English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
physical appearance U منظر بدنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
physical profile U براوردبنیه کلی بدنی یاقدرت بدنی و کارایی
corporal punishment U کیفر بدنی مجازات بدنی
apparition U منظر
wraith U منظر
appearances U منظر
appearance U منظر
phases U منظر
perspectives U منظر
facet U منظر
phase U منظر
phased U منظر
apparitions U منظر
facets U منظر
perspective U منظر
visage U منظر
aspects U منظر
visages U منظر
images U منظر
wraiths U منظر
image U منظر
aspect U منظر
physical U بدنی
bodily U بدنی
corporals U بدنی
somatic U بدنی
so matic U بدنی
systemic U بدنی
corporal U بدنی
gash U لاف بد منظر
frightfulness U کراهت منظر
face U فاهر منظر
spiffy U خوش منظر
sightliness U خوش منظر
faces U فاهر منظر
spectrum U منظر شبح
parallax U اختلاف منظر
scenic U خوش منظر
good-looking U خوش منظر
good looking U خوش منظر
comely U خوش منظر
comeliest U خوش منظر
comelier U خوش منظر
parallaxe U اختلاف منظر
hue U هیئت منظر
hues U هیئت منظر
gashing U لاف بد منظر
gashes U لاف بد منظر
handsome <adj.> U خوش منظر
gashed U لاف بد منظر
parallax distortion U اختلاف منظر
physical profile U نیمرخ بدنی
corps a corps U تماس بدنی
flesh colour U رنگ بدنی
flesh red U بدنی رنگ
physical exercise U تمرین بدنی
p.exercise U پرورش بدنی
physical movement U حرکت بدنی
common sensibility U حس کلی بدنی
somatic disorders U اختلالهای بدنی
corporal punishment U تنبیه بدنی
assault and battery U حملهی بدنی
hacking U خطای بدنی
physical education U تربیت بدنی
somatotype U ریخت بدنی
body type U سنخ بدنی
bodily pain U درد بدنی
phantom U منظر فاهر فریبنده
leered U رنگ قیافه منظر
parallax U اختلاف منظر انطباق
leer U رنگ قیافه منظر
well lookirg U زیبا خوش منظر
parallax-free <adj.> U بدون اختلاف منظر
leers U رنگ قیافه منظر
phantoms U منظر فاهر فریبنده
leering U رنگ قیافه منظر
somesthesis U حساسیت به حسهای بدنی
personnel monitoring U بازرسی بدنی از افراد
personal foul U خطای بدنی به حریف
eurhythmics U حرکات بدنی موزون
gestic U وابسته بحرکت بدنی
eurythmics U حرکات بدنی موزون
corporeal U بدنی دارای ماده
emotional and physical U امور عاطفی و بدنی
assaults U حمله بدنی به حریف
assaulted U حمله بدنی به حریف
assault U حمله بدنی به حریف
seemly U خوش منظر بطور دلپذیر
physical medicine U درمان بدنی و توان بخشی
physical characteristics U مشخصات زمین خصوصیات بدنی
kinesiology U تشریح حرکات بدنی انسان
assaults U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
physical U مربوط به استفاده از تماس یاخشونت بدنی
syndrome U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
syndromes U مجموعه علائم بدنی وذهنی مرض
orthograde U راه رونده با بدنی راست وعمودی
assaulted U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
classical seat U وضع بدنی سوارکار روی زین
assault U حمله کردن به کسی به قصدازار بدنی
army standard score U نمرات استاندارد و اندازههای بدنی افراد
We took the scenic route from Oslo to Bergen. U ما در مسیر خوش منظر اسلو به برگن راندیم.
dachshunds U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
hyperphysical U خارق العاده مافوق قوه بدنی ومادی
dachshund U نوعی سگ کوچک با پاهایی کوتاه و بدنی دراز.
depressant U دژم ساز عامل کاهش دهنده فعالیت بدنی
skate off U حرکت بطرف حریف و تماس بدنی با او برای دور کردن اواز گوی
cruelty U در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
touch football U نوعی فوتبال با 6 یا 9 بازیگردر هر تیم که سد کردن مجازاست ولی حمله بدنی مجازنیست و فقط لمس حریف کافی است
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
offensive weapon U در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com