Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anal stage
U
مرحله مقعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
anal
U
مقعدی
suppository
U
دوای مقعدی
anal sadism
U
ازارگری مقعدی
anal personality
U
شخصیت مقعدی
anal intercourse
U
جماع مقعدی
anality
U
شهوت مقعدی
anal erotism
U
شهوت مقعدی
anal eroticism
U
شهوت مقعدی
anal character
U
منش مقعدی
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
stages
U
مرحله
stage
U
مرحله
phase
U
مرحله
phased
U
مرحله
process
U
مرحله
scenes
U
مرحله
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
phases
U
مرحله
processes
U
مرحله
step
U
مرحله
strokes
U
مرحله
grade
U
مرحله
stroked
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stepping
U
مرحله
grades
U
مرحله
stroking
U
مرحله
instar
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
assault phase
U
مرحله هجوم
propagation sequence
U
مرحله انتشار
primordium
U
مرحله نخست
in the egg
U
در مرحله نخستین
buffer stage
U
مرحله میانگیر
power stroke
U
مرحله قدرت
recovery phase
U
مرحله رونق
solidifying process
U
مرحله انجماد
processes
U
مرحله جریان
termination phase
U
مرحله پایانی
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
home stretch
U
مرحله نهایی
training cycle
U
مرحله اموزش
termination stage
U
مرحله پایانی
staping
U
مرحله بندی
speed stage
U
مرحله سرعت
developmental stage
U
مرحله تکوینی
fission process
U
مرحله انشقاق
genital phase
U
مرحله تناسلی
imprimis
U
در مرحله نخست
macro stage
U
مرحله کلان
in the first instance
U
در مرحله اول
latency
U
مرحله پنهانی
induction stroke
U
مرحله تنفس
induction stroke
U
مرحله مکش
larval stage
U
مرحله کرمی
job step
U
مرحله برنامه
intake stroke
U
مرحله مکش
inextremis
U
در اخرین مرحله
fetch phase
U
مرحله واکشی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
speed level
U
مرحله سرعت
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
phallic stage
U
مرحله التی
output stage
U
مرحله خروجی
oral stage
U
مرحله دهانی
differential stage
U
مرحله تفاضلی
one step operation
U
عمل تک مرحله
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
execute phase
U
مرحله اجرا
modulator
U
مرحله تحمیل گر
intake stroke
U
مرحله تنفس
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
initiation sequence
U
مرحله اغازی
period
U
نوبت مرحله
milestone
U
مرحله برجسته
stepping
U
مرحله پایه
milestones
U
مرحله برجسته
stage
U
درجه مرحله
step
U
مرحله پایه
step
U
مرحله رتبه
point
U
جهت مرحله
point
U
مرحله قله
stepping
U
مرحله رتبه
grade
U
مرحله گراد
phases
U
مرحله عملیات
stages
U
درجه مرحله
grades
U
مرحله گراد
periods
U
نوبت مرحله
drivers
U
مرحله تحریک
driver
U
مرحله تحریک
phase
U
مرحله عملیات
process
U
مرحله جریان
phased
U
مرحله عملیات
nth
U
در مرحله چند
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
stage
U
پرده گاه مرحله
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
stages
U
پرده گاه مرحله
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
tick
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
novitiate
U
مرحله تازه کاری
noviciate
U
مرحله تازه کاری
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
processes
U
جریان عمل مرحله
cladding process
U
مرحله روکش کاری
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
stadium
U
میدان ورزش مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
process
U
جریان عمل مرحله
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
idiolect
U
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
cim
U
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
driven
U
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
to nip or crush in the bud
U
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis
U
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
generations
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interlace
U
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
in love - engaged - married
U
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
dual
U
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
generation
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
quick stage
U
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
brake mean effective pressure
U
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
drive to maturity
U
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
puerperium
U
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
event driven
U
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com