English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
credit union U موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
finance house U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company U شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
fescue U چوب کوچکی که بوسیله ان اموزگار چیزی را به شاگردنشان میدهد
tracking symbol U علامت کوچکی روی صفحه نمایش تصویر که محل مکان نما را نشان میدهد
loader U بخش کوچکی از کد برنامه که به برنامههای به صورت دودویی اجازه بار شدن در حافظه میدهد.
microspacing U خصوصیت بعضی چاپگرها که به انها امکان میدهد تا درفاصلههای بسیار کوچکی حرکت کنند
disposable personal income U درامد شخصی قابل تصرف درامد خالص پس از کسرمالیات
controlling company U موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
gini coefficient U شاخص نابرابری درامد که از منحنی لورنز بدست می ایددرصورتیکه توزیع درامدکاملا برابر باشد این ضریب مساوی صفر ودرصورتیکه توزیع درامد کاملا نابرابرباشد این ضریب مساوی 1است هرچه این ضریب کوچک باشد توزیع درامد عادلانه تراست
functional distribution of income U توزیع درامد بر حسب کارکرد توزیع درامد بین عوامل تولیدبدون توجه به مالکیت عوامل تولید
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
regressive income tax U مالیات بر درامد کاهنده مالیات بر درامد نزولی
logical U حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
artificial persons U اشخاص حقوقی
person perception U ادراک اشخاص
natural persons U اشخاص طبیعی
many people U خیلی اشخاص
knowledge of persons U شناسایی اشخاص
few men U اشخاص کمی
persona U اشخاص یک کتاب
omnium gatherum U مجموعه اشخاص
many persons U خیلی اشخاص
these people U این اشخاص
personae U اشخاص یک کتاب
personas U اشخاص یک کتاب
displaced persons U اشخاص پناهنده
many a man U بسا اشخاص
great persons U اشخاص بزرگ
so many menŠso many minds U هر چه اشخاص بیشتر
inter alia U میان اشخاص دیگر
blacklists U صورت اشخاص بدحساب
criss-crosses U امضای اشخاص بیسواد
blacklisting U صورت اشخاص بدحساب
adhominem U حمله یا اعتراض به اشخاص
blacklisted U صورت اشخاص بدحساب
blacklist U صورت اشخاص بدحساب
criss-cross U امضای اشخاص بیسواد
through the grapevine <idiom> U از اشخاص دیگری پرسیدن
panels U صورت اسامی اشخاص
withindoors U اشخاص داخل منزل
criss-crossing U امضای اشخاص بیسواد
panel U صورت اسامی اشخاص
offences against persons U جرائم بر علیه اشخاص
criss-crossed U امضای اشخاص بیسواد
play off <idiom> U رفتار مختلف با اشخاص
to suck eggs U اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
dog paddle U شنای اشخاص مبتدی
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
sucker list <idiom> U لیستی از اشخاص ساده لوح
high-powered U مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
lonely hearts U اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
he is not of that type U ازان قبیل اشخاص نیست
common touch U استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
interested parties U اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
subjects of international law U اشخاص حقوق بین الملل
dma U UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
round up U جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
One must not judge by appearances . U بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
apportionment U تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
intelligentsia U اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر
dais U سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
smallness U کوچکی
pettiness U کوچکی
exiguity U کوچکی
littleness U کوچکی
tininess U کوچکی
acidosis U فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
covenantor U اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
damage U صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
mixed laws U قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
get one's own way <idiom> U اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
emigration U درون کوچکی
bouncers U ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
infants U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infant U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
camp followers U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
camp follower U اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
bouncer U ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
personals U بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
support U CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
graphics U پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
detailing U بخش کوچکی از یک شرح
microcephalia U سر کوچکی جمجمه کوچک
epsilon U مقدار کوچکی از هر چیز
overlays U بخش کوچکی از برنامه
overlaying U بخش کوچکی از برنامه
overlay U بخش کوچکی از برنامه
detail U بخش کوچکی از یک شرح
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
character actors U هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
character actor هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
cards U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
he has a small p in shimran U او ملک کوچکی درشمیران دارد
dollies U چرخ کوچکی شبیه قرقره
card U قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
parcel U دسته قطعه کوچکی از زمین
dolly U چرخ کوچکی شبیه قرقره
parcels U دسته قطعه کوچکی از زمین
landaulet n U گردونه کوچکی که پوششی دارد
lobular U شبیه قطعه کوچکی از چیزی
puniness U تازه کاری جوانی کوچکی
vestries U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
kit or kit violon U ویولون کوچکی که پیشترهااموزگاران رقص می نواختند
vestry U نمازخانه کوچکی که متصل بکلیسا میباشد
restrict U محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
restricts U محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
talent scout U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
talent scouts U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
restricting U محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
vampires U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
vampire U روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
doodads U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
flocculus U دسته کوچکی از الیاف پشمی کلف خورشید
copsewood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
slabs U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
slab U گروه کوچکی از ارقام باینری قسمتی از یک WORD
salami technique U سرقت مقادیر کوچکی ازدارایی بسیار زیاد
coppice wood U بته هاودرختان کوچکی که درزیردرختان بزرگ میرویند
racket ball U گوی کوچکی که ازپنبه وریسمان درست میکنند)
lockets U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
locket U قوطی کوچکی برای یادگارهای خیلی کوچک
centriole U ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
doodad U مطلب کوچکی که از نظرفراموش شده وبخاطر نمیرسد
leprechaun U جن کوچکی که هرکس انراگرفتارمیساخت گنجهای نهفته راپیدامیکرد
feather-bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
feather bedding U مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
altar-niche U [تو رفتگی در محراب کلیسا که اغلب نیایشگاه کوچکی است.]
