Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (43 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
picture
U
نقاشی کردن
pictured
U
نقاشی کردن
pictures
U
نقاشی کردن
picturing
U
نقاشی کردن
brush
U
نقاشی کردن
brushes
U
نقاشی کردن
bepaint
U
نقاشی کردن
impaint
U
نقاشی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
paint
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
paints
U
نگارگری کردن نقاشی کردن
contour
U
نقاشی کردن طراحی کردن
scrawl
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls
U
با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
crayon
U
مداد ابرو نقاشی کردن
crayons
U
مداد ابرو نقاشی کردن
fresco
U
نقاشی ابرنگی کردن
frescoes
U
نقاشی ابرنگی کردن
mezzotint
U
نقاشی سایه روشن کردن
mezzotinto
U
نقاشی سایه روشن کردن
To fake an oil – painting .
U
یک تابلوی نقاشی قلابی درست کردن
Other Matches
vorticism
U
مکتب نقاشی کوبیسم انگلیسی که در نقاشی از صنایع جدیدنیز استفاده کرده
oil on canvas
[painting technique]
U
رنگ روغنی نقاشی روی کرباس
[شیوه نقاشی]
paintings
U
نقاشی
canvas
U
نقاشی
painting
U
نقاشی
portrait
U
نقاشی
the brush
U
نقاشی
pictorial art
U
نقاشی
portraits
U
نقاشی
daubery
U
نقاشی بد
canvases
U
نقاشی
daubry
U
نقاشی بد
pastel
U
نقاشی بامدادرنگی
illusionism
U
نقاشی از منافرخیالی
miniatures
U
نقاشی باتذهیب
watercolor
U
نقاشی ابرنگ
miniature
U
نقاشی باتذهیب
picture gallery
U
اطاق نقاشی
his painting lacked repose
U
نقاشی وی توافق
fresco
U
نقاشی دیواری
frescoes
U
نقاشی دیواری
tablature
U
تصویر نقاشی
illusiansm
U
نقاشی سه بعدی
wall painting
U
نقاشی دیواری
aqua relle
U
نقاشی اب و رنگی
mirror drawing
U
نقاشی از ایینه
aquarelle
U
نقاشی اب و رنگی
nocturnes
U
نقاشی از منظره شب
water colour
U
نقاشی ابرنگی
portraiture
U
نقاشی از صورت
plychromy
U
نقاشی رنگارنگ
polychromy
U
نقاشی رنگارنگ
spackle
U
بتونه نقاشی
mural
U
نقاشی دیواری
animation
U
نقاشی متحرک
white ground technique
U
اسلوب نقاشی
animations
U
نقاشی متحرک
murals
U
نقاشی دیواری
nocturne
U
نقاشی از منظره شب
sand painting
U
نقاشی روی شن
finger painting
U
نقاشی انگشتی
easels
U
سه پایه نقاشی
easel
U
سه پایه نقاشی
palette knives
U
کاردک نقاشی
palette knife
U
کاردک نقاشی
finger painting
U
نقاشی با انگشت
pencil
U
نقاشی مدادی
painted
U
نقاشی شده
paysage
U
نقاشی دورنما
oil painting
U
نقاشی بارنگ
tableaux
U
پرده نقاشی
oil paintings
U
نقاشی بارنگ
pallet knife
U
کاردک نقاشی
pencilling
U
نقاشی مدادی
tableaus
U
پرده نقاشی
living picture
U
پرده نقاشی
scumble
U
رنگهای نقاشی
graphic
U
مربوط به نقاشی
painting and the like
U
نقاشی و مانند ان
paints
U
رنگ نقاشی
pencils
U
نقاشی مدادی
tableau
U
پرده نقاشی
drawing key
U
کپیه نقاشی
paint
U
رنگ نقاشی
oil paintings
U
نقاشی رنگ روغنی
Oil painting .
U
نقاشی رنگ روغن
vase painting
U
نقاشی روی سفال
tableaus
U
دور نمای نقاشی
animated cartoon
U
فیلمهای نقاشی شده
panel
U
نقاشی روی چوی
tablature
U
نقاشی دیواری یا سقفی
chiaroscuro
U
نقاشی سیاه قلم
tableaux
U
دور نمای نقاشی
oil color
U
روغن مخصوص نقاشی
tableau
U
دور نمای نقاشی
line drawings
U
نقاشی با مداد وقلم
sea piece
U
نقاشی منظره دریا
paint brush
قلم موی نقاشی
scenography
U
نقاشی پردههای نمایش
line drawing
U
نقاشی با مداد وقلم
scenograph
U
منظره نقاشی شده
panels
U
نقاشی روی چوی
fresco
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
plafond
U
سقف نقاشی شده
old master
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
oil painting
U
نقاشی رنگ روغنی
draw a person test
U
ازمون نقاشی ادم
comic strip
U
فیلمهای نقاشی شده
comic strips
U
فیلمهای نقاشی شده
palette
U
جعبه رنگ نقاشی
draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک
graphic
U
مربوط به نقاشی یاترسیم
frescoes
U
نقاشی ابرنگی روی گچ
palettes
U
جعبه رنگ نقاشی
old masters
U
نقاشی هر یک از این هنرمندان
divisinism
U
تجزیه کاری رنگ در نقاشی
frank drawing completion test
U
ازمون تکمیل نقاشی فرانک
drawings
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
kakemone
U
[تصویر و نقاشی روی ابریشم]
predella
U
نقش یا نقاشی در روی خیزپله
drawing
U
هنر طراحی تابلو نقاشی
gallery
U
جای ارزان اطاق نقاشی
galleries
U
جای ارزان اطاق نقاشی
goodenough draw a man test
U
ازمون نقاشی ادمک گودایناف
canvases
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
arras
U
نقاشی طراحی قلاب دوزی
cel
U
فریم ... در یک ترتیب نقاشی متحرک
canvas
U
کرباس پارچه مخصوص نقاشی
pieta
U
نقاشی یامجسمه مریم مادر عیسی
ambience
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
pornography
U
نقاشی یا عکس محرک احساسات جنسی
canvas
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
encaustic
U
نقاشی بارنگی که باموم اب کرده بسازند
canvases
U
پرده نقاشی کف رینگ بوکس یا کشتی
brushes
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
war paint
U
نقاشی بدن برای رزم و پیکار
brush
U
شکل وسیله برس در بسته نقاشی
ambiance
U
نقوش و تزئینات اطراف یک تابلو نقاشی
paint roller mill
U
غلطک دسته دار ویژه نقاشی ساختمان
collage
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
pc paint
U
برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
The painting is only a copy.
