Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6192 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
resident engineer
U
مهندس مقیم در کارگاه ساختمانی یا نماینده مهندس مشاور در کارگاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
consulting engineer
U
مهندس مشاور
structual engineering
U
مهندس ساختمانی
site
U
کارگاه ساختمانی
sited
U
کارگاه ساختمانی
sites
U
کارگاه ساختمانی
building site
U
کارگاه ساختمانی
building sites
U
کارگاه ساختمانی
flight engineer
U
مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
hauls
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul
U
فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
haul road
U
راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
operating bridge
U
پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
engineer
U
مهندس
engineer in chief
U
سر مهندس
engineered
U
مهندس
engineers
U
مهندس
civil engineer
U
مهندس شهرسازی
civil engineer
U
مهندس ساختمان
civil engineers
U
مهندس ساختمان
first engineer
U
مهندس اول
flight engineer
U
مهندس پرواز
baccalaureate
U
لیسانسیه یا مهندس
automotive engineer
U
مهندس مکانیک
pioneer
U
مهندس استحکامات
pioneered
U
مهندس حفار
architects
U
مهندس معمار
architect
U
مهندس معمار
pioneered
U
مهندس استحکامات
pioneers
U
مهندس حفار
pioneers
U
مهندس استحکامات
engineer battalion
U
گردان مهندس
pioneer
U
مهندس حفار
electronic engineer
U
مهندس الکترونیک
field engineer
U
مهندس پایکار
production engineer
U
مهندس تولید
town planner
U
مهندس شهرساز
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
system engineer
U
مهندس سیستم
supervisor engineer
U
مهندس نافر
metallogical engineer
U
مهندس متالوژی
structual engineering
U
مهندس سازهای
bachelor
U
لیسانسیه مهندس
bachelors
U
لیسانسیه مهندس
specialist engineering
U
مهندس متخصص
systems engineer
U
مهندس سیستم
rolling mill engineer
U
مهندس نوردکاری
road engineer
U
مهندس راه
mechanical engineer
U
مهندس مکانیک
engineers
U
افسر مهندس
engineered
U
افسر مهندس
computer engineer
U
مهندس کامپیوتر
engineer
U
افسر مهندس
communication engineer
U
مهندس مخابرات
electric engineer
U
مهندس برق
civil engineers
U
مهندس شهرسازی
design engineer
U
مهندس طراح
railway engineer
U
مهندس راه اهن
civil engineers
U
مهندس راه وساختمان
road engineer
U
مهندس جاده سازی
we are in need of two engineer
U
ما بدو تن مهندس نیازمندنیستیم
software engineer
U
مهندس نرم افزار
field engineer
U
مهندس پای کار
applied economics engineer
U
مهندس اقتصاد صنعتی
civil engineers
U
مهندس راه و ساختمان
software engineering
U
مهندس نرم افزار
civil engineer
U
مهندس راه و ساختمان
civil engineer
U
مهندس راه وساختمان
customer engineer
U
مهندس سخت افزاز
customer engineer
U
مهندس سخت افزار
He works as engineer.
U
او
[مرد]
به عنوان مهندس کار می کند.
pioneer
U
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneered
U
پیش قدم سرباز مهندس حفار
pioneers
U
پیش قدم سرباز مهندس حفار
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
workshops
U
کارگاه
detective
U
کارگاه
detectives
U
کارگاه
plants
U
کارگاه
plant
U
کارگاه
engineering workshop
U
کارگاه
sculptors
U
کارگاه
industrial unit
U
کارگاه
sculptoris
U
کارگاه
sculptor
U
کارگاه
atelier
U
کارگاه
workhouses
U
کارگاه
shop
U
کارگاه
workhouse
U
کارگاه
shops
U
کارگاه
fielded
U
کارگاه
establishment
U
کارگاه
field
U
کارگاه
shopped
U
کارگاه
establishments
U
کارگاه
fields
U
کارگاه
shopboard
U
کارگاه
workshop
U
کارگاه
deadman
U
کارگاه برفی
shop
U
کارگاه تعمیرگاه
pilot plant
U
کارگاه نمونه
plant
U
تجهیزات کارگاه
studio
U
کارگاه کارخانه
studio
U
کارگاه هنری
studios
U
کارگاه کارخانه
studios
U
کارگاه هنری
shopped
U
کارگاه تعمیرگاه
works inspector
U
بازرس کارگاه
cottage industry
U
کارگاه خانگی
cottage industries
U
کارگاه خانگی
site clearance
U
تخلیه کارگاه
