English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (9202 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vortex U گرداب
vortex U حلقه
vortex U پیچ
vortex U گردبادی
vortex U جریان حلقوی یا گردابی
vortex U گردابی
vortex U سرگردان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vortex trail U دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
vortex separation U جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
vortex motion U حرکت گردابی
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
vortex flow U جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
vortex filament U خطی که شدت یا تمرکزجریانهای حلقوی دران بیشتراست
vortex drag U پسای جریانهای حلقوی
vortex tube U وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
the society is like a vortex U جامعه مانندگردابی است
polar vortex U ورتکس قطبی
free vortex U گرداب ازاد
vortex ring state U حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
vortex breakdown/brust U جدایی ناگهانی جریانهای حلقوی از لبه حمله بالهای دلتا در زاویه حمله معین که واماندگی این نوع بالها رانشان میدهد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com