English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
insulated layer U ماده ایزوله کننده
insulating material U ماده ایزوله کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
antiset U ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
coolants U ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolant U ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector U دوشاخه ماده متصل کننده ماده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
fillers U ماده پر کننده
filler U ماده پر کننده
emulsifier U ماده امولسیون کننده
mordant U ماده ثابت کننده
coolant U ماده خنک کننده
illuminant U ماده روشن کننده
emulsifiers U ماده امولسیون کننده
disinfector U ماده ضدعفونی کننده
diluting media U ماده رقیق کننده
moderate U ماده معتدل کننده
accelerant U ماده تسریع کننده
accelerating agent U ماده تسریع کننده
acidifier U ماده اسیدی کننده
moderating U ماده معتدل کننده
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
diluent U ماده رقیق کننده
wetting agent U ماده خیس کننده
moderates U ماده معتدل کننده
coolants U ماده سرد کننده
coolant U ماده سرد کننده
coolants U ماده خنک کننده
exclusion clause U ماده مستثنی کننده
sorbent U ماده جذب کننده
clarificant U ماده تصفیه کننده
moderated U ماده معتدل کننده
naphthenate drier U ماده خشک کننده نفت
siccative U ماده خشک کننده رنگ
cleanser U وسیله یا ماده تمیز کننده
novocain U ماده بی حس کننده موضعی پروکائین
insulant U ماده مقاومت کننده مقاوم
cleansers U وسیله یا ماده تمیز کننده
fumigant U ماده ضد عفونی کننده تدخینی
isolates U ایزوله
isolating U ایزوله
isolate U ایزوله
abstergent U شستشو دهنده ماده پاک کننده
damp-proof course U عایقرطوبتی-ایزوله
damp course U عایقرطوبتی-ایزوله
cladding U ماده محافظت کننده اطراف یک هسته هادی
isolani U پیاده ایزوله شطرنج
isolation U ایزوله کردن جداسازی
isolated pawn U پیاده ایزوله یا منفرد شطرنج
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
tracers U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
tracer U فشنگ رسام ماده رسام رسم کننده
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anti blush tinner U ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
thermite U ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist U ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
dope U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk U ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
dopes U معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
pigment U ماده رنگی ماده ملونه
fuels U ماده انرژی زا ماده کارساز
pigments U ماده رنگی ماده ملونه
fueled U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelling U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel U ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled U ماده انرژی زا ماده کارساز
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
gynandromorph U جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
oogamete U سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
matters U ماده
mattering U ماده
item U ماده
items U ماده
clauses U ماده
clause U ماده
stipulation U ماده
substances U ماده
abscesses U ماده
abscess U ماده
provision U ماده
stuffless U بی ماده
substance U ماده
female U ماده
agents U ماده
agent U ماده
metal U ماده
matter U ماده
metals U ماده
stuffs U ماده
articles U ماده
article U ماده
monoclinous U نر و ماده
stuff U ماده
stuffed U ماده
bitches U سگ ماده
bitched U سگ ماده
bitch U سگ ماده
material U ماده
bitching U سگ ماده
mattered U ماده
materials U ماده
catch for door bolt U ماده
anti matter U ضد ماده
foamed meterid U ماده کف
nany U بز ماده
nanny goats U بز ماده
antimatter U ضد ماده
nanny goat U بز ماده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
vixens U روباه ماده
slurry U ماده ابکی
deglutinate U ماده لزج
vixen U روباه ماده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com