Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
planck law
U
مقدار کوانتوم برحسب واحدهای انرژی برابراست با حاصلضرب مقدارثابت کوانتوم در فکانس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
energy quantum
U
کوانتوم انرژی
quantum of energy
U
کوانتوم انرژی
quantum
U
کوانتوم
virtual quantum
U
کوانتوم مجازی
quantum theory
U
تئوری کوانتوم
planck's constant
U
کوانتوم کنش
quantum of action
U
کوانتوم کنش
quantum of action
U
کوانتوم اثر
metric system
U
سیستم اندازه گیری که واحدهای ان برحسب متر یک باشد
paasche price index
U
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
mechanical percentage
U
حاصلضرب مقدار درصدهندسی در نسبت حد ارتجاعی فولاد به مقاومت محاسباتی بتن
size distribution of income
U
توزیع درامد برحسب مقدار
poundage
U
مقدار پولی برحسب لیره
footage
U
طول چیزی برحسب فوت مقدار فیلم بفوت
virtual level
U
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
at pleasure
U
برحسب دلخواه برحسب میل
pair production
U
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
The return on the bonds amounts to ...
U
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
intrinsic energy
U
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
pfenin
U
سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
linear momentum
U
نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
product
U
حاصلضرب
productive
U
حاصلضرب
products
U
حاصلضرب
his reverence
U
جناب اقای- عنوان کشیشان که برابراست باعناوین قدیمی ایران
product
[the result of multiplying]
U
حاصلضرب
[ریاضی]
vector product
U
حاصلضرب برداری
products
U
حاصل حاصلضرب
scalar product
U
حاصلضرب اسکالر
scalar product
U
حاصلضرب عددی
logic product
U
حاصلضرب منطقی
product of sums
U
حاصلضرب مجموعه ها
products
U
محصول حاصلضرب
cross products
U
حاصلضرب ضربدری
sum of products
U
مجموع حاصلضرب
product
U
محصول حاصلضرب
product
U
حاصل حاصلضرب
ion product constant
U
ثابت حاصلضرب یونی
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال
factorial
U
حاصلضرب اعدادصحیح مثبت
si unites
U
واحدهای SI
ultimate strength
U
حاصلضرب بیشترین بار ممکن
solubility product constant
U
ثابت حاصلضرب انحلال پذیری
design strength
U
مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
set
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets
U
1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
emus
U
واحدهای الکترومغناطیسی
practical unit
U
واحدهای عملی
electric unit
U
واحدهای الکتریکی
derived units
U
واحدهای فرعی
electromagnetic units
U
واحدهای الکترومغناطیسی
fundamental unit
U
واحدهای اصلی
emu
U
واحدهای الکترومغناطیسی
hardware
U
واحدهای فیزیکی
recommend units
U
واحدهای پیشنهادی
alternative unit
U
واحدهای دیگر
incremental computer
U
دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
absolute electrical units
U
واحدهای الکتریکی مطلق
units of measurment
U
واحدهای اندازه گیری
functional units of a computer
U
واحدهای عملیاتی یک کامپیوتر
international units
U
واحدهای جهانی برق
atomistic society
U
واحدهای کوچک تولیدی
energy transition
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
discrete
U
که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
budgetary control
U
کنترل اجرای بودجه در واحدهای مملکتی
international call
U
سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
entresol
U
طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
engineering units
U
واحدهای اندازه گیری بکارگرفته شده برای یک متغیرپردازشی
european unclear a energy agency
U
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
fission to yield ratio
U
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
warp set
U
[تعداد تارها بر روی چله در واحدهای مشخص از سیستم اندازه گیری]
fisher equation
U
یعنی حجم پول درگردش درسرعت گردش پول برابراست با متوسط قیمت کالا درمقدار تولید کالارابطه فیشر
assembly
U
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
cambridge equation
U
نشان میدهند . یعنی پول واقعی برابراست با طول متوسط دورهای که هر واحدپول بین دو معامله نگهداری میشود ضرب در درامد واقعی K =
control unit
U
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
partition
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
partitions
U
تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
unitage
U
برحسب
at the request of
U
برحسب
agreeably to
U
برحسب
in conformity with
U
برحسب
in accordance with
U
برحسب
in terms of
U
برحسب
incompliance with
U
برحسب
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
federal government
U
دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
saddle point
U
منطقه تعادل در تئوری بازیهاهنگامیکه ماکزیمم مینیمم هابا مینیمم ماکزیمم ها برابراست و استراتژی مطلق وجوددارد
fortuitously
<adv.>
U
برحسب اتفاق
incidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
fortuitous
<adj.>
U
برحسب تصادف
random
<adj.>
U
برحسب تصادف
tonnage
U
وزن برحسب تن
at choice
U
برحسب دلخواه
stochastic
<adj.>
U
برحسب تصادف
coincidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
casual
[not planned]
<adj.>
U
برحسب تصادف
accidental
<adj.>
U
برحسب تصادف
As the case may be .
