English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
flap U قسمت اویخته هر شیئی
flapped U قسمت اویخته هر شیئی
flaps U قسمت اویخته هر شیئی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flews U قسمت اویخته لب بالای سگ
dag U قسمت تیز هر چیزی که اویخته باشد
flaps U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flapped U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
flap U برگه یا قسمت اویخته زبانه کفش
giants stride U تیری که قسمت بالای ان گردنده وطنابهایی ازان اویخته اس
nutant U سرازیر اویخته زیور اویخته
objected U شیئی
indirect objects U شیئی
objecting U شیئی
objects U شیئی
articles U شیئی
object U شیئی
article U شیئی
direct objects U شیئی
object cathexis U نیروگذاری در شیئی
goal object U شیئی هدف
love object U شیئی محبوب
stimulus object U شیئی محرک
object libido U متمرکزبر شیئی
objective glass U عدسی شیئی
objective lens U عدسی شیئی
object glass U عدسی شیئی
object choice U شیئی گزینی
objectives U عدسی شیئی
object constancy U ثبات شیئی
lost article U شیئی گمشده
objective U عدسی شیئی
found article U شیئی گمشده
reification U شیئی انگاری مفهومها
diffraction loading U منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
pinpoint photograph U عکس تکی یا زوجی یک شیئی یا هدف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
a white elephant U شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
nose piece U قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
bugged U اطاق یا شیئی که حاوی یک وسیله استراق سمع پنهانی باشد
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
dropper U اویخته
droppers U اویخته
suspended U اویخته
pendants U اویخته
pendant U اویخته
overhung U اویخته
penduline U اویخته
poutingly U با لب اویخته
flappy U اویخته
pendent U اویخته
pensile U اویخته
hung U اویخته
underhung U اویخته
flapping U اویخته
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
beetle U اویخته شدن
flapped U اویخته وشل
cat walk U راه رو اویخته
chap fallen U لب ولوچه اویخته
flaps U اویخته وشل
pendulums U جسم اویخته
punka U بادبزن اویخته
flap eared U اویخته گوش
beetles U اویخته شدن
down in the mouth U لب و لوچه اویخته
flap U اویخته وشل
pendulum U جسم اویخته
pendentive dome U گنبد اویخته
suspended ceiling U سقف اویخته
suspensed load U بار اویخته
lappet U گوشت اویخته
lobbed U گوشت یا پوست اویخته
lobbing U گوشت یا پوست اویخته
lop eared U دارای گوش اویخته
lob U گوشت یا پوست اویخته
flaccid U چروک شده اویخته
lopeared U دارای گوشهای اویخته
lobs U گوشت یا پوست اویخته
lappet U لبه اویخته کلاه
penduline U دارای اشیان اویخته
dolman sleeve U استین گشاد و اویخته
thrum U ریشه یانخ اویخته
truss U بدار اویخته شدن خرپا
trusses U بدار اویخته شدن خرپا
trussed U بدار اویخته شدن خرپا
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
pensile birds U پرندگانی که اشیانه اویخته میسازند
trussing U بدار اویخته شدن خرپا
pendulously U بطور اویخته یا تاب خور
breasted transmitter U میکروفونی که به گردن اویخته میشود
lobated U دارای غبغب یازائده اویخته
lobate U دارای غبغب یازائده اویخته
to poke one's head U با سرپایین اویخته راه رفتن
dipping sonar U سونار اویخته از هواپیما یاهلیکوپتر
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
slouch hat U کلاه لبه پهن ولبه اویخته
hanging U بدار زدن چیز اویخته شده
pinup girl U دختر زیبایی که عکسهایش به دیوار اویخته شود
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
valance U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
pantaloon U پیر مرد عینکی شلوار اویخته دلقک
valences U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
valances U لبه اویخته کلاه یا سرپوش نیم پرده
lugsail U بادبان چهارگوشی که بطوراریب به زورق یا قایق اویخته شود
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
jackrabbit U نژاد خرگوشهای بزرگ شمال امریکا که گوشهای دراز و اویخته دارند
crosshead U وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میش ود
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
lobe U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
lobes U اویز بخش پهن وگردی که بچیزی اویخته یا پیش امده باشد لخته
sabretache U خرجین یاکیسه چرمی پهن که بکمر بند سرباز سواره نظام اویخته است
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
slackest U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
slacks U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
light U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
slack U دامن اویخته وشل لباس یا هر چیزاویخته وشل
lighted U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
lightest U چراغ اویخته پرتو مرئی نور مرئی
pouter U لب ولوچه دار دارای لب ولوچه اویخته
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
slouches U خمیده بودن اویخته بودن
slouch U خمیده بودن اویخته بودن
slouched U خمیده بودن اویخته بودن
slouching U خمیده بودن اویخته بودن
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
sects U قسمت
sect U قسمت
compartmental U قسمت قسمت
arm U قسمت
caboodle U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
ratio U قسمت
data division U قسمت
ratios U قسمت
compartment U قسمت
compartments U قسمت
Corp U قسمت
dole U قسمت
segments U قسمت
instalment U قسمت
instalments U قسمت
divisions U قسمت
department U قسمت
departments U قسمت
installments U قسمت
section U قسمت
sections U قسمت
plank U قسمت
piece U قسمت
pieces U قسمت
segment U قسمت
division U قسمت
canto U قسمت
unit U قسمت
units U قسمت
percentage U قسمت
percentages U قسمت
snick U قسمت
kismet U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
internode U قسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com