Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
junctions
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction
U
محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point
U
نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
reading
U
قرائت
readings
U
قرائت
readership
U
قرائت
pericope
U
قرائت
picking belt
U
نوار قرائت
read
U
قرائت کردن
reading room
U
اتاق قرائت
reading room
U
قرائت خانه
reading rooms
U
اتاق قرائت
reading rooms
U
قرائت خانه
accent
طرز قرائت
orthoepist
U
قرائت دادن
reads
U
قرائت کردن
accented
طرز قرائت
interlocution
U
قرائت یااواز
direct reading
U
قرائت مستقیم
unread
U
قرائت نشده بیسواد
lecterns
U
میز مخصوص قرائت
lectern
U
میز مخصوص قرائت
intonations
U
طرز قرائت تلفظ
scansion
U
قرائت شعر باوزن
intonation
U
طرز قرائت تلفظ
foot spot
نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
pull up point
U
نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
triple point
U
نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
bearing
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point
U
نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
ti;me to go
U
زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
line of vision
U
خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
direct reading dial
U
درجه بندی برای قرائت مستقیم
lectionary
U
صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
switching
U
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop
U
برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes
U
پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
quadrantal error
U
اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
declamatory
U
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
mark
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
marks
U
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
approaches
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
load point
U
نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
approached
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
roamer
U
کالک شبکه بندی شده برای کمک به قرائت مختصات
removal
U
برداشت
offtake
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
acceptance
U
برداشت
impressions
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
impression
U
برداشت
draw off
U
برداشت
takings
U
برداشت
removal of slag
U
برداشت سرباره
make a copy of
U
سواد برداشت
removal of cinder
U
برداشت تفاله
approached
U
برداشت روش
approach
U
برداشت روش
approaches
U
برداشت روش
first impression
U
برداشت نخستین
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
stripping
U
برداشت لایه رو
impressionist
U
برداشت گرای
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
metal removal
U
برداشت براده
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
removal of chips
U
برداشت براده
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
withdraw
U
برداشت از حساب
withdraws
U
برداشت از حساب
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
draw off
U
بده برداشت
dual impression
U
برداشت دوگانه
removing
U
برداشت کردن
overdrafts
U
اضافه برداشت
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
removes
U
برداشت کردن
remove
U
برداشت کردن
overdraft
U
اضافه برداشت
impressionistic
U
برداشت گرایانه
impressionistic
U
برداشت گذار
impressionists
U
برداشت گرای
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
deacon
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
deacons
U
خادم کلیسا که به کشیش یا اسقف کمک میکند سرود مذهبی قرائت کردن
pyramid spot
U
نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point
U
نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point
U
نقطه الوگیری نقطه افروزش
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
safe yield
U
بده قابل برداشت
nett
U
برداشت خالص کردن
net
U
برداشت خالص کردن
cropper
U
برداشت کننده محصول
handpick
U
برداشت محصول با دست
nets
U
برداشت خالص کردن
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
litter relay point
U
نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
punctuation mark
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation marks
U
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
readers
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader
U
مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
point-to-point connection
U
اتصال نقطه به نقطه
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
point to point network
U
شبکه نقطه به نقطه
break up point
U
نقطه رهایی هلی کوپتر نقطه رهایی
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
lies
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
U
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
speckle
U
نقطه نقطه یا خال خال کردن
polkadot
U
طرح نقطه نقطه خال خال
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
magnetic deviation
U
میزان خطای قرائت عقربه مغناطیسی خطای عقربه
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
punchation
U
نقطه
dotting
U
نقطه
punctum
U
نقطه
punctation
U
نقطه
punctate
U
نقطه نقطه
punctulate
U
نقطه نقطه
point to point line
U
خط نقطه به نقطه
pricking
U
نقطه
pricks
U
نقطه
dotty
U
نقطه نقطه
neel point
U
نقطه نل
point
U
نقطه
prick
U
نقطه
ice point
U
نقطه یخ
point to point
U
نقطه به نقطه
jots
U
نقطه
specks
U
نقطه
dot
U
نقطه
ice melting point
U
نقطه یخ
speck
U
نقطه
period
U
نقطه
periods
U
نقطه
jot
U
نقطه
jotted
U
نقطه
full stop
U
نقطه
full stops
U
نقطه
spotter
U
نقطه نقطه
two dots one dash line
U
خط دو نقطه یک خط
spots
U
نقطه
spot
U
نقطه
tittle
U
نقطه
stpular
U
نقطه نقطه
speckle
U
نقطه
pricked
U
نقطه
ellipsis
U
سه نقطه
[...]
intercept point
U
نقطه رهگیری
injection point
U
نقطه تزریق
injection point
U
نقطه پاشش
frost point
U
نقطه شبنم
semi-colons
U
نقطه ویرگول
lacuna
U
نقطه ابهام
jumping off place
U
نقطه یا مبداء
fixation point
U
نقطه تثبیت
joining point
U
نقطه اتصال
isoelectronic point
U
نقطه ایزوالکتریک
intersection point
U
نقطه تلاقی
fixed point
U
نقطه ثابت
flash point
U
نقطه احتراق
intersection point
U
نقطه تقاطع
flash point
U
نقطه اشتعال
fusing point
U
نقطه ذوب
initial point
U
نقطه اغاز
ignition point
U
نقطه افروزش
ignition point
U
نقطه اشتعال
inflection point
U
نقطه عطف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com