Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (41 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
care
U
محافظت کردن مراقبت
cared
U
محافظت کردن مراقبت
cares
U
محافظت کردن مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sheltering
U
محافظت کردن
protecting
U
محافظت کردن
shelters
U
محافظت کردن
sheltered
U
محافظت کردن
shelter
U
محافظت کردن
shields
U
محافظت کردن
protects
U
محافظت کردن
shield
U
محافظت کردن
guard
U
محافظت کردن
protect
U
محافظت کردن
guards
U
محافظت کردن
guarding
U
محافظت کردن
ensuring
U
مراقبت کردن در
insures
U
مراقبت کردن در
watch
U
مراقبت کردن
watching
U
مراقبت کردن
watches
U
مراقبت کردن
to llok
U
مراقبت کردن
watched
U
مراقبت کردن
insuring
U
مراقبت کردن در
ensured
U
مراقبت کردن در
see to it
U
مراقبت کردن
ensures
U
مراقبت کردن در
to see after
U
مراقبت کردن
to see to it
U
مراقبت کردن
ensure
U
مراقبت کردن در
to screen
[from]
U
[با پرده]
محافظت کردن
[از]
searched
U
مراقبت کردن از زمین
searchingly
U
مراقبت کردن از زمین
to ensure something
U
مراقبت کردن در
[چیزی]
searches
U
مراقبت کردن از زمین
area monitoring
U
مراقبت کردن از منطقه
search
U
مراقبت کردن از زمین
picketed
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
pickets
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
preserving
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
preserves
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
to screen one's eyes from the sun
U
از چشمهای خود از خورشید محافظت کردن
preserve
U
حفظ یا محافظت کردن باقی نگهداشتن
circular scanning
U
مراقبت دایرهای منطقه تجسس و مراقبت دایرهای
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
guard
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
keeps
U
اداره کردن محافظت کردن
guarding
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
guards
U
محافظت کردن نگهبانی کردن
keep
U
اداره کردن محافظت کردن
watched
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watching
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watches
U
مراقبت کردن موافبت کردن
watch
U
مراقبت کردن موافبت کردن
espionage
U
جاسوسی کردن کسب خبر از دشمن کردن مراقبت دشمن
screening, screenings
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screens
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screen
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
screened
U
محافظت کردن چیزی با صفحه نمایش , PSU در برابرواسط نمایش داده میشود
mine watching
U
عملیات تجسس و پیدا کردن مین یا مراقبت از مین گذاری دشمن
preservation
U
محافظت
cared
U
محافظت
conservation
U
محافظت
cares
U
محافظت
protection
U
محافظت
care
U
محافظت
shelters
U
محافظت حمایت
preservation
U
محافظت جلوگیری
stickability
U
قابلیت محافظت
thermal protection
U
محافظت حرارتی
normal maintenance
U
محافظت عادی
copy protection
U
محافظت از کپی
preserve wood
U
محافظت چوب
sheltering
U
محافظت حمایت
sheltered
U
محافظت حمایت
shelter
U
محافظت حمایت
espial
U
مراقبت
ovservation
U
مراقبت
watchfulness
U
مراقبت
eyesight
U
مراقبت
watchful
U
مراقبت
unattended
U
بی مراقبت
surveillance
U
مراقبت
cares
U
مراقبت
care
U
مراقبت
cared
U
مراقبت
counter surveillance
U
ضد مراقبت
tendance
U
مراقبت
vigilance
U
مراقبت
protected storage
U
انباره محافظت شده
right of self preservation
U
حق محافظت از سرحدات خود
security
U
محافظت شده یا رمزدار
The Physics of Radiation Protection
U
فیزیک محافظت از پرتو
reserved words
U
کلمههای محافظت شده
Health physics
U
فیزیک محافظت از پرتو
protected storage
U
حافظه محافظت شده
combat surveillance
U
مراقبت رزمی
sea surveillance
U
مراقبت دریایی
residential care
U
مراقبت پناهگاهی
care of supplies
U
مراقبت اماد
watchtowers
U
برج مراقبت
watchtower
U
برج مراقبت
Medicare
U
مراقبت پزشکی
area monitoring
U
مراقبت منطقهای
helical scanning
U
مراقبت مارپیچی
ground surveillance
U
مراقبت زمینی
listening watch
U
مراقبت به گوش
due care
U
مراقبت کافی
watch tower
U
برج مراقبت
day care
U
مراقبت در روز
acoustical surveillance
U
مراقبت صوتی
animadversion
U
مراقبت مشاهده
control towers
U
برج مراقبت
air surveillance
U
مراقبت هوایی
air search
U
مراقبت هوایی
protected passed pawn
U
پیاده رونده محافظت شده
protective
U
زره حفافتی محافظت کننده
care and handling
U
مراقبت و دستکاری وسایل
air beacon
U
برج مراقبت پایگاه
overwatch
U
مراقبت از حرکت بااتش
lookout
U
مراقبت عمل پاییدن
vigilance
U
مراقبت به گوش بودن
lookouts
U
مراقبت عمل پاییدن
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
attendances
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