U
این نقاشی فقط کپی
[از اصل]
است.
The painting portrays the death of Nelson.
U
این نقاشی مرگ نلسون را مجسم می کند .
collages
U
اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
picturesqueness
U
شایستگی برای نقاشی شدن یاعکس برداری
Biedermeier
U
[سبک معماری، دکوراسیون و نقاشی اروپای میانی]
grisaille
U
نقاشی برجسته نماروی شیشه برنگ خاکستری
applique
U
نقاشی رنگ و روغن روی فرف فلزی
pornography
U
نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
graphic display
U
یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
willowware
U
بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
crosshair
U
در برنامه رسم یا نقاشی شکل نشانه گر که به صورت ضربدر است
altar-piece
U
پرده نقاشی
[یا تندیس تزئینی در قسمت بالا و عقب محراب کلیسا]
palette
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
story board
U
مجموعه تصاویر یا رسم ها که پیشبرد نقاشی متحرک یا ویدیویی را نشان میدهد
palettes
U
لوحه سوراخ دار بیضی یامستطیل مخصوص رنگ امیزی نقاشی
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
chiaroscuro
U
نوعی نقاشی که فقط با سیاه روشن وبدون رنگ امیزی انجام میشود
brushes
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
brush
U
وسیلهای در شبکه نرم افزاری نقاشی که پیکسل هایی راروی صفحه رسم میکند
pre imaging
U
تولید فریم نقاشی متحرک یا ویدیو در بافر حافظه پیش از آنکه روی صفحه منتقل شود برای نمایش
silhouette
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
silhouettes
U
نقاشی سیاه یکدست بصورت نیمرخ سیاه نشاندادن
pointillism
U
شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
panels
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel
U
نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
real time
U
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
kakemono
U
تصویر یا نوشته روی ابریشم نقاشی روی ابریشم
pointillism
U
نقاشی نقطه نقطه
khatayi
U
طرح یا گل های ختائی
[این نگاره در کنار گل های شاه عباسی در اکثر فرش های لچک ترنج و افشان بکار رفته و جلوه ای از گل های نیلوفر آبی را نشان می دهد. ریشه این طرح را به نقاشی های ساسانیان نسبت می دهند.]
oil
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oiling
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
oils
U
رنگ روغنی نقاشی با رنگ روغنی
to let somebody treat you like a doormat
<idiom>
U
با کسی خیلی بد رفتار کردن
[اصطلاح]
[ مثال تحقیر کردن بی محلی کردن قلدری کردن]
unmew
U
رها کردن ازاد کردن ول کردن مرخص کردن بخشودن صرف نظر کرن
discharge
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
discharges
U
اخراج کردن خالی کردن پیاده کردن بار ازاد کردن
countervial
U
خنثی کردن- برابری کردن با- جبران کردن- تلاقی کردن
captures
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capturing
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
capture
U
اسیر کردن گرفتار کردن تصرف کردن دستگیر کردن
challengo
U
ادعا کردن دعوت کردن اعلام نشانی اسم عبور خواستن درخواست معرف کردن
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
foster
U
تشویق کردن- حمایت کردن-پیشرفت دادن- تقویت کردن- به جلو بردن
shoot
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
shoots
U
جمع کردن پا وپرت کردن انها همراه باراست کردن سریع بدن
surveyed
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
cross examination
U
تحقیق چندجانبه بازپرسی کردن روبرو کردن شواهد استنطاق کردن
orienting
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
survey
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
orient
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
surveys
U
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
to temper
[metal or glass]
U
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
orients
U
جهت یابی کردن بجهت معینی راهنمایی کردن میزان کردن
assigns
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
serve
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
assigning
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
assigned
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
served
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
buck up
U
پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
concentrating
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrates
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
concentrate
U
غلیظ کردن متمرکز شدن اشباع کردن سیر کردن
tae
U
پرش کردن با پا دفاع کردن و با پا ضربه زدن و خرد کردن
to appeal
[to]
U
درخواستن
[رجوع کردن به]
[التماس کردن]
[استیناف کردن در دادگاه]
calk
U
بتونه کاری کردن زیرپوش سازی کردن مسدود کردن
serves
U
نخ پیچی توزیع کردن تقسیم کردن خدمت نظام کردن
to inform on
[against]
somebody
U
کسی را لو دادن
[فاش کردن]
[چغلی کردن]
[خبرچینی کردن]
assign
U
مامور کردن محول کردن واگذار کردن سهمیه دادن
soft-pedals
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal
U
رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com