English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catadioptrics U مبحث انعکاس و انکسار نور
iceland spar U کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
statics U مبحث اجسام ایستا
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
dynamics U مبحث حرکت اجسام
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
refrangibility U قابلیت انکسار انکسار پذیری
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
glassine U نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
refracts U انکسار
refracting U انکسار
refracted U انکسار
refract U انکسار
refraction U انکسار
fracturing U انکسار
deflection U انکسار
deflections U انکسار
fractures U انکسار
fractured U انکسار
diffraction U انکسار
fracture U انکسار
fracturable U قابل انکسار
index of fraction U ضریب انکسار
birefringence U انکسار مضاعف
index of refraction U ضریب انکسار
refractile U قابل انکسار
double refraction U انکسار مضاعف
double refraction U انکسار دوبل
refractivity U حالت انکسار
refrangible U قابل انکسار
refractometer U انکسار سنج
isometropia U تشابه انکسار نور دردو چشم
hard goods U اجسام سخت
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
geniculate bodies U اجسام زانویی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
somatology U علم اجسام
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
salvaging U انبار اجسام قراضه
salvages U انبار اجسام قراضه
salvaged U انبار اجسام قراضه
salvage U انبار اجسام قراضه
solids press down U اجسام جامد سوی
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
isomer U اجسام متشابه الترکیب
micromotion U حرکت اجسام خرد
static U وابسته به اجسام ساکن
skiascope U اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
transparently U شفاف
clear U شفاف
clearer U شفاف
nitid U شفاف
clearest U شفاف
hyaline U شفاف
perspicuous U شفاف
clears U شفاف
crystal U شفاف
crystalline U شفاف
diaphanous U شفاف
overlay U شفاف
crystals U شفاف
overlaying U شفاف
overlays U شفاف
clear ice U یخ شفاف
transparencies U شفاف
transparency U شفاف
pellucid U شفاف
transparent U شفاف
translucid U شفاف
lucid U شفاف
glaze ice U یخ شفاف
transpicuous U شفاف
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
clear U شفاف زدودن
sleekest U صاف شفاف
sleeker U صاف شفاف
sleek U صاف شفاف
clearer U شفاف زدودن
transluscent U نیم شفاف
clear varnish U لاک شفاف
black ice U یخ شفاف روی اب
hyaloid U زجاجی شفاف
clear picture U تصویر شفاف
sharp picture U تصویر شفاف
sharp image U تصویر شفاف
fluoresce U شفاف شدن
opaque U غیر شفاف
amorphous U غیر شفاف
semitranslucent U نیمه شفاف
lucidity U شفاف بودن
translucent U نیمه شفاف
transparent color U رنگ شفاف
translucent U نیم شفاف
clears U شفاف زدودن
shellac U لاک شفاف
tumbler U لیوان [شفاف]
translucid U شفاف کننده
semiopaque U نیمه شفاف
semigloss U نیمه شفاف
clearest U شفاف زدودن
semitransparent U نیمه شفاف
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
elucidated U توضیح دادن شفاف
elucidates U توضیح دادن شفاف
elucidating U توضیح دادن شفاف
elucidate U توضیح دادن شفاف
fluoroscope U صفحه شفاف رادیوسکپی
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
topics U مبحث
topic U مبحث
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
Cellophane U لایه پلاستیکی شفاف با بنیان سلولزی
head U عنوان مبحث
hysterology U مبحث رحم
hydrology U مبحث اب شناسی
pharyngology U مبحث حلق
pharmacognosy U مبحث داروشناسی
immunology U مبحث مصونیت
ophiology U مبحث مارشناسی
anesthesiology U مبحث بی هوشی
anatomies U مبحث تشریح
areology U مبحث مریخ
angeology U مبحث فرشتگان
therapeusis U مبحث تداوی
nasology U مبحث بینی
odontology U مبحث دندان
ombrology U مبحث باران
tratology U مبحث عجایب
selenology U مبحث ماه
anatomy U مبحث تشریح
prosthodontics U مبحث دندانسازی
dysgenics U مبحث فسادنسل
goniometry U مبحث زوایا
potamology U مبحث رودخانه ها
sarcology U مبحث لحوم
atomics U مبحث اتم
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
canopies U پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
to see through U از بین چیزی مات [غیر شفاف] دیدن
celluloid U لایه پلاستیکی شفاف ازنیتروسلولز اغشته به کافور
map template U صفحه شفاف مخصوص نصب روی نقشه
canopy U پوشش شفاف روی قسمت خدمه پرواز
xerophthalmia U خشک و غیر شفاف شدن ملتحمه چشم
rhythmics U مبحث وزن شعر
subjects U مبحث موضوع مطالعه
otology U مبحث ناخوشیهای گوش
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
algology U مبحث جلبک شناسی
meteorology U مبحث تحولات جوی
toxicology U مبحث داروهای سمی
palynology U مبحث گرده افشانی
pedogenesis U مبحث پیدایش جلگه
aesthetics U زیبایی گرایی مبحث
ornithology U مبحث پرنده شناسی
sexology U مبحث مطالعات جنسی
pharmaceutics U مبحث داروها داروگری
pneumatology U مبحث موجودات روحانی
pedology U مبحث بهداشت کودکان
pathogenesis U مبحث پیدایش ناخوشی
prosthetics U مبحث اعضای مضنوعی
scatology U مبحث مدفوعات ونجاسات
mineralogy U مبحث معدن شناسی
orography U مبحث کوه شناسی
soteriology U مبحث نجات رستگاری
axiological U مبحث نوامیس اخلاقی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com