English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
anal stage U مرحله مقعدی
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
repulsion induction motor U موتور القائی- دفعی
follicles U کیسه یا غده وچک ترشحی یا دفعی
follicle U کیسه یا غده وچک ترشحی یا دفعی
anal U مقعدی
anality U شهوت مقعدی
anal eroticism U شهوت مقعدی
anal character U منش مقعدی
suppository U دوای مقعدی
anal erotism U شهوت مقعدی
anal intercourse U جماع مقعدی
anal personality U شخصیت مقعدی
anal sadism U ازارگری مقعدی
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
phased U مرحله
stages U مرحله
phase U مرحله
creeping attack U تک مرحله به مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
processes U مرحله
process U مرحله
scenes U مرحله
scene U مرحله
rung U مرحله
phases U مرحله
instar U مرحله
grades U مرحله
grade U مرحله
step U مرحله
stroke U مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
stepping U مرحله
stage U مرحله
recovery phase U مرحله شکوفائی
execute phase U مرحله اجرا
exhaust stroke U مرحله اگزوز
exhaust stroke U مرحله تخلیه
fetch phase U مرحله واکشی
processes U مرحله جریان
differential stage U مرحله تفاضلی
developmental stage U مرحله پیشرفت
nth U در مرحله چند
assault phase U مرحله هجوم
speed level U مرحله سرعت
staping U مرحله بندی
buffer stage U مرحله میانگیر
solidifying process U مرحله انجماد
developmental stage U مرحله تکوینی
propagation sequence U مرحله انتشار
fission process U مرحله انشقاق
genital phase U مرحله تناسلی
job step U مرحله برنامه
larval stage U مرحله کرمی
latency U مرحله پنهانی
macro stage U مرحله کلان
modulator U مرحله تحمیل گر
oedipal stage U مرحله ادیپی
one step operation U عمل تک مرحله
oral stage U مرحله دهانی
output stage U مرحله خروجی
phallic stage U مرحله التی
periods U نوبت مرحله
speed stage U مرحله سرعت
initiation sequence U مرحله اغازی
recovery phase U مرحله رونق
in the first instance U در مرحله اول
primordium U مرحله نخست
imprimis U در مرحله نخست
power stroke U مرحله قدرت
induction stroke U مرحله تنفس
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
intake stroke U مرحله مکش
inextremis U در اخرین مرحله
milestone U مرحله برجسته
period U نوبت مرحله
step U مرحله پایه
phase U مرحله عملیات
termination phase U مرحله پایانی
termination stage U مرحله پایانی
grade U مرحله گراد
phased U مرحله عملیات
milestones U مرحله برجسته
an anxious time U مرحله پر اضطراب
in the egg U در مرحله نخستین
stepping U مرحله رتبه
stepping U مرحله پایه
phases U مرحله عملیات
step U مرحله رتبه
training cycle U مرحله اموزش
home stretch U مرحله نهایی
grades U مرحله گراد
point U جهت مرحله
driver U مرحله تحریک
stages U درجه مرحله
drivers U مرحله تحریک
stage U درجه مرحله
point U مرحله قله
process U مرحله جریان
stage U پرده گاه مرحله
pettifog U از مرحله پرت کردن
first audio stage U مرحله صوتی نخست
stages U پرده گاه مرحله
fire for effect U مرحله تیر موثر
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
ossification U مرحله تشکیل استخوان
novitiate U مرحله تازه کاری
noviciate U مرحله تازه کاری
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
ticks U سخت ترین مرحله
milestone U مرحله مهمی اززندگی
stadiums U میدان ورزش مرحله
stadium U میدان ورزش مرحله
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
stadia U میدان ورزش مرحله
cladding process U مرحله روکش کاری
processes U جریان عمل مرحله
tick U سخت ترین مرحله
ticked U سخت ترین مرحله
process U جریان عمل مرحله
milestones U مرحله مهمی اززندگی
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
stages U مرحله دار شدن اشکوب
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
stage U مرحله دار شدن اشکوب
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interlace U روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com