English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermocline U لایه منعکس کننده صوت در اب دریا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
deep scattering layer U لایههای منعکس کننده عمق دریا
layer depth U عمق لایه اول اب دریا
reflector U منعکس کننده
reflectors U منعکس کننده
baffles U صفحه منعکس کننده
baffled U صفحه منعکس کننده
barrel reflector U منعکس کننده لوله
abat voix U منعکس کننده صدا
baffle U صفحه منعکس کننده
baffling U صفحه منعکس کننده
relucent U منعکس کننده نور متشعشع
layer tints U هاشورهای نشان دهنده لایههای مختلف اب دریا هاشور لایه نما
barrel reflector U منعکس کننده وضع داخل لوله
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
periscope U منعکس کننده نور دریچه دید
periscopes U منعکس کننده نور دریچه دید
levelling course U لایه تسطیح کننده
delineascope U پرژکتور منعکس کننده عکس در روی یک پرده پرژکتوراگراندیسمان عکس
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
self reflexive U منعکس کننده تصویر خود خود پژواکی
transponder U تقویت کننده مستمر روی یک ماهواره که سیگنالها را ازیک ایستگاه زمینی دریافت کرده و انها را به ایستگاه گیرنده منعکس میکند
side reflector U منعکس کننده کناری رفلکتور کناری
reflectors U جسم منعکس کننده جسم صیقلی
reflector U جسم منعکس کننده جسم صیقلی
continental shelf U مقداری از خاک زیر اب دریا که از حاشیه ابهای ساحلی یک کشورشروع و به خطی که از ان اولین شیب تند قعر دریا اغاز میشود و ارتفاع ان باید بایداز سطح دریا 002 متر باشدختم میشود
coax U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxed U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxes U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
coaxing U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
co axial cable U کابلی که یک هسته مرکزی دارد و یک لایه محافظه و یک هدایت کننده دو جداره
services U توابعی که در یک لایه DSI برای استفاده در لایه بالاتر به کار می روند
control buoy U بویه کنترل کننده مینها دستگاهی که محل مینهای شناور زیر دریا را نشان میدهد
blanket course U لایه ضد میک لایه در برابر کشش موئی روکش پادرس
underlay U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
collapse pressure U حگاکثر فشار وارد به یک لایه تا ان لایه ریزش نکند
underlays U در زیر چیزی لایه قرار دادن لایه زیرین
media U زیر لایه در لایه اتصال داده از مدل شبکه OSI که دستیابی به رسانه ارسال را ممکن می سازد
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
blanket course U لایه محافظ در مقابل رس لایه پادرس
neap tide U کشندکمینه اب دریا حداقل جذر ومد نهایی اب دریا
isovelocity U نقاط هم سرعت اب دریا خطوط متحدالسرعت اب دریا
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
mean sea level U سطح متوسط ابهای دریا تراز میانگین ابهای دریا
delaminate U لایه لایه شدن
delamination U لایه لایه شدگی
lamination U لایه لایه سازی
interlayer U لایه بین دو لایه
delamination U لایه لایه شدن
argillite U خاک رس لایه لایه
delamination U لایه لایه کردن
baffling U منعکس
reflected U منعکس
baffle U منعکس
baffled U منعکس
baffles U منعکس
reflects U منعکس شدن
ring with U منعکس کردن
images U منعکس کردن
reactive U منعکس شونده
reflect U منعکس شدن
resounds U منعکس کردن
resounded U منعکس کردن
image U منعکس کردن
reflecting U منعکس شدن
resound U منعکس کردن
reflective U بازتابنده منعکس سازنده
re echo U دوباره منعکس شدن
reecho U دوبار منعکس شدن
reflectional U بازتابنده منعکس سازنده
reflectively U بطور منعکس شونده
indirect lighting U نور منعکس شده
reflected binary code U رمز دودویی منعکس شده
mirrors U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
mirrored U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
catoptric U وابسته به ایینه ونور منعکس شده
mirror U دراینه منعکس ساختن بازتاب کردن
camera lucida U دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
holding anchorage U لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
rebound U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
rebounded U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounds U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
rebounding U دوباره بجای اول برگشتن حرکت ارتجاعی داشتن منعکس شدن
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
backgrounds U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background U نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
mach stem U جبهه موج حاصل از تلاقی موج برخوردی و منعکس
shells U لایه
riband U لایه
coat U لایه
ribands U لایه
shelling U لایه
provine U لایه
lamellar U لایه لایه
lamellose U لایه لایه
ribbands U لایه
shell U لایه
leaf U لایه
layer U لایه
coated U لایه
coatings U لایه
padding U لایه
coats U لایه
yards U لایه
yard U لایه
course U لایه
coursed U لایه
courses U لایه
tier U لایه
substrate U لایه
strata U لایه ها
tiers U لایه
layer line U خط لایه
three ply U سه لایه
layers U لایه
three-ply U سه لایه
beds U لایه
bed U لایه
stuffless U بی لایه
ribband U لایه
stratum U لایه
hologram U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
holograms U تصویر سه بعدی که توسط الگوهای میانی ایجاد میشود وقتی که بخشی از منبع نور مثل لیزر از یک شی منعکس شود و با اشعه اصل ترکیب شود
wearing course U لایه رویی
layering U لایه بندی
hard layer U لایه سخت
sublevel U زیر لایه
hard layer U لایه سفت
reversing layer U لایه واگردان
subfloor U لایه زیر کف
pad U لایه پشتی
sand layer U لایه ماسه
bioderm U لایه زنده
pads U لایه پشتی
sub grade U لایه زیرین
stratification U لایه بندی
soil horizon U لایه خاک
traprock U لایه بازالتی
surfacing U لایه پوشش
ionosphere U لایه یونسفر
priming U لایه اول
magnetic layer U لایه مغناطیسی
substrate U زیر لایه
stratosphere U لایه- سپهر
superstratum U ابر لایه
base course U لایه شالوده
lamella U لایه صفحه
limnetic zone U لایه نورگیر اب
substratum U زیر لایه
binder course U لایه استر
top layer U لایه فوقانی
barrier layer U لایه سدی
surface course U لایه رویی
layer of rock U لایه سنگی
subsell U زیر لایه
basaltic stratum U لایه بازالتی
insulated layer U لایه عایق
impervious blanket U لایه ناتراوا
impervious blanket U لایه نفوذناپذیر
in layers U در چند لایه
intermediate layer U لایه میانی
the inner layer U لایه درونی
silt layer U لایه لای
acid lining U لایه اسیدی
multilayer U چند لایه
oxide film U لایه اکسیدی
plying U لایه کاغذ
depletion layer U تهی لایه
bedding U لایه زیرین
zonate U لایه دار
drainage course U لایه زهکش
thin film U لایه نازک
energy shell U لایه انرژی
carbon deposite U لایه کربن
undercoat U زیر لایه
outer shell U لایه والانس
pervious blanket U لایه زهکش
laminated U لاله لایه
priming layer U لایه استری
boundary layer U لایه مرزی
selected material U لایه فرم
stripping U برداشت لایه رو
stripping U تراش لایه رو
bottom layer U لایه مشترک
damp proof course= U لایه نمبند
damp proof course= U لایه نمگیر
blocking layer U لایه سدی
energy stage U لایه انرژی
confining layer U لایه فشارزا
overburden U لایه سربار
plasterboard U لایه گچی
frost blanket course U لایه ضد یخ قشر ضد یخ
strands U لایه رودخانه
filter layer U لایه صافی
filter layer U لایه پالایش
five ply U پنج لایه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com