U
نوعی کیک کوچک
leghorn
U
نوعی مرغ وخروس کوچک
blimp
U
نوعی بالون هوایی کوچک
kart
U
نوعی اتومبیل کوچک مسابقه
sidewinder
U
نوعی مار زنگی کوچک
gallmite
U
نوعی کرم چهار پای کوچک
air impingment starter
U
نوعی استارتر در موتورهای توربینی کوچک
chine chilla
U
نوعی جانورجونده کوچک شبیه سنجاب
melodeon
U
ارگ پایی یا دستی نوعی نی کوچک
dachshunds
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
dachshund
U
نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
slideway
U
میخورند
jet star
U
نوعی هواپیمای کوچک حمل ونقل چهار موتوره جت
bow compass
U
نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
Dizlyk
U
[نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
flash fly
U
مگس وحشراتی که گوشت میخورند
integrated
U
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
ormer
U
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
knock knees
U
زانوهایی که هنگام راه رفتن بهم میخورند
impanate
U
داخل نانی که درشام خداوندبا عشا ربانی میخورند
pillories
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pilloried
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillorying
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
pillory
U
نوعی الت شکنجه قدیمی که سر ودست مجرم رااز سوراخ کوچک تخته سنگی گذارنده وفشار میدادند
virgin
U
باکره
virgins
U
باکره
virginal
U
باکره مانده
virgin mary
U
مریم باکره
maiden
U
دختر باکره
the virgin
U
مریم باکره
mary
U
مریم باکره
maidens
U
دختر باکره
virgin birth
U
از مادر باکره بدنیاامدن
lady day
U
عید مخصوص مریم باکره
thermal
U
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
earthen
U
سفالی
tegular
U
سفالی
figuline
U
سفالی
lady chapel
U
کلیسا یا محراب کلیسایی که به مریم باکره تخصیص داده شده
cruse
U
دیگ سفالی
pottery
U
فروف سفالی
earthenware
U
فروف سفالی
earth ware
U
لوله سفالی
clay pipe
U
لوله سفالی
ganister brick
U
اجر سفالی
ceramic capacitor
U
خازن سفالی
dome-pot
U
ظرف سفالی
dome-pot
U
لوله سفالی
dome-pot
U
دیگ سفالی
earthen ware
U
ظروف سفالی
crockery
U
کاسههای سفالی
earthenware
U
فروف گلی گل سفالی
azulejo
U
[کاشی سفالی براق]
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
claybrick
U
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
batted
U
لعاب مخصوص فروف سفالی
sandwich brick tile lining
U
پوشش سفالی مطبق یاساندویچی
bats
U
لعاب مخصوص فروف سفالی
bat
U
لعاب مخصوص فروف سفالی
brick
U
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
clay brick
U
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
clinker
U
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
fictile
U
فرف سفالی ساخته شده از گل
brick-bat
U
آجر سفالی
[ساخت و ساختمان]
casseroles
U
فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
casserole
U
فرف خوراک پزی سفالی یاشیشهای
vessels
U
رگ بشقاب
a plate
U
یک بشقاب
dish
U
بشقاب
dishes
U
بشقاب
pl
U
بشقاب
plate
U
:بشقاب
plates
U
:بشقاب
vessel
U
رگ بشقاب
discs
U
بشقاب سوپاپ
flying saucer
U
بشقاب پرنده
flying saucers
U
بشقاب پرنده
platelike
U
بشقاب مانند
platy
U
شبیه بشقاب
There is a plate missing.
یک بشقاب کم است.
plate
U
بقدر یک بشقاب
dish
U
در بشقاب ریختن
dishes
U
در بشقاب ریختن
dish out
U
در بشقاب خوردن
Frisbees
U
بشقاب پرنده
Frisbee
U
بشقاب پرنده
UFO
U
بشقاب پرنده.
paper plate
U
بشقاب کاغذی
plates
U
بقدر یک بشقاب
plateful
U
بقدر یک بشقاب
platefuls
U
بقدر یک بشقاب
platter
U
بشقاب بزرگ
platters
U
بشقاب بزرگ
copperplate
U
بشقاب مسی
UFOs
U
بشقاب پرنده.
disc
U
بشقاب سوپاپ
paten
U
بشقاب نان عشای ربانی
faceplate
U
چرخ لنگر بشقاب لب تخت
The plate is chipped.
U
لبه بشقاب پریده است
brattle
U
صدای پچ پچ وبهم خوردن بشقاب
fire bee
U
نوعی هدف کش کنترل شونده از روی زمین نوعی هواپیمای بی خلبان توربوجتی
plate rack
U
جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
Could we have a plate please?
U
ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
bittersweet
U
نوعی تاجریزی نوعی سیب تلخ
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
godroon
U
اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
asses' ears
U
نوعی گوشه
[نوعی شاخه]
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
bonbon
U
شیرینی
mellifluence
U
شیرینی
amiability or amiableness
U
شیرینی
sweet stuff
U
شیرینی
sugar candy
U
شیرینی
lolipops
U
شیرینی
confections
U
شیرینی
nicy
U
شیرینی
confection
U
شیرینی
sugars
U
شیرینی
melodiousness
U
شیرینی
pastries
U
شیرینی
pastry
U
شیرینی
sugar
U
شیرینی
sweetmeat
U
شیرینی
love liness
U
شیرینی
sweetness
U
شیرینی
patisserie
U
شیرینی
saccharinity
U
شیرینی
loveliness
U
شیرینی
amiability
U
شیرینی
goodies
U
شیرینی
confetti
U
شیرینی
patisseries
U
شیرینی
goody
U
شیرینی
marzipan
U
شیرینی
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
clattered
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatter
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clattering
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
clatters
U
جغ جغ یا تلق تلق کردن صدای بهم خوردن اشیایی مثل بشقاب
wafer
U
شیرینی پنجرهای
puff pastry
U
شیرینی پفکی
crackers
U
یکجور شیرینی
sweet tooth
U
شیرینی دوست
wafers
U
شیرینی پنجرهای
custard pie
U
یکجور شیرینی
cracker
U
یکجور شیرینی
confectioner
U
شیرینی فروش
sweetmeat
U
شیرینی جات
sweet tooth
U
علاقمند به شیرینی
cooky
U
شیرینی بیسکویت
cooky
U
شیرینی خشک
corn ball
U
شیرینی چس فیل
costs arabicus
U
قسط شیرینی
tucks
U
شیرینی مربا
confectioners
U
شیرینی فروش
confectionary
U
شیرینی سازی
ingratiation
U
خود شیرینی
box suitmeats
U
جعبه شیرینی
cookies
U
شیرینی خشک
bakemeat
U
نان شیرینی
cookies
U
شیرینی بیسکویت
cookie
U
شیرینی خشک
sugared
U
شیرینی زده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com