surveillance
U
دیدبانی و مراقبت از منطقه
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
attendance
U
ملازمت مراقبت رسیدگی
harbor control tower
U
برج مراقبت بندر
stake-out
U
محل تحت مراقبت
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
stake-outs
U
محل تحت مراقبت
maintained
U
به خوبی مراقبت شده
maintains
U
به خوبی مراقبت شده
unattended operation
U
هملکرد مراقبت نشده
double up
U
مراقبت از مهاجم با دو مدافع
maintain
U
به خوبی مراقبت شده
surveillant
U
مراقبت کننده دیدبان
airborne beacon
U
برج مراقبت هوابرد
under one's wing
<idiom>
U
تحت مراقبت کسی
unprotected
U
که قابل تغییرات و محافظت شده نیست
parkas
U
نوعی کت برای محافظت از باد و باران
slap together
<idiom>
U
به عجله وبی مراقبت واداشتن
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
security monitoring
U
نظارت یا مراقبت تامینی یاحفافتی
up to someone to do something
<idiom>
U
مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
breakers
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker
U
وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
spiral scanning
U
مراقبت و تجسس منطقه به طور مارپیچی
see that he does it
U
مراقبت کنید که ان کار راانجام دهد
turn over
<idiom>
U
به کسی برای مراقبت با استفاده سپردن
snow under
<idiom>
U
قبول چیزی که نمیتوان از آن مراقبت کرد
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
cassette
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
cassettes
U
پوشش مقاوم برای نگهداری و محافظت نوار نغناطیسی
blockhouse
U
ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
encipher
U
تبدیل متعلق به کد محافظت شده توسط سیستم رمز گذار
automatic reset circuit breaker
U
محافظت کننده مدر که باافزایش بیش از حد مجازمدار را قطع میکند
zmarker beacon
U
برج مراقبت نشان دهنده محل فرودگاه به هواپیماها
instrument landing
U
فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
chaperon
U
زن شوهر دار یا کاملی که ازدختر جوانی مراقبت میکند
There's a question mark
[hanging]
over the day-care clinic's future.
[A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
covers
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
cover
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
coverings
U
مانورکردن بطوریکه قایق عقبی جلو نیفتد محافظت از بدن باشمشیر
goggles
U
عینکی که اطرافش پوشیده شده وبرای محافظت چشم بکار میرود
write protect
U
شیوهای برای محافظت ازنوشته شدن اطلاعات روی دیسک یا نوار
cassettes
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
circuit
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
circuits
U
وسیلهای که عناصر را با قط ع برق در صورت بروز شرایط غیر عادی محافظت میکند
cassette
U
چرخ باریک نوار مغناطیسی که در یک پوشش محکم برای محافظت قرار دارد
dou
U
[در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
fuse
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fused
U
وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
optical
U
شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
fan marker
U
نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
primage
U
اضافه کرایهای که به خاطر مراقبت در بارگیری و تخلیه به ناخدای کشتی داده میشود
Creches
U
[جایی که از بچه ها مراقبت میشود هنگامی که پدر و مادر بیرون یا سر کار رفته اند]
fibre optics
U
لایههای مناسب شیشهای یا پلاستیکی محافظت شده برای ارسال سیگنالهای نوری که داده سریع منتقل می کنند
privilege
U
ساخت پردازنده Intel که در حالت محافظت شده است و به برنامه امکان افزودن بخشهای حیاتی محیط عملیات را میدهد
fettling
U
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
guarding
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guards
U
چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard bit
U
یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
enhances
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhanced
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhancing
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
enhance
U
عمل نرم افزار که از حالت محافظت شده CPU استفاده میکند تا به چندین برنامه DOS-MS اجازه اجرا در محیط چند منظوره بدهد
safety net
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety nets
U
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
vigils
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
vigil
U
گشت زدن در شب گشت و هشیاری و مراقبت شبانه
format
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
formats
U
استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com