English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bustle pipe U لوله حلقوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
loop sling U مهار حلقوی بار بند حلقوی
intubate U لوله فروکردن در بوسیله لوله باز نگاه داشتن لوله گذاردن درentrust
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
hosed U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hose U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses U لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
elvate U بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
muzzle burst U ترکش گلوله در داخل لوله یاجلوی لوله توپ
go devil U لوله پاک کن مخصوص تمیز کردن لوله نفت
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
thermionic tube U لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
cannons U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
cannon U لوله ومتعلقات توپ توپخانه لوله دار
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
vas deferens U لوله خروجی بیضه لوله منی
rigatoni U رشته فرنگی لوله لوله وکوتاه
vortical U حلقوی
sigmoid U حلقوی
orbiculate U حلقوی
convolute U حلقوی
cricoid U حلقوی
vortiginous U حلقوی
ring cartilage U حلقوی
annulate U حلقوی
annulated U حلقوی
loop code U کد حلقوی
annular U حلقوی
terete U حلقوی
annular jet U فوران حلقوی
ring network U شبکه حلقوی
ring tension U کشش حلقوی
ringing U حلقوی شدن
fairy ring U قارچ حلقوی
annulus U حلقه حلقوی
loop antenna U انتن حلقوی
apple ring fender U دفرای حلقوی
ringbolt hitching U خفت حلقوی
loop knot tie U گره حلقوی
peristalsis U حرکات حلقوی
verticillation U ارایش حلقوی
loop mill rolling U نوردکاری حلقوی
ring U جسم حلقوی
annular burner U مشعل حلقوی
cup point U تیزی حلقوی
annular eclipse U کسوف حلقوی
ring armature U ارمیچر حلقوی
interlocking U حلقوی بافتن
curl field U میدان حلقوی
annular projection U برامدگی حلقوی
ring nebula U ابری حلقوی
ring nebula U سحابی حلقوی
snap ring U خار حلقوی
water pipe U لوله مخصوص لوله کشی اب
spigot U لب لوله که در لوله دیگری جا میافتد
sockets U بست لوله دوراهی لوله
oviduct U لوله رحمی لوله فالوپ
to pipeline U با خط لوله لوله کشی کردن
pipeline assets U وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
circular shift U تغییر مکان حلقوی
lyraring nebula U سحابی حلقوی شلیاق
wake U جریانهای حلقوی بال
atolls U جزیره مرجانی حلقوی
atoll U جزیره مرجانی حلقوی
induction ring heater U گرمکن حلقوی القائی
bagel U نان شیرینی حلقوی
loop feeder U سیم تغذیه حلقوی
waked U جریانهای حلقوی بال
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
convoluted U بهم تابیده حلقوی
vortices U جریان حلقوی یا گردابی
lyraring nebula U ابری حلقوی شلیاق
wakes U جریانهای حلقوی بال
vortexes U جریان حلقوی یا گردابی
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
uncoil U غیر حلقوی کردن یا شدن
can annular U محفظه احتراق حلقوی شکل
toothed ring armature U ارمیچر حلقوی دندانه دار
mantle ring U تیر حمال حلقوی شکل
cannular U محفظه احتراق حلقوی شکل
warp-loop fringe U ریشه حلقوی [در قالی همدان]
uncoils U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiling U غیر حلقوی کردن یا شدن
uncoiled U غیر حلقوی کردن یا شدن
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
coil antenna U انتن حلقوی به شکل سیم پیچ
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
plug nozzle U نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
rotate U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
annular U وسایل و ابزار حلقه دار دارای علائم و اشکال حلقوی
slotting U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
rotates U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
rotated U جابجایی داده دریک محل ذخیره سازی به صورت حلقوی
slot U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
slots U تعداد بیتهایی که یک پیام را شامل شوند و در شبکه حلقوی بچرخند
ring and bead sight U دستگاه نشانه روی که دارای شکاف درجه حلقوی و مگسک میباشد
collimating sight U دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
cards U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card U فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
circular list U لیست مدور لیست حلقوی
open back U [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
angle of traverse U زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
downtake U لوله
drain pipe U لوله
hosing U لوله
pipe line U خط لوله
pipe layer U لوله کش
pipe fitter U لوله کش
pipe cutter U لوله بر
pipe U لوله
discharge head U سر لوله
pipeline U خط لوله
clip U لوله
clipped U لوله
clippings U لوله
clips U لوله
blast pipe U لوله دم
pipelines U خط لوله
spout U لوله
spouted U لوله
spouting U لوله
spouts U لوله
chimney U لوله
valve U لوله
stave U لوله اب
roll U لوله
rolled U لوله
hickey U لوله خم کن
rolls U لوله
bores U لوله
valves U لوله
chimneys U لوله
blast main U لوله دم
fire hose U لوله اب
hoses U لوله
ductile U لوله شو
hosed U لوله
piped U لوله
hose U لوله
noses U سر لوله
nose U سر لوله
bore U لوله
plumber U لوله کش
plumbers U لوله کش
conduit U لوله
rouleau U لوله
tube cutter U لوله بر
conduits U لوله
nozzle U سر لوله اب
hosepipe U لوله
nozzles U سر لوله اب
tubulation U لوله
sequacious U لوله شو
tube U لوله
tubes U لوله
cannon U لوله
cannons U لوله
duct U لوله اب
cylinders U لوله
cylinder U لوله
water pipe U لوله اب
down pipes U لوله ناودان
ductule U لوله کوچک
drawtube U لوله دوربین
drain pipe U لوله زهکشی
drying tube U لوله نمگیر
earth ware U لوله سفالی
exhaust pipe U لوله خروجی
feed pipe U لوله تغذیه
field drain pipe U لوله زهکشی
waste pipe U لوله زهکش
warning pipe U لوله خبر
flexible pipe U لوله تاشو
flue pipe U لوله دودکش
warning pipe U لوله سرریز
enteron U لوله هاضمه
weephole U لوله جداری
exhaust pipe لوله اگزوز
earthenware pipe U لوله سفالین
education pipe U لوله تخلیه
drill pipe لوله حفرکن
end plug U درپوش لوله
electric lead pipe U لوله برکمن
acetylene cylinder لوله استیلن
electron tube U لوله الکترون
wind pipe U لوله هوا
wind pipe U لوله هواکش
well lining hoop U لوله چاه اب
flume U لوله اب خم شده
flexible pipe U لوله خرطومی
hydraulic line U خط لوله هیدرولیکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com