Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mordant
U
ماده ثابت کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolant
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
U
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
U
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
creep
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
creeps
U
تغییر شکل تدریجی و کند ولی پیوسته یک ماده تحت تاثیرنیروی ثابت با تنش مداوم
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
fixatives
U
ثابت کننده
fixative
U
ثابت کننده
filler
U
ماده پر کننده
fillers
U
ماده پر کننده
stabilizer muscule
U
عضله ثابت کننده
direct video storage tube
U
ثابت کننده تصویر
stabilisers
U
ثابت تثبیت کننده
stabilizer
U
ثابت تثبیت کننده
coolants
U
ماده خنک کننده
insulated layer
U
ماده ایزوله کننده
coolant
U
ماده سرد کننده
coolants
U
ماده سرد کننده
emulsifier
U
ماده امولسیون کننده
emulsifiers
U
ماده امولسیون کننده
moderate
U
ماده معتدل کننده
clarificant
U
ماده تصفیه کننده
accelerant
U
ماده تسریع کننده
moderates
U
ماده معتدل کننده
moderating
U
ماده معتدل کننده
accelerating agent
U
ماده تسریع کننده
acidulating agent
U
ماده اسیدی کننده
acidifier
U
ماده اسیدی کننده
insulating material
U
ماده ایزوله کننده
coolant
U
ماده خنک کننده
wetting agent
U
ماده خیس کننده
diluent
U
ماده رقیق کننده
diluting media
U
ماده رقیق کننده
disinfector
U
ماده ضدعفونی کننده
exclusion clause
U
ماده مستثنی کننده
moderated
U
ماده معتدل کننده
illuminant
U
ماده روشن کننده
sorbent
U
ماده جذب کننده
constant potential rectifier
U
یکسو کننده با ولت ثابت
novocain
U
ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
naphthenate drier
U
ماده خشک کننده نفت
cleanser
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
insulant
U
ماده مقاومت کننده مقاوم
siccative
U
ماده خشک کننده رنگ
cleansers
U
وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant
U
ماده ضد عفونی کننده تدخینی
abstergent
U
شستشو دهنده ماده پاک کننده
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
cladding
U
ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
remanence
U
چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
auto lean
U
مخلوط رقیق سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده اتوماتیک در کاربوراتور ثابت نگاهداشته میشود
deodorants
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracers
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant
U
برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
tracer
U
فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
auto rich
U
مخلوط غلیظ سوخت و هوا که نسبت ان توسط کنترل کننده مخلوط اتوماتیک درکاربوراتور ثابت نگهداشته میشود
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
static employment
U
کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
thermite
U
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism
U
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
U
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
static test
U
ازمایش در وضعیت ثابت یا به حالت ثابت
fixed capital
U
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
dope
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
U
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes
U
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
standing orders
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
standing order
U
دستورالعملهای ثابت دستورات ثابت
pigments
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
U
ماده رنگی ماده ملونه
fuel
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
U
ماده انرژی زا ماده کارساز
closed cycle reactor system
U
در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
sampled
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
sample
U
مداری که سیگنال ورودی آنالوگ را برای مدت طولانی برای مبدل آنالوگ به دیجیتال ثابت نگه می دارد تا خروجی ثابت تولید شود
standing
U
ثابت دستورالعمل ثابت
gynandromorph
U
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
steadying
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadied
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadies
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steady
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
steadiest
U
مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete
U
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
fix
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
fixes
U
ثابت کردن تصحیح کردن تثبیت کردن ثابت
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
equable
U
ثابت
stables
U
ثابت
firmer
U
ثابت
firm
U
ثابت
solid
U
ثابت
thetical
U
ثابت
stable
U
ثابت
thetic
U
ثابت
settled
U
ثابت
specific
U
ثابت
specifics
U
ثابت
firmest
U
ثابت
invariable
U
ثابت
established
U
ثابت
immovable
U
ثابت
stationary
U
ثابت
firms
U
ثابت
unshaken
U
ثابت
loyal
U
ثابت
true
U
ثابت
truer
U
ثابت
standstill
U
ثابت
permanent
U
ثابت
truest
U
ثابت
solids
U
ثابت
static
U
ثابت
leger or ledger
U
ثابت
fixed bridge
U
پل ثابت
fiducial
U
ثابت
disputeless
U
ثابت
changeless
U
ثابت
indelible
U
ثابت
hard and fast
U
ثابت
fixed
U
ثابت
steadier
U
ثابت تر
pegged
U
ثابت
fixing
U
ثابت
inalterable
U
ثابت
incommutable
U
ثابت
resolute
U
ثابت
fix
U
ثابت
patting
U
ثابت
patted
U
ثابت
pats
U
ثابت
pat
U
ثابت
rugged
U
ثابت
sustains
U
ثابت
undeviating
<adj.>
U
ثابت
unswerving
<adj.>
U
ثابت
constant
U
ثابت
constants
U
ثابت
fixes
U
ثابت
sustained
U
ثابت
sustain
U
ثابت
steady
U
ثابت
steadying
U
ثابت
steadiest
U
ثابت
steadied
U
ثابت
steadies
U
ثابت
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com