English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overpacking U لفاف پیچی مجدد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packing sheet U لفاف بار پیچی
charge U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charges U ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
re endorsement U پشت نویسی مجدد فهرنویسی مجدد
folder U لفاف
wrapping U لفاف
fillings U لفاف
folders U لفاف
shim U لفاف
padding U لفاف
envelopment U لفاف
incasement U لفاف
container U لفاف
envelope U لفاف
parcelling U لفاف
envelopes U لفاف
wrappings U لفاف
containers U لفاف
filling U لفاف
coverings U رویه لفاف
sheeting U پوششی لفاف
pads U لفاف کردن
pad U لفاف کردن
cover U رویه لفاف
covers U رویه لفاف
pack cloth U لفاف بارپیچی
wrapper U لفاف چادرشب
incase etc U در لفاف گذاشتن
wrappers U لفاف چادرشب
regenerates U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerating U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerated U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
regenerate U 1-رسم مجدد تصویر روی صفحه نمایش تا قابل دیدن بماند. 2-دریافت سیگنال ها پردازش و رفع خطای آنها و پس ارسال مجدد آنها
wrappers U لفاف بسته بندی جلد کتاب
wrapper U لفاف بسته بندی جلد کتاب
canvas پارچه کتانی جهت لفاف فرش
jackscrew U جک پیچی
winding U نخ پیچی
insubordination U سر پیچی
helical U پیچی
screw jack U جک پیچی
swirly U پیچی
screw slip U خفت پیچی
served U نخ پیچی کردن
seizing stuff U نخ طناب پیچی
screw clamp U گیره پیچی
screw pile U شمع پیچی
cox combing U طناب پیچی
rewinde U باز پیچی
serve U نخ پیچی کردن
serves U نخ پیچی کردن
torsion U انقباض پیچی
helical stairs U پلکان پیچی
hook bolt U قلاب پیچی
filature U ابریشم پیچی
helical U پیچی شکل
end winding U سرسیم پیچی
reed & prince screw U پیچی با سر شکافدار
reeling machine U ماشین نخ پیچی
winding U سیم پیچی
strapping U باند پیچی
stepped thread U کولاس پیچی ناقص
winding diagram U نمودار سیم پیچی
three phase winding U سیم پیچی سه فازه
single phase winding U سیم پیچی یک فازه
input winding U سیم پیچی اولیه
primery winding U سیم پیچی اولیه
winding coefficient U ضریب سیم پیچی
parallel clamp U گیره پیچی موازی
transformer winding U سیم پیچی ترانسفورماتور
main winding U سیم پیچی اصلی
magnet winding U سیم پیچی اهنربا
low resistance winding U سیم پیچی کم اهم
internal capacitance U فرفیت سیم پیچی
winding area U سطح سیم پیچی
philodendron U گل شیپوری پیچی امریکا
turbinal U پیچی شکل فرفرهای
winding capacitance U فرفیت سیم پیچی
winding drum U قرقره سیم پیچی
helicoidal motion U حرکت پیچی یا مارپیچی
helical conveyor U نقاله پیچی یا حلزونی
induction coils U سیم پیچی القائی
relay winding U سیم پیچی رله
bolt shank U محور یا شفت پیچی
coil winding U سیم پیچی بوبین
column screw press U پرس پیچی ستونی
copper winding U سیم پیچی مسی
leaders U فشنگ راهنمای پیچی
leader U فشنگ راهنمای پیچی
damping winding U سیم پیچی میراکننده
serving U بند پیچی کردن
double layer winding U سیم پیچی دوطبقه
duplex wound armature U ارمیچر دو سیم پیچی
servings U بند پیچی کردن
filament winding U سیم پیچی فیلامان
generator winding U سیم پیچی ژنراتور
field winding U سیم پیچی میدان
screw spanner U اچار بکس پیچی
induction coil U سیم پیچی القائی
winding inductance U اندوکتیویته ی سیم پیچی
winding machine U دستگاه سیم پیچی
pitch U گام سیم پیچی
pitches U گام سیم پیچی
winding pitch U گام سیم پیچی
honeysuckle U آذین پیچی شکل
winding shop U کارگاه سیم پیچی
winding potential U پتانسیل سیم پیچی
winding resistance U مقاومت سیم پیچی
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
high tension winding U سیم پیچی فشار قوی
hardwired U سخت سیم پیچی شده
high impedance winding U سیم پیچی با مقاومت زیاد
high voltage winding U سیم پیچی فشار قوی
low voltage winding U سیم پیچی فشار ضعیف
starting winding U سیم پیچی راه اندازی
eyebolt U پیچی که درانتهای ان سوراخ وجوددارد
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
multiphase winding U سیم پیچی چند فازه
whipping U نخ تابیده مخصوص تازیانه پیچی
communicating pole winding U سیم پیچی قطب کمکی
high frequency winding U سیم پیچی فرکانس بالا
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
d.c. winding U سیم پیچی جریان دائم
d.c. winding U سیم پیچی جریان مستقیم
winding insulation U عایق بندی سیم پیچی
winding bobbin U هسته سیم پیچی شده
compound wound motor U موتور با سیم پیچی کمپوند
overpacking U دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
lashing U طناب پیچ کردن نوار پیچی
d.c. series wound motor U موتور با سیم پیچی جریان دائم
creeper U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
rag bolt U میخ پیچی که میله ان خارهایابرامدگی هایی دارد
creepers U گیاه پیچی یانیلوفری ادم متملق ومرموز
straps U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
strap U باند پیچی یا تسمه کشی کردن بارها
backed bow U کمان نوار پیچی شده برای ازدیاد مقاومت
track bolt U پیچی که قطعات راه اهن رابه یکدیگر متصل میکند
bar winding U میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
episperm U پوشش تخم لفاف تخم
screw picket U میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
solenoid U سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
ring U تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
opisometer U الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
furthering U مجدد
furthers U مجدد
second U مجدد
seconding U مجدد
furthered U مجدد
furthermore U مجدد
further on U مجدد
reflorescence U مجدد
renewed U مجدد
seconds U مجدد
further U مجدد
seconded U مجدد
renascence U زندگی مجدد
recreations U خلق مجدد
recreation U خلق مجدد
reconditioning U تعمیر مجدد
re establishment U تاسیس مجدد
reactivation U فعالیت مجدد
regenerate U تولید مجدد
reassurance U اطمینان مجدد
reallocation U تخصیص مجدد
reinsurance U بیمه مجدد
reintegration U استقرار مجدد
reinterpretation U تفسیر مجدد
recurrences U رویدادن مجدد
recurrence U رویدادن مجدد
restatements U بیان مجدد
restatement U بیان مجدد
replenished U پرکردن مجدد
replenished U تدارک مجدد
replenishes U پرکردن مجدد
redrawing U رسم مجدد
remotion U حرکت مجدد
reinforcement U وضع مجدد
redrawn U رسم مجدد
reassurances U اطمینان مجدد
replenishes U تدارک مجدد
redraws U رسم مجدد
renegotiation U مذاکره مجدد
replenishing U تدارک مجدد
redraw U رسم مجدد
rehearsals U تکرار مجدد
replenishing U پرکردن مجدد
reoccur U فهور مجدد
rehearsal U تکرار مجدد
regenerating U تولید مجدد
regenerates U تولید مجدد
regenerated U تولید مجدد
reinfection U عفونت مجدد
reproduction U تولید مجدد
re-run U نمایش مجدد
retakes U گرفتن مجدد
redirection U راهنمایی مجدد
reconviction U محکومیت مجدد
reebtry U ورود مجدد
retaking U گرفتن مجدد
repayment U پرداخت مجدد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com