Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
brake specific fuel consumption
U
مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cruise control
U
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
turnaround time
U
زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
seeds
U
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
seed
U
مقدار شروع برای تولید اعداد تصادفی
pitch speed
U
حاصل ضرب گام هندسی متوسط و تعداد دوران درواحد زمان
air metering force
U
نیروی در کاربوراتور وسیستمهای تزریق سو سوخت که لوله وانتوری و فشارهوا را مقدار سوخت را کنترل میکند
long run
U
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
diminishing utility
U
اصل تقلیل تمایل به مصرف دراینده در اثر مصرف مقدارزیادی از یک کالا در زمان حال
machine address
U
نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
half life period
U
مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
offset
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offsetting
U
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
fuel consumption
U
مصرف سوخت
combustion starter
U
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
specific fuel consumption
U
مصرف سوخت ویژه
bunker fuel
U
سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
table
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
U
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
p day
U
زمان تعادل مصرف
p day
U
روز تعادل تولید و مصرف نظامی
quickly
U
بدون مصرف زمان زیادی
second
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconding
U
مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
five fundamental economic questions
U
چه مقدار تولید شود
convertor reactor
U
راکتوری که مواد شکافت پذیررا تولید و هم مصرف میکند
prudent limit of patrol
U
حداکثر زمان گشت مطمئن هواپیما از نظر سوخت
prudent limit of endurance
U
حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
capacity cost
U
هزینه تولید وقتی که واحدتولید کننده حداکثر فرفیت خودرا برای تولید به کار برد هزینه تولید با حداکثر فرفیت
work load
U
مقدار کار در واحد زمان
production time
U
زمان تولید
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
transmissions
U
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
transmission
U
اندازه گیری مقدار داده در زمان مشخص
oem
U
شرکتی ه قط عاتی تولید میکند که بخشهای اصلی را تولید کنندههای دیگر ساخته اند و محصول را برای کاربر خاص ایجاد میکند
incubation time
U
زمان تولید و تکثیر میکربهادر بدن
employment gap
U
مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
cycled
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycles
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
U
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
matrix
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
matrixes
U
چاپگری که حروف توسط مجموعهای از نقاط کنار هم تولید می شوند و صفحه را خط به خط تولید می کنند. این چاپگر برای چاپ با ریبون یا thermal یا چاپ الکترواستاتیک به کار می رود
beta range
U
حدود تغییر گام ملخ در موتورتوربوپراپ برای تولید نیروی برای صفر یا منفی
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
phoneme
U
برای بررسی صدای ورودی برای تشخیص کلمات یا تولید صحبت با تکرار چندین صدا
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
law of demand
U
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
account
U
بررسی مقدار زمان و منابعی که هر کاربر شبکه یا سیستم Online استفاده میکند
alternating current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
to reinvent the wheel
<idiom>
U
هدر مقدار زیادی از زمان و یا تلاش در ساختن چیزی که قبلا وجود داشته.
double
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up
U
استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
acceleration principle
U
یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
bandwidth
U
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
burners
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
burner
U
وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
final goods
U
کالا برای مصرف نهائی
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
bingo
U
علامت رمز برای اعلام حداقل سوخت برای فرود علامت رمزابلاغ فرود در فرودگاه یدکی
into plane service
U
تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
consumer's surplus
U
یکنواختی قیمتها برای مصرف کننده
equation of exchange
U
متوسط قیمت کالاها و خدمات نهائی و مقدار تولید کالاها وخدمات
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
publishes
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
signalled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signal
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
signaled
U
1-حالت موج تولید شده آنالوگ یا دیجیتال برای انتقال اطلاعات .2-پیام کوتاه برای انتقال کدهای کنترلی
publish
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
published
U
1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
best power mixture
U
نسبت متناسب مخلوط سوخت و هوا برای حصول حداکثرقدرت
wet wing
U
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد
recommended retail price
U
قیمت توصیه شده برای مصرف کننده
times
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time
U
1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
boost rocket
U
موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
cartridges
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
cartridge
U
محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
This sort of propaganda is for home consumption
U
این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
smoke consumer
U
اسباب استفاده از دود برای مصرف درونی ماشین
eisa
U
گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
shelf life
U
مدت زمانی که کالا از تولید تاتوزیع به مصرف کننده درقسمتهای مختلف می ماند مدت گردش کالا در انبارها
future promissory
U
زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
burn out
U
تمام شدن سوخت به طور غیرمنتظره خاتمه سوزش زمان خاتمه سوزش سوختن
minus
U
برای تفریق یا مقدار منفی
minus sign
U
برای تفریق یا مقدار منفی
minus signs