U
برحسب مورد( آن)
haphazard
<adj.>
U
برحسب تصادف
haphazardly
U
برحسب تصادف
contingent
[accidental]
<adj.>
U
برحسب تصادف
hit or miss
U
برحسب تصادف
adventitious
<adj.>
U
برحسب تصادف
percentages
U
برحسب درصد
stochastical
<adj.>
U
برحسب تصادف
by accident
<adv.>
U
برحسب اتفاق
outwardly
U
برحسب فاهر
incidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
coincidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
to
U
برحسب مطابق
by a coincidence
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by chance
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by happenstance
<adv.>
U
برحسب اتفاق
at random
<adv.>
U
برحسب اتفاق
by usage
U
برحسب عادت
percentage
U
برحسب درصد
accidentally
<adv.>
U
برحسب اتفاق
to out ward seeming
U
برحسب فاهر
accidently
<adv.>
U
برحسب اتفاق
as it happens
<adv.>
U
برحسب اتفاق
pursuant to
U
مطابق برحسب
custom
U
برحسب عادت
by hazard
<adv.>
U
برحسب اتفاق
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
velocities
U
تندی برحسب زمان
compass bearing
U
موقعیت برحسب قطبنما
tonnage
U
گنجایش کشتی برحسب تن
pounder
U
برحسب لیره کوبنده
classis
U
تقسیم برحسب طبقه
mileage
U
سنجش برحسب میل
fortuitously
U
برحسب اتفاق اتفاقا
tonnage
U
برحسب شماره تن بارگیر
milage
U
سنجش برحسب میل
by chance
U
برحسب اتفاق یاتصادف
ritually
U
برحسب ایین وشعائر
velocity
U
تندی برحسب زمان
cl
U
برحسب بار هر کامیون
happy go lucky
U
برحسب تصادف لاقید
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
design stress resultant
U
تلاشی که در محاسبات بکار میرود وبرابر است با حاصلضرب تلاش در ضریب تشدید یادرصورت لزوم ضریب تصغیر
prioritized
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
heading
U
حرکت برحسب قطب نما
proration
U
توزیع برحسب مدت یانسبت
prioritizes
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritizing
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
headings
U
حرکت برحسب قطب نما
transvaluation
U
سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
hydrograph
U
منحنی ابگذری برحسب زمان
prioritize
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
prioritising
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
age group competition
U
مسابقه برحسب گروه سنی
pounder
U
وزن شده برحسب رطل
prioritised
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
per standard compass
U
برحسب قطب نمای استاندارد
time cost curve
U
منحنی مخارج برحسب زمان
prioritises
U
برحسب ارجحیت ردهبندی کردن
main line program
U
بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
multiprocessor
U
تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
retention money
U
مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
seed
U
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
seeds
U
رده بندی برحسب مهارت وقدرت
gauge pressure
U
فشار در عمق معین برحسب فشارسنج
kilovoltage
U
نیروی برق برحسب هزار ولت
heading
U
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
candlepower
U
میزان شدت نور برحسب تعدادشمع
headings
U
سمت حرکت قایق برحسب قطبنما
sound absorption
U
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
backward read
U
یک نوع مشخصه موجود دربعضی از سیستمهای نوارمغناطیسی که در ان واحدهای نوار مغناطیسی باحرکت در جهت معکوس می توانند داده ها را به حافظه کامپیوتر منتقل کنند
voltages
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
percentile
U
محاسبه شده بقرار هر صدی برحسب درصد
transvalue
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
permittivity
U
واحد اندازه گیری الکتریسیته برحسب فاراده
transvaluate
U
سنجیدن ارزش برحسب معیار جدیدی نوسنجیدن
functional shift
U
تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
voltage
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
volt ampere
U
اندازه گیری نیروی برق برحسب ولتاژ و امپر
size
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
sizes
U
سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
cabin altitude
U
فشار کابین برحسب فشارمعادل ارتفاع بالای سطح زمین
poundage
U
وزن چیزی برحسب پوند یا رطل محصور سازی حیوانات
ladder tournament
U
مسابقه برحسب مقام و قدرت بازیگر در جدول تقدم و تاخر
pan coefficient
U
ضریب تشتک تبخیر برابراست با نسبت تبخیر از سطح اب ازاد به تبخیر از سطح تشتک که بین 6/0 الی 8/0 متغیر میباشد
cost fraction
U
نتیجه مستقیم هزینههای مستقیم تولید یا خدمت به تعداد واحدهای تولید شده یاکمیت خدمات
pH
U
علامت لگاریتم منفی برای غلظت یون هیدروژن برحسب گرم اتم درهر لیتر
quantity theory of money
U
حاصلضرب حجم در سرعت گردش پول برابر است باحاصلضرب سطح عمومی قیمت و تولید واقعی نظریه مقداری پول که درحقیقت عقیده اقتصاددانان کلاسیک را درباره پول نشان میدهد را میتوان بصورت زیرنوشت : یعنی PQ = V
wheelbases
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
wheelbase
U
فاصله بین محور جلوو محور عقب اتومبیل برحسب اینچ
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com