English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 81 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stake-outs U تحت نظر قراردهی
stake-outs U زیرنظر گیری
stake-outs U محل تحت مراقبت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stake U میله چوبی
stake U شرط بندی مسابقه با پول روی میزدر قمار
stake U شرط
stake U گرو
stake U ستون چوبی یا سنگی تزئینی میخ چوبی
at stake U در خطر
stake U بچوب یا بمیخ بستن
stake U قائم کردن
stake U محکم کردن
stake U شرط بندی کردن شهرت خود رابخطر انداختن پول در قمار گذاشتن
stake U دستک
stake U تیرک
stake U میخ چوبی
at stake U د ر گرو
at stake U نامعلوم موضوع بحث
stake-out U محل تحت مراقبت
stake-out U تحت نظر قراردهی
to stake off U مساحتی را میخچه کوبی کردن
stake-out U زیرنظر گیری
handicap stake U مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
to stake money on something U سرچیزی شرط بندی کردن پول روی چیزی گروگذاشتن
to increase the stake U داو کردن
sweep stake U شرط بندی اسب دوانی
stake truck U کامیون نرده دار
stake holder U کسی که پول شرط بندی یاثمن معامله را به او می سپارند
stake driver U تیرکوب
stake driver U بوتیمار معمولی امریکایی
he suffered at the stake U او را زنده سوزاندند
aiming stake U شاخص کوچک
aiming stake U دستک نشانه روی
he suffered at the stake U زنده سوخته شد
stake pocket U جیبتودهای
outs U انانی که مقام یامنصبی ندارند
try-outs U تمرین نهایی
try-outs U مسابقهی گزینش
at outs U مخالف
down-and-outs U بکلی بی مایه
outs U دسته بی نفوذ
outs U وجوه پرداختی
outs U غیربازیکن ها
shake-outs U باتکان بیرون بردن
sick-outs U اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
cop-outs U شانه خالی
cop-outs U اقرار به جرم
cop-outs U خلف وعده
cop-outs U جا زدن
cop-outs U عهد شکنی
cop-outs U لنگاندازی
drop-outs U ضربه با پا در داخل خط 52یاردی بوسیله تیم مدافع
ins and outs <idiom> U باتمام جزئیات
To know the ins and outs of something. U زیر وبم کاری رادانستن
ins and outs U جزئیاتچیزی
cut-outs U روزنهای در هواپیماهی دارای کابین با فشار تنظیم شده بعنوان در پنجره و غیره
shoot-outs U پیش امدن
cut-outs U کلید قطع
drop-outs U افت
drop-outs U ترک کننده
cop-outs U قول شکنی
shake-outs U لرزاندن رکود
sell-outs U یکجا فروختن خیانت کردن
outs and ins U انانی که سر کار دارای مقامی هستند
sell-outs U فروختن
sell-outs U معامله کردن
buy-outs U سهم کسی را خریدن
pull-outs U ترک کردن
pull-outs U عازم شدن
pull-outs U بیرون امدن
sell-outs U تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
blow-outs U جای باد در رفتن
shake-outs U باز کردن بادبان
shoot-outs U بیرون امدن
the ins and outs U شرح
the ins and outs U تفصیل
the ins and outs U گوشه و کنار جرئیات
the ins and outs U پیچ و خم
shoot-outs U درامدن
shoot-outs U بالا جستن
pull-outs U خارج شدن موج سوار ازموج با کندکردن تخته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com