looms
U
کارگاه بافندگی
loomed
U
کارگاه بافندگی
loom
U
کارگاه بافندگی
smith's shop
U
کارگاه اهنگری
milling shop
U
کارگاه فرزکاری
shops
U
کارگاه تعمیرگاه
manufactory
U
کاردستی کارگاه
looming
U
کارگاه بافندگی
lathe shop
U
کارگاه تراشکاری
welding shop
U
کارگاه جوشکاری
plants
U
تجهیزات کارگاه
site manager
U
رئیس کارگاه
job office
U
دفتر کارگاه
exhaust fan
U
هواکش کارگاه
production
U
فرآورده کارگاه
automatic turning shop
U
کارگاه تراشکاری
atelier
U
کارگاه هنری
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
field shop
U
کارگاه صحرایی
artist's workshop studio
U
کارگاه هنری
engineering workshop
U
کارگاه صنعتی
plant
U
محل کارخانه یا کارگاه
ball joint vise
U
گیره ساچمهای کارگاه
machine shop
U
کارگاه محاسبات ماشینی
plants
U
محل کارخانه یا کارگاه
workshops
U
اتاق کار کارگاه
pattern shop
U
کارگاه مدل سازی
plant records
U
امار تجهیزات کارگاه
pullery
U
کارگاه پوست تراشی
molding shop
U
کارگاه قالب گیری
shipyard
U
کارگاه کشتی سازی
shipyards
U
کارگاه کشتی سازی
storage pile
U
انبار مصالح در کارگاه
workshop
U
اتاق کار کارگاه
winding shop
U
کارگاه سیم پیچی
workroom
U
اتاق کار کارگاه
acid restoring plant
U
کارگاه بازیابی اسید
sweatshop
U
کارگاه بهره کشی
electroplating shop
U
کارگاه عملیات گالوانیزهای
sweatshops
U
کارگاه بهره کشی
acid recovery plant
U
کارگاه بازیابی اسید
service
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
serviced
U
توافق برای سرویس یک قطعه توسط مهندس در صورت خرابی آن
mix in place
U
تهیه بتن در خود کارگاه
craftshop
U
کارگاه هنرهای دستی تفریحی
pouring bay
U
کارگاه کوچک ریخته گری
forges
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
forge
U
ساختن کوره یا کارگاه اهنگری
maintenance shop
U
کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
on site concrete
U
بتن ساخته شده در کارگاه
ex works
U
تحویل در کنار کارگاه یاکارخانه
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
dockyard
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
dockyards
U
کارگاه کشتی سازی shipyard : syn
lithography
U
کارگاه تهیه فیلم و زینک کتاب و مجله
point
U
نقط های در تخته مدار یا در نرم افزار که به مهندس امکان بررسی سیگنال یا داده را میدهد
fitting shop
U
کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
relative humidity
U
رطوبت نسبی
[مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
balance earth works
U
یک اندازه بودن حجم خاک برداری با حجم خاک ریزی در یک کارگاه
Safavid period
U
دوران صفویه
[اوج دوران شکوفایی فرش ایران که دیگر هرگز تکرار نشد. ایجاد کارگاه های بزرگ قالبافی اصفهان و کاشان تحولی شگرف به دنبال داشت و شاهکارهای آن هنوز در موزه های جهان جلوه گری می کند.]
commision agent
U
نماینده حق العمل کار نماینده یا عاملی که بصورت درصد به او پرداخت میشود
surrogates
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
surrogate
U
نماینده نماینده اسقف در هر ناحیه که مسئول صدور اسنادازدواج است
judge advocate general
U
رئیس دادرسی ارتش مشاور حقوقی وزارت جنگ یا وزارت دفاع مشاور حقوقی ارتش
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
admonisher
U
مشاور
adviser
U
مشاور
advisers
U
مشاور
advisor
U
مشاور
advisors
U
مشاور
counselors
U
مشاور
consultee
U
مشاور
consul
U
مشاور
consuls
U
مشاور
counsellor
U
مشاور
consultor
U
مشاور
consultants
U
مشاور
consulting
U
مشاور
counselor
U
مشاور
consultant
U
مشاور
counsellors
U
مشاور
independent consultant
U
مشاور مستقل
Recent search history
Forum search
1
FIRST Team Number
1
کارشناس حقوق ثبت اسناد و املاک-مشاور امور ملکی و ثبتی وقیمت گذاری -
1
Winning a Mandate in the House of Representatives Election به چه معناست
1
گج
0
در حال حاضربا نماینده آنها مشکل پیدا کرده ایم
0
لطفا معانی loan security و Outright cash purchase را بفرمایید. متشکرم
0
نماینده انحصاری
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com