English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cover U مخفی در بر گرفتن
coverings U مخفی در بر گرفتن
covers U مخفی در بر گرفتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
underground U مخفی شبکه مخفی جنگ غیر منظم
closet U مخفی
closeted U مخفی
closeting U مخفی
clandestine U مخفی
secrets U مخفی
secret U مخفی
closets U مخفی
slinky U مخفی
slinkiest U مخفی
slinkier U مخفی
hidden U مخفی
covert U مخفی
hush hush U مخفی
hush-hush U مخفی
undercover U مخفی
concealed U مخفی
perdu or due U مخفی
furtive U مخفی
hid U مخفی
stow U مخفی کردن
submerge U مخفی کردن
submerged U مخفی کردن
blinded U مخفی گاه
submerging U مخفی کردن
obscure U مخفی کردن
obscured U مخفی کردن
obscurer U مخفی کردن
obscures U مخفی کردن
obscurest U مخفی کردن
stowed U مخفی کردن
submerges U مخفی کردن
under- U مخفی درزیر
under U مخفی درزیر
conceals U مخفی کردن
conceal U مخفی کردن
blinds U مخفی گاه
clandestinely U بطور مخفی
defector in place U مامور مخفی
stows U مخفی کردن
stowing U مخفی کردن
covert operations U عملیات مخفی
secret ballot U رای مخفی
blind U مخفی گاه
hidden codes U رمزهای مخفی
hickok belt U مخفی کردن زه
bug U میکروفن مخفی
bugging U میکروفن مخفی
bugs U میکروفن مخفی
emissaries U مامور مخفی
emissary U مامور مخفی
secret agent U مامور مخفی
stowaways U مسافر مخفی
stowaway U مسافر مخفی
plainclothesman U پلیس مخفی
hidden file U فایل مخفی
obscuring U مخفی کردن
hidy-hole U مخفی گاه
hidey-hole U مخفی گاه
hugger mugger U مخفی کردن
mole U مامور مخفی
secret agents U مامور مخفی
submergence U مخفی سازی
codes U کدهای مخفی
hid U مخفی شده
hideaway U مخفی گاه
hideaways U مخفی گاه
occult U مخفی کردن
by ballot U با رای مخفی
hidden U مخفی شده
skeleton in one's closet <idiom> U رازهای مخفی
submers U مخفی کردن
camouflaged U مخفی کردن پوشاندن
camouflage U مخفی کردن پوشاندن
bugged U مجهز به میکروفن مخفی
falsi crimen U مخفی کردن حقیقت
hides U مخفی نگاه داشتن
hide U مخفی نگاه داشتن
camouflages U مخفی کردن پوشاندن
camouflaging U مخفی کردن پوشاندن
fig leaf U لاپوش مخفی کننده
ballots U رای مخفی دادن
fig leaves U لاپوش مخفی کننده
ballot U رای مخفی دادن
balloted U رای مخفی دادن
huddling U مخفی کردن درهم ریختگی
huddles U مخفی کردن درهم ریختگی
huddled U مخفی کردن درهم ریختگی
huddle U مخفی کردن درهم ریختگی
cover U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
blind U پوشش مخفی [جامعه شناسی]
cover U مخفی گاه [جامعه شناسی]
hickok belt U مخفی شدن پنهان کردن
spial U عمل مخفی انجام دادن
perdu U مخفی سرباز جان فشان
hush U ارامش دادن مخفی نگاهداشتن
perdue U مخفی سرباز جان فشان
gestapo U گشتاپو سازمان پلیس مخفی
conclearer of stolen goods U مخفی کننده اموال مسروقه
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
blind U مخفی گاه [جامعه شناسی]
disclose U یات چیزی که باید مخفی می ماند
discloses U یات چیزی که باید مخفی می ماند
disclosing U یات چیزی که باید مخفی می ماند
hit the dirt <idiom> U خیزرفتن به زمین ،درجایی مخفی شدن
ambushes U مخفی گاه سربازان برای حمله
ambush U مخفی گاه سربازان برای حمله
ballot U رای مخفی مجموع اراء نوشته
balloted U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballots U رای مخفی مجموع اراء نوشته
ambushed U مخفی گاه سربازان برای حمله
espial U جاسوسی عمل مخفی انجام دادن
ambushing U مخفی گاه سربازان برای حمله
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
apparatus U شعبه زیرزمینی و مخفی فعال دستگاه وسیله
He has been exposed as a traitor. U هویت مخفی او [مرد] بعنوان خائن افشا شد.
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
secret ballot U ورقه رای مخفی دارای اسامی چاپی کاندیداها
screening, screenings U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screens U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
screened U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
acid house party نوعی مهمانی که به صورت مخفی برگزار میشود و در آن موسیقی
screen U ایجاد سد بااستفاده از بدن ضربه را ازحریف مخفی نگهداشتن
to take medical advice U دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
culls U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
cull U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culled U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
culling U مخفی از فضای ذخیره سازی سه بعدی وکاهش زمان پردازش
calebrate U جشن گرفتن عید گرفتن
grip U طرز گرفتن وسیله گرفتن
to seal up U درز گرفتن کاغذ گرفتن
take in <idiom> U زود گرفتن ،مطالب را گرفتن
slag U کفه گرفتن تفاله گرفتن
clam U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
clams U بچنگال گرفتن محکم گرفتن
grips U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripped U طرز گرفتن وسیله گرفتن
gripping U طرز گرفتن وسیله گرفتن
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
burned U کلمه رمز برای تعیین اینکه عامل مخفی اطلاعاتی در معرض کشف قرار گرفته یا قابلیت اعتمادبه او کم شده است
backstreet U فعالیتهای غیر رسمی و مخفی و اغلب غیر قانونی
conventicle U انجمن مخفی وغیر قانونی انجمن مذهبی
secret police U سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
To tell some one his fortune . U برای کسی فال گرفتن ( فال کسی را گرفتن )
captures U گرفتن
retrieve U پس گرفتن
to hunt out U گرفتن
ceases U گرفتن
capture U گرفتن
grabbed U گرفتن
grabbing U گرفتن
resumes U از سر گرفتن
resume U از سر گرفتن
resumed U از سر گرفتن
wed U گرفتن
to get accustomed to U خو گرفتن [به]
retaking U پس گرفتن
lay to heart U به دل گرفتن
to bring to a stop U را گرفتن
to break in U گرفتن
withdrawal U پس گرفتن
infold U در بر گرفتن
withdrawals U پس گرفتن
indwell U جا گرفتن
to get used to U خو گرفتن [به]
seize U گرفتن
to call back U پس گرفتن
tithe U ده یک گرفتن از
tithes U ده یک گرفتن از
resuming U از سر گرفتن
corks U گرفتن
grabs U گرفتن
seizes U گرفتن
to begin again از سر گرفتن
to put a stop to U را گرفتن
obturate U گرفتن
seized U گرفتن
cork U گرفتن
acquire U گرفتن
accompanied U دم گرفتن
accompanies U دم گرفتن
retreat U پس گرفتن
retreated U پس گرفتن
retreating U پس گرفتن
retreats U پس گرفتن
puddles U گل گرفتن
reoccupy U از سر گرفتن
cease U گرفتن
holds U گرفتن
acquires U گرفتن
pushing U گرفتن
abate U اب گرفتن از
To treat flippantly(lightly). U شل گرفتن
abated U اب گرفتن از
hold U گرفتن
abates U اب گرفتن از
catch U گرفتن
abating U اب گرفتن از
puddle U گل گرفتن
to catch on U گرفتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com