Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
connections
U
میلههای رابط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
Other Matches
mixers
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
principal line
U
خط رابط نقاط اصلی در روی عکس هوایی خط رابط
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
maples
U
میلههای بولینگ
four horsemen
U
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grate
U
میلههای اهنی
grated
U
میلههای اهنی
split
U
میلههای باقیمانده
net posts
U
میلههای تور
seal bars
U
میلههای اب بندی
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars
U
میلههای پارالل
grates
U
میلههای اهنی
leaving
U
میلههای جامانده
leave
U
میلههای جامانده
rods of corti
U
میلههای کورتی
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
bacillar
U
بشکل میلههای کوچک
bacillary
U
بشکل میلههای کوچک
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
driving bit
U
هویزه میلههای اسب
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
end
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ends
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
pocket split
U
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
dead wood
U
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
copulative
U
رابط
internuncial
U
رابط
connector
U
رابط
adapter
U
رابط
go between
U
رابط
connective
U
رابط
liaison
U
رابط
liaisons
U
رابط
wiring connector
U
رابط
interface
U
رابط
fitting
U
رابط
link
U
رابط
point of intersection
U
رابط
interfaces
U
رابط
blow
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
blows
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pumpkins
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
pumpkin
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
fill
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
pinsetter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
foundation
U
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
pinspotter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
baby split
U
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
connecting tube
U
لوله رابط
edge connector
U
رابط لبه
connecting rod
U
میله رابط
logical connector
U
رابط منطقی
connector plug
U
دوشاخه رابط
continuity equation
U
رابط پیوستگی
connecting cable
U
کابل رابط
cylinderical fit
U
رابط استوانهای
feeder canal
U
نهر رابط
connector switch
U
کلید رابط
ediswan connector
U
رابط ادیسوان
link chain
U
زنجیر رابط
logical connective
U
رابط منطقی
push rod
U
میله رابط
parallel interface
U
رابط موازی
patch cord
U
سیم رابط
push rod
U
میل رابط
reducer
U
لوله رابط
reducing adaptor
U
رابط کاهنده
serial interface
U
رابط سری
standard interface
U
رابط استاندارد
trunk line
U
رابط ترانک
link belt
U
تسمه رابط
liaison officer
U
افسر رابط
lead in wire
U
سیم رابط
enlarging adapter
U
رابط فزاینده
fuse link
U
رابط فیوز
ground liaison
U
رابط زمینی
high fidelity receiver
U
گیرنده رابط
high line
U
پل رابط اصلی
inductor hose
U
لوله رابط
interface card
U
کارت رابط
interneuron
U
نورون رابط
internuncial neuron
U
نورون رابط
internuncio
U
رابط پیک
lamp connector
رابط لامپ
centronics interface
U
رابط موازی
journal
U
شفت رابط
bay
U
پل رابط در پل شناور
link
U
شاخه رابط
bayed
U
پل رابط در پل شناور
journals
U
شفت رابط
baying
U
پل رابط در پل شناور
bays
U
پل رابط در پل شناور
fuse wire
U
رابط فیوز
lead
U
رابط برق
box connector
U
رابط جعبه
bent adaptor
U
رابط خمیده
leads
U
رابط برق
worcester
U
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
flared fitting
U
رابط قیفی شکل
intervening variable
U
متغیر فرضی رابط
cross-tree
U
[رابط عرضی دکلها]
dry cell connector
U
رابط پیل خشک
liaises
U
رابط نظامی بودن
triatic stay
U
بکسل رابط ناو
switch position
U
موضع رابط دفاعی
expressions
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
liaising
U
رابط نظامی بودن
liaise
U
رابط نظامی بودن
expression
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
liaised
U
رابط نظامی بودن
test lead
U
رابط برق ازمایش
command liaison
U
افسر رابط فرماندهی
apple desktop interface
U
رابط رومیزی اپل
machine address
U
محل یک شی در رابط ه با مبدا
anterior commissure
U
بافت رابط قدامی
battery connector
U
رابط پیل باتری
air liaison officer
U
افسر رابط هوایی
cell connector
U
رابط پیل باتری
crawl trench
U
خطوط رابط سنگرها
commissure
U
بافت عصبی رابط
commissural fibres
U
رشتههای عصبی رابط
relay post
U
پست رابط ستون
command liaison
U
شبکه رابط یکان
cross tree
U
رابط عرضی دکلها
artillery liaison officer
U
افسر رابط توپخانه
pinfall
U
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
commissurotomy
U
برداشتن بافت عصبی رابط
application program interface
U
میانجی یا رابط برنامه کاربردی
programmable communications interface
U
رابط مخابراتی برنامه پذیر
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
interface
U
وصل کردن از طریق رابط
interfaces
U
وصل کردن از طریق رابط
air transport liaison officer
U
افسر رابط ترابری هوایی
api
U
رابط یامیانجی برنامه کاربردی
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
sash
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sashes
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
count
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
count
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
ditches
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
cylinderical limit gage
U
دستگاه اندازه گیر رابط استوانهای
ditch
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
cross bleed
U
سیستم نیوماتیکی رابط بین موتورها
floating
U
محل مخصوص در رابط ه با آدرس مرجع
sbc
U
RA و رابط دستگاه جانبی RO ,Computer SmallBusiness
crawl trench
U
سنگرهای رابط بین خطوط مواضع
ditched
U
گودال سنگر رابط خندق کندن
logical operators
U
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
logical connective
U
رابط های منطقی
[ریاضی]
[زبان شناسی]
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com