holm U جزیره کوچکی میان رودخانه با دریاچه ویانزدیک خشکی
undergrowth U بوته ها و درختان کوچکی که زیر گیاه بزرگتری میروید
gablet U [سنتوری کوچکی بالای شمع پشت بند] [معماری]
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
hypodermic syringe U کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
ligule U زائده کوچکی که بین برگ وغلاف قرار دارد
bronchial tubes U برنشهای متوسط نایژه و مجراهای کوچکی که از آن منشعب میشود
vacuole U گودال کوچکی که دارای اب یاهوا یا چیز دیگر باشد
water level U سطح کوچکی برای کنتل جهت حرکت روی لب
ether U مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
lanternpinion U چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
kilderkin U چلیک یابشکه کوچکی معادل نصف یاربع بشکه معمولی
clipboard U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
rockoon U پرتابه یا موشک کوچکی که بوسیله بالون درارتفاع زیادمنفجر شود
clipboards U تخته کوچکی که گیرهای برای نگاه داشتن کاغذ دارد
pin U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinned U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
pinning U میخ کوچک ساعت محور کوچکی که چیزی دوران بگردد
junctions U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
junction U جعبه کوچکی که تعداد سیم بهم وصل شده اند
vanity boxŠcaseŠor bag U قوطی یاکیف کوچکی که دارای اینه واسباب پودرزنی باشد
swagger cane U عصای کوچکی که سربازان هنگام گردش کردن در دست میگیرند
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
handcar U چهارچرخه کوچکی که بوسیله دست یا موتورکوچکی روی خط اهن حرکت میکند
arrow pointer U پیکان کوچکی است که می توانید آنرا با استفاده از mouse حرکت دهید
vaude U نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
epicanthus U لایه کوچکی از پوست که گاهی گوشه درونی چشم رامی پوشاند
sachets U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
sachet U بالشتک یا کیسه کوچکی که دران عطر خوشبومیریزند ودر لباس می گذارند
utilitarianism U بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
anlage U اساس و پایهء رشد بعدی قسمت کوچکی که بعدا رشدنموده وبزرگ میشود
accelerating pump U پمپ کوچکی که به منظورتامین فوری مخلوط غلیظ سوخت و هوا در کابراتورتعبیه میشود
etna U فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
gainings U درامد
proceeds U درامد
makings U درامد
admissions U درامد
means U درامد
admission U درامد
hatches U درامد
hatched U درامد
prelusion U درامد
returning U درامد
remunerative U پر درامد
revenue U درامد
return U درامد
it wasprologue to the nextmove U درامد
income U درامد
earning U درامد
hatch U درامد
returned U درامد
returns U درامد
emolument U درامد
comings in U درامد
emoluments U درامد
earnings U درامد
total revenue U درامد کل
total income U درامد کل
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
punched U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
punches U قطعه کارت کوچکی که حاوی سوراخهایی برای نمایش دستورات و داده مختلف است
erase U آهن ربای کوچکی که دیسک یا نوار مغناطیسی یا سیگنالهای ضبط شده را پاک میکند
packs U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
platelet U صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
pack U ارقام دهدهی ذخیره شده در فضای کوچکی با استفاده از فقط چهاربیت برای هر رقم
middle ear U حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com