English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
superimposition U قرار گیری برروی چیز دیگر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dials U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialled U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dialed U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
dial U شماره گیری با تلفن که در طرف دیگر یک مودم و یک کامپیوتر قرار دارند.
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
common of fishery U حق ماهی گیری درابهای دیگر
intruders U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
intruder U قرار دادن چیزی در چیز دیگر
substitute U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimposes U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
superimpose U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
substituted U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
substituting U قرار دادن چیزی درمحل چیز دیگر.
superimposing U قرار دادن چیزی در بالای چیز دیگر
slip sheet U صفحه سفیدی که بین دوصفحه چاپی دیگر قرار داده شده
lineup U اماده ومجهز کردن ترتیب جای بازیکنان فوتبال طرز قرار گیری
concertina fold U قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
reentrant subroutine U زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
stacked U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack U قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
penetrometer U وسیلهای برای اندازه گیری قدرت نفود اشعه ایکس واشعههای نافد دیگر توسط مقایسه عبور و نفوذ انها درموارد مختلف
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
on U برروی
dissimulates U برروی خودنیاوردن
dissimulated U برروی خودنیاوردن
dissimulate U برروی خودنیاوردن
floating U متحرک برروی اب
dissimulating U برروی خودنیاوردن
she gave me a kiss U برروی من بوسه داد
axing U اسکی برروی موج
murals U واقع برروی دیوار
mural U واقع برروی دیوار
axe U اسکی برروی موج
axed U اسکی برروی موج
epigeal U روینده برروی زمین روخاکی
takeoff leg U پایی که فشار برروی ان است
edge set U فشار برروی لبههای اسکی
scalding U اثر اب جوش برروی پوست
scalded U اثر اب جوش برروی پوست
scald U اثر اب جوش برروی پوست
belly whopper U شیرجه شناگر برروی شکم
scalds U اثر اب جوش برروی پوست
contour strip cropping U کشت نواری برروی خطوط میزان
lighter aboard ship حمل قایق وبار آن برروی کشتی
plopping U صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plops U صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plop U صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
plopped U صدای چیز پهنی که برروی اب بیفتد
stay sail U بادبان نصب شده برروی دیرک
haulier U حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
hauliers U حمل کننده محمولههای سنگین برروی جاده
die U توپی که درحال افتادن برروی زمین است
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
heliogravure U گراورسازی بوسیله نور برروی صفحه حساس
flotsam U کالاهایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
flotsam and jetsam U کالایی که پس از غرق شدن کشتی برروی اب شناور است
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
alignments U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
alignment U میخی که در سوراخی قرار می دهند تا دو وسیله متوازن قرار بگیرند
sound frack U محل مخصوص ضبط صوت برروی حاشیه فیلم ناطق
chips U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
chip U قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی آزمایش روی مدارهای دیگر یا قط عات دیگر است
posturing U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture U چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
otherwise <adv.> U به ترتیب دیگری [طور دیگر] [جور دیگر]
electromagnetic wave U موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
surface mount technology U روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
conversion U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
conversions U وسیلهای که داده را از یک فرمت به فرمت دیگر تبدیل میکند. مناسب برای سیستم دیگر بدون تغییر محتوای
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
some other time U دفعه دیگر [وقت دیگر]
tunnelling U روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
writ of error U قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
he was otherwise ordered U جور دیگر مقدر شده بود سرنوشت چیز دیگر بود
yoke U جفت یا گروهی ازهدهای خواندن- نوشتن که به یکدیگر متصل هستند و برروی دو یا چند شیار نوار یادیسک مغناطیسی حرکت می کنند
real balance effect U اثر پیگو اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مخارج مصرفی
letterheads U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead U مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
deck cargo U بار روی عرشه کشتی بارگیری برروی عرشه
ptomaine U مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
shifted U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shift U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
shifts U تغییر از یک مجموعه حروف به دیