English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
content addressed U نشامی یافته از روی محتوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hydrous U محتوی اب
contenting U محتوی
container U محتوی
containers U محتوی
fillers U محتوی
content U محتوی
filler U محتوی
criteria U محتوی
contents U محتوی
bottles U محتوی یک بطری
contains U محتوی بودن
contained U محتوی بودن
contain U محتوی بودن
aluminous U محتوی الومینیوم
platinous U محتوی پلاتین
sanguinolent U محتوی خون
gas content U محتوی گاز
copper bearing U محتوی مس حاوی مس
bottle U محتوی یک بطری
content U خرسند کردن محتوی
pouncet box U قوطی محتوی گردخوشبو
saccharine U قندی محتوی قند
contenting U خرسند کردن محتوی
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
palls U تابوت محتوی مرده حائل
clearest U تغییر محتوی یک خانه حافظه
clearer U تغییر محتوی یک خانه حافظه
palled U تابوت محتوی مرده حائل
clear U تغییر محتوی یک خانه حافظه
palling U تابوت محتوی مرده حائل
poster color U شیشه محتوی ابرنگ وخمیررنگ
bottled gas U بشگه یااستوانه محتوی گازفشرده
binary alloy U الیاژ محتوی دوفلز بنیانی
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
compressed gas cylinder U سیلندر محتوی گاز متراکم
clears U تغییر محتوی یک خانه حافظه
pall U تابوت محتوی مرده حائل
dockets U فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing U فهرست محتوی بسته ارسالی
tea bags U پاکت محتوی چای فوری
tea bag U پاکت محتوی چای فوری
quartzite U سنگ شنی محتوی کوارتز
music box U جعبه محتوی ساز کوکی
docket U فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed U فهرست محتوی بسته ارسالی
content addressable U نشانی پذیر از روی محتوی
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbook U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
sausages U روده محتوی گوشت چرخ شده
sausage U روده محتوی گوشت چرخ شده
swizzle U انواع مشروبات الکلی محتوی یخ وشکر
myoglobin U پروتئینی محتوی اهن قرمزدر عضله
megasporangium U هاگدان بزرگ محتوی هاگ ماده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
sketchbooks U کتاب محتوی قطعات کوتاه ادبی
epos U مجموعه اشعار محتوی افسانههای ملی
scandal sheet U نشریه محتوی شایعات افتضاح امیز
time capsule U محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
seabag U کیف پارچه یی محتوی لباس ملوانان
dumpling U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
dumplings U نوعی پودینگ که محتوی میوه پخته است
hematoma U توموریاغده محتوی خون خارج شده از رگها
doorplate U پلاک محتوی نام شخص که روی درنصب میشود
enchilada U کیک ذرت محتوی گوشت وگوجه فرهنگی وادویه
Molotov cocktails U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
Molotov cocktail U بطری محتوی مواد منفجره که بجای نارنجک بکار میرود
puddings U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
pudding U دسر محتوی ارد برنج وتخم مرغ شبیه فرنی
compressed air tunnel U تونل باد مدار بستهای محتوی گاز یا هوای تحت فشار
child U یک رکورد داده که تنها با توجه به محتوی رکوردهای موجوددیگر میتواند ایجاد شود
finding U یافته
findings U یافته
abroad U گسترش یافته
generalized U تعمیم یافته
instinct with life U روح یافته
instinct with force U نیرو یافته
expanded U بسط یافته
structured U ساخت یافته
tuned U وفق یافته
transferred U انتقال یافته
organized U سازمان یافته
full fledged U تکامل یافته
inserted <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
deployed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
depauperate U تقلیل یافته
appointed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
applied <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
downfallen U زوال یافته
due out U خاتمه یافته
endrgized U انرژی یافته
porrect U بسط یافته
full-fledged U تکامل یافته
installed <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
deployed U گسترش یافته
awakened U اگاهی یافته
mature economy U تکامل یافته
matched U تطبیق یافته
nascent U پیدایش یافته
nee U تولد یافته
extended U تمدید یافته
done U وقوع یافته
allocated U اختصاص یافته
linked U پیوند یافته
past U پایان یافته
glorified U تجلیل یافته
wany U کاهش یافته
transmissive U انتقال یافته
waney U کاهش یافته
case U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
cases U جعبه محتوی باروت و فشنگ و غیره قابل انعطاف بودن کمان حق تقدم درتیراندازی انداختن قلاب به اب
elaborated code U رمز بسط یافته
structured walkthroughs U بررسیهای ساخت یافته
endarch U از مرکزبخارج امتداد یافته
formatted display U نمایش شکل یافته
structured english U انگلیسی ساخت یافته
reduced mass U جرم کاهش یافته
reduced form U فرم تقلیل یافته
redivivus U تولد تازه یافته
developed contries U ممالک توسعه یافته
development system U سیستم توسعه یافته
sort merge program U پردازش تعمیم یافته
structured design U طراحی ساختار یافته
systematized delusions U هذیانهای نظام یافته
generalized coordinates U مختصات تعمیم یافته
contd U مخفف ادامه یافته
linked subroutine U زیربرنامه پیوند یافته
mature economy U اقتصاد رشد یافته
diminished U [قوس تقلیل یافته]
mature soil U خاک تکامل یافته
twice born U تولدتازه روحانی یافته
generalized routine U روال تعمیم یافته
inning U زمین باز یافته
generalized force U نیروی تعمیم یافته
organized market U بازار سازمان یافته
extended precision U دقت توسعه یافته
extended memory U حافظه توسعه یافته
bimanual U بادودست انجام یافته
organize U بازار سازمان یافته
organising U بازار سازمان یافته
organizes U بازار سازمان یافته
organizing U بازار سازمان یافته
find U چیز یافته مکشوف
organises U بازار سازمان یافته
reborn U تولد تازه یافته
centralized design U طراحی تمرکز یافته
finds U چیز یافته مکشوف
diminished U : تقلیل یافته کاسته
allopatric U بتنهایی وقوع یافته
generalized inhibitory potential U پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
fully formed character U کاراکتر تمام شکل یافته
structured programming U برنامه نویسی ساخت یافته
structures coding U برنامه نویسی ساخت یافته
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized reinforcer U تقویت کننده تعمیم یافته
salvages U اموال نجات یافته از خطر
reborn U تغییر حالت روحانی یافته
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
salvage U اموال نجات یافته از خطر
ramus U قسمت بر امده واطاله یافته
ranker U افسر ترفیع یافته افسرصفی
human oriented language U زبان ارایش یافته بشری
salvaging U اموال نجات یافته از خطر
extended character set U مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
extendeo core U حافظه چنبرهای توسعه یافته
regenerate U زندگی تازه و روحانی یافته
That is despised which is cheaply obtained. <proverb> U ارزان یافته خوار است .
complete U خاتمه یافته یا کامل شده
completed U خاتمه یافته یا کامل شده
completes U خاتمه یافته یا کامل شده
completing U خاتمه یافته یا کامل شده
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
salvaged U اموال نجات یافته از خطر
crumblings U فاسد شده زوال یافته
generalized function U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
Distribution U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
regenerating U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerates U زندگی تازه و روحانی یافته
regenerated U زندگی تازه و روحانی یافته
well ordered U بنحو اکمل انجام یافته
deployed U مستقر گسترش یافته در روی زمین
new born U زاییده شده تازه تولد یافته
after image یک کپی از داده که تغییر یافته است.
generations U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation U توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
substantiative U بادلیل اثبات شده تجسم یافته
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
structured flowchart U نمودار گردش کار ساخت یافته
newton U محدوده PDAتوسعه یافته توسط Apple
abended U خاتمه یافته بطور غیر عادی
blasetocyst U جنین تکامل یافته حیوانات پستاندار
airborne U بوسیله هوا نقل وانتقال یافته
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
offertory U سینی محتوی پول یا پول جمع اوری شده از حضار در کلیسا
contain U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contained U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
contains U در بر گرفتن محتوی بودن حاوی بودن محاصره کردن
extending U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extend U قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com