English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holding station U محوطه نگهداری زخمیها وبیماران بطور موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protempore U موقت شاغل مقامی بطور موقت
yard track U ریل موقت در داخل محوطه انبارها و یا باراندازها
y site U نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
record U تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
temporarily U بطور موقت
temporalty U بطور موقت
compounds U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compound U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
compounded U انبار موقت پادگان محوطه پادگان مخلوط
provisionally U بطور موقت عجالتا"
provisorily U بطور شرطی یا موقت
blip U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
blips U عقب زدن اتومبیل بطور موقت
writes U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write U حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
bed groins U بند کوچکی که بطور موقت جهت بالاامدن سطح اب دردهانه خروجی کانال زده میشود
taxiway U محوطه حرکت هواپیماها برای گرم شدن محوطه تاکسی کردن
open storage U انبار کردن کالاها در محوطه باز انبارداری در محوطه روباز
Open-plan <adj.> U سالن باز، محوطه وسیع، ساختمانی که هرطبقه آن فقط دارای یک محوطه وسیع است و اتاق ندارد
suspension of arms U اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
corrective maintenance U نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
classification yard U محوطه مانور قطارها محوطه تقسیم مسیر قطارها
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
machinery space U محوطه موتورخانه ناو محوطه ماشین الات ناو
maintenance U تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
holding area U منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
zones U محوطه
zone U محوطه
enclosures U محوطه
enclosure U محوطه
haws U محوطه
hawing U محوطه
precincts U محوطه
hawed U محوطه
haw U محوطه
spaces U محوطه
space U محوطه
ground U محوطه
areas U محوطه
precinct U محوطه
area U محوطه
compounds U : محوطه
compounded U محوطه
compounds U محوطه
ward U محوطه
compound U : محوطه
compounded U : محوطه
compound U محوطه
wards U محوطه
garth U محوطه
yard U حیاط محوطه
yards U محوطه یا میدان
yard U محوطه یا میدان
area of probability U محوطه احتمالات
runs U ترتیب محوطه
area of visibility U محوطه دید
god's acre U محوطه کلیسا
yards U حیاط محوطه
run U ترتیب محوطه
dock yard U محوطه لنگرگاه
apron U محوطه بارگیری
dock yard U محوطه بارانداز
chill space U محوطه سردخانه
stockyard U محوطه دامداری
trap U محوطه کوچک
lot U قرعه محوطه
courtyard U محوطه محصور
cincture U حلقه محوطه
run way U محوطه فرود
goal crease U محوطه دروازه
runout U محوطه دویدن
Inc U مخفف محوطه
closer U چهاردیواری محوطه
closes U چهاردیواری محوطه
closest U چهاردیواری محوطه
freeze space U محوطه سردخانه
ambit U وسعت محوطه
clear way U محوطه صعود
out port U بندرخارج از محوطه
environment architecture U معماری محوطه
aprons U محوطه بارگیری
farmyards U محوطه مزرعه
farmyard U محوطه مزرعه
cubby U محوطه مکعب
close U چهاردیواری محوطه
buffer distance U محوطه امنیت
penalty areas U محوطه پنالتی
enceinte U محوطه قلعه
embarkation area U محوطه بارگیری
penalty area U محوطه پنالتی
lawn U محوطه چمن
lawns U محوطه چمن
yard man U متصدی محوطه
magazine space U محوطه زاغه مهمات
landscape architecture U معماری محوطه سازی
parking U محوطه پارک کردن
plain U میدان یا محوطه جنگ
plainer U میدان یا محوطه جنگ
plainest U میدان یا محوطه جنگ
plains U میدان یا محوطه جنگ
fabrique U [ساختمانی در محوطه باغ]
run way U محوطه دویدن هواپیما
outdoor lighting fixtures U چراغهای روشنائی محوطه
side lines U محوطه بیرون از خط کناری
cubbyhole U محوطه کوچک ومحصور
holding ground U محوطه نگهدارنده لنگر
site U محل محوطه کار
sited U محل محوطه کار
chill space U محوطه سرد انبار
area of uncertainity U محوطه عدم امنیت
quarterdecks U محوطه تشریفات ناو
sites U محل محوطه کار
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
ward U حیاط محوطه زندان
quarterdeck U محوطه تشریفات ناو
backcourt U محوطه پشت یک سوم
back boundary line U محوطه پشت خط سرویس
loculus U محوطه یاحفره کوچک
back judge U داور در محوطه دفاعی
impark U در محوطه نگاه داشتن
wards U حیاط محوطه زندان
incisively U بطور نافذ بطور زننده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
martially U بطور جنگی بطور نظامی
border break U ادامه محوطه نقشه تا حاشیه ان
batter's box U محوطه مستطیل نزدیک پایگاه
broken field U محوطه دفاعی فراسوی خط تجمع
front court U محوطه جلو خط سرویس اسکواش
gulleys U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
clearance inwards U ورود کشتی به محوطه گمرک
outer fix U محوطه توقف خارجی هواپیما
outland U زمینهای خارج از محوطه ملک
pickup field U محوطه سوار شدن درهواپیما
ping pong court U محوطه بازی پینگ پنگ
base hit U ضربه به داخل محوطه باامتیاز
tank farm U محوطه مخازن نفت وغیره
gully U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
net U محوطه تمرین محصوربا تور
gullies U محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
tree farm U محوطه درخت کاری جنگل
nett U محوطه تمرین محصوربا تور
nets U محوطه تمرین محصوربا تور
arresting sheave span U محوطه ریل و سرسره مهارهواپیما
arresting system runout U محوطه دویدن سیستم مهارهواپیما
back room U محوطه بین خط پایانی ودیوار
departure end U انتهای محوطه دویدن هواپیما
loculus U محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
covered position U محوطه تحت پوشش موضع مخفی
regions U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
region U محوطه بسیار وسیع وبی انتها
embarkation area U محوطه سوار شدن در کشتی یاخودرو
open ice U قسمتی از محوطه بازی که حریف در ان نیست
land scaping U محوطه سازی و ایجاد فضای سبز
ball hawk U مدافع خوب بازیگر در محوطه دوردست
yardmaster U رئیس محوطه بارانداز راه اهن
navy yard U محوطه مخصوص لنگر اندازی ناوگان
marshalling yard U محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
Genius Loci U نابغه [واژه لاتین در معماری یا محوطه سازی]
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
drylot U محوطه محصور ومحدودی برای زراعت وغیره
bloop U ضربه به توپ به قسمت داخلی محوطه بیس بال
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
lumberyards U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
lumberyard U محوطه یاحیاط تیر فروشی که الوار در ان انباشته شده
intrim U موقت
provisional U موقت
interim U موقت
pontoons U پل موقت
pontoon U پل موقت
makeshift U موقت
temporary U موقت
pontoon bridge U پل موقت
adhoc U موقت
pro tempore U موقت
rack space U محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
tolling U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
tolls U حق خرید و فروش در محوطه بازار یا نمایشگاه عمومی عوارض عبور
City Beautiful U [جنبش طراحان، محوطه سازان آمریکایی در دفاع از زیبایی شهرها]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com