U
برای تفریق یا مقدار منفی
damping vane
U
پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
bipropellant
U
سوخت راکت متشکل از دو جزء سوخت و اکسیدکننده
cpu time
U
مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
state chicken
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
throughput
U
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
homes
U
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
home
U
ریز کامپیوتر طراحی شده برای مصرف خانگی که برنامههای کاربردی آن شامل آموزش
bespoke software
U
نرم افزاری بکه برای یک نیاز خالص مصرف کننده نوشته شده است
stallation
U
اسب نر برای تولید مثل
broodmare
U
مادیان برای تولید نژاد
atomizer
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charges
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomizers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
charge
U
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
atomisers
U
سوخت پاش انژکتور پودرکن سوخت
average propensity to consume
U
میل متوسط به مصرف نسبتی از درامد که به مصرف اختصاص می یابد
wobble pump
U
پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
consumer logistics
U
امور امادی مصرف کنندگان مصرف کالا و اماد
generator
U
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
generators
U
دستگاهی برای تولید انرژی الکتریکی
products
U
محصول تولید شده برای فروش
product
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
products
U
ول مواد لازم برای تولید یک محصول
product
U
محصول تولید شده برای فروش
cryptocompromise
U
تولید خطر برای مخابرات رمز
indexer
U
برنامهای که برای یک سندشاخص تولید کند
reference
U
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
references
U
مقدار نقط ه شروع برای مقادیر دیگر , معمولاگ صفر
sql
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
structure
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures
U
زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
primitive
U
برای تولید اشکال پیچیده تر در برنامه گرافیکی
Paintbrush/Paint
U
windows برای تولید و ویرایش تصاویر atmap
amphimictic
U
مناسب برای تولید و تناسل واختلاط نژاد
processes
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
process
U
انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
temporarily
U
برای زمان مشخص یا نه همیشه
zero air voids unit weight
U
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
quad
U
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
quads
U
درایو ROM-D که دیسک را با چهار برابر سرعت درایو یک سرعته می چرخاند و باعث مقدار داده بیشتر بر حسب کیلو بایت و نیز زمان جستجو کمتر میشود
state tiger
U
در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
monadic operator
U
عملی که از یک عملوند برای تولید نتیجه استفاده میکند
MD
U
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
MDs
U
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک
metacompilation
U
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
refire time
U
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
foot pound
مقدار نیروی لازم برای بلند کردن وزنه یک پوندی بارتفاع یک فوت.
metronome
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
operated
U
کل زمان لازم برای انجام یک کار
check out time
U
زمان لازم برای تخلیه محل
check out time
U
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
impulsive
U
آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
operates
U
کل زمان لازم برای انجام یک کار
operate
U
کل زمان لازم برای انجام یک کار
access time
U
زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
microcycle
U
برای دادن زمان اجرای دستورات
metronomes
U
اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
stability
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر بدون لکه
numbers
U
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
number
U
عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
directories
U
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
effective
U
آنچه برای تولید یک نتیجه مشخص قابل استفاده است
directory
U
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک
generating
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
primitive
U
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
generate
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
clocks
U
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
generates
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generated
U
استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
clock
U
مداری که برای همگام کردن اجزا باس تولید میکند
staging area
U
منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
queries
U
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
queried
U
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
querying
U
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
query
U
پیام ارسالی به یک شی برای یافتن مقدار یکی از خصوصیات شی مثل نام , وضعیت یا محل
first generation computer
U
کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
diesel ramjet
U
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
development
U
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
maintenance window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
service time window
U
[زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
radar mile
U
زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
developments
U
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
proceed time
U
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
adding
U
زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
adds
U
زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
add
U
زمان لازم برای انجام یک عمل جمع
storage
U
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
engineered performance
U
زمان لازم برای اتمام یک واحد از کار
canonical time unit
U
زمان لازم برای طی مسافتی معادل یک رادیان
scareup
U
فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
cam
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams
U
استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com