English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
scarce resources U منابع کمیاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
renewable resources U منابع تهی ناپذیر منابع تجدیدشدنی منابع قابل تجدید
exhaustable resources U منابع پایان پذیر منابع طبیعی که میزان عرضه انها ثابت بوده و قابل جایگزینی نمیباشدمانند نفت سنگ اهن
rare U کمیاب
scarcest U کمیاب
sought-after U کمیاب
recherche U کمیاب
scarcer U کمیاب
rarer U کمیاب
rarest U کمیاب
uncommon U کمیاب
uncommonly U کمیاب
infrequent U کمیاب
scarce U کمیاب
Drs U جزء کمیاب
rare earths U خاکهای کمیاب
Dr U جزء کمیاب
rare detail U جزء کمیاب
euclase U سیلیکات کمیاب
scaron U کالای کمیاب
trace elements U عناصر کمیاب
rarities U چیز کمیاب نادره
curiosity U چیز غریب کمیاب
curiosities U چیز غریب کمیاب
rarity U چیز کمیاب نادره
terbium U عنصر فلزی کمیاب بعلامت Tb
rare sample U نمونه های نادر و کمیاب فرش
resources U منابع
sources U منابع
allocation of resources U تخصیص منابع
economic resources U منابع اقتصادی
control of resources U نظارت بر منابع
control of resources U کنترل منابع
complementary resources U منابع مکمل
meaner U منابع درامد
natural resources U منابع طبیعی
fixed inputs U منابع ثابت
fixed resources U منابع ثابت
sources law U منابع حقوق
unused resources U منابع بیکار
revenue sources U منابع درامد
resource sharing U اشتراک در منابع
resource deallocation U بازستانی منابع
resource allocation U تخصیص منابع
resource endowment U منابع طبیعی
natural sources U منابع طبیعی
military resources U منابع نظامی
human resources U منابع انسانی
sourcing U منابع یابی
overhead U منابع حاشیهای
allotments U منابع اختصاصی
mean U منابع درامد
meanest U منابع درامد
allotment U منابع اختصاصی
nonrenewable resources U منابع تمام شدنی
exhaustable resources U منابع تمام شدنی
conservation programs U برنامههای حفافت منابع
sourcing of suppliers U یافتن منابع فروش
software resources U منابع نرم افزار
conservationists U طرفدارحفظ منابع طبیعی
optimum allocation of resources U تخصیص مطلوب منابع
efficient allocation of resources U تخصیص کارای منابع
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
resources U منابع اماد ذخایر
hardware resources U منابع سخت افزاری
unused resources U منابع استفاده نشده
depletion U کاهش منابع طبیعی
inputs U عوامل تولید منابع
conservationist U طرفدارحفظ منابع طبیعی
conservation U حفظ منابع طبیعی
nonrenewable resources U منابع غیر قابل تجدید
economic mobilization U بسیج منابع اقتصادی باصرفه
gather U دریافت داده از منابع مختلف
production resource planning U برنامه ریزی منابع تولید
mobility U انتقال اسان منابع تولید
gathered U دریافت داده از منابع مختلف
water utilization project U پروژه بهره برداری از منابع اب
complexities U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
complexity U اندازه منابع سیستم در یک عمل یا کار
irm U Resourese Informationمدیر منابع اطلاعاتی anager
collections U عمل دریافت داده از منابع مختلف
collection U عمل دریافت داده از منابع مختلف
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
resource U تقسیم منابع موجود در سیستم بین کارها
dowse U پی بردن به وجوداب یا منابع دیگر زیرزمینی بوسیله گمانه
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
available U لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
dynamic U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocation U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamically U سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
allocations U سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
size U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
sizes U محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
overhead U منابع انسانی و اقتصادی که درپشتیبانی غیر مستقیم یکانهابه کار می رود
optical U اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
resource leveling U زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
allocation U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
allocations U برنامه کوتاهی که منابع حافظه را بین نرم افزار و وسایل جانبی تقسیم میکند
white crow U چیز ندیده چیز کمیاب
uniquely U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
language U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
jobs U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
jcl U دستوری که مشخصات را شرح میدهد و نیز منابع لازم برای انجام کار توسط کامپیوتر
languages U دستوراتی که منابع لازم برای یک کار که باید توسط کامپیوتر انجام شود را مشخص می کنند
unique U مجموعه حروفی که برای تشخیص بین منابع مختلف کتاب چند رسانهای به کار می رود
job U دستوراتی که مشخصات و منابع لازم برای یک کار که توسط کامپیوتر باید پردازش شود را دارد
shared U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share U سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
server U که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
SMB U که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
neoclassical school U مکتبی که براساس ان رقابت و پیروی ازاصول حداکثرساختن مطلوبیت و سود میتواندتخصیص ایده الی از منابع رادر اقتصاد بوجود اورد
TDS U سیستم کامپیوتری که معمولاگ کارهای دستهای را پردازش میکند تا وقتی که وقفه رخ دهد و سپس منابع را به تراکنش جدید اختصاص میدهد
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
resource U یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
shares U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shared U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
share U سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
reported U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reports U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
transaction U سیستم کامپیوتری که معمولاگ دستهای کار میکند تا وقتی که با تراکنش جدید متوقف شود و سپس منابع را به تراکنش اختصاص میدهد
malthusian theory of population U فرضیه جمعیت مالتوس چون ازدیاد جمعیت جهان باتصاعد هندسی و افزایش منابع اغذیه به شکل تصاعدحسابی است باید جمعیت کنترل شود
directories U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directory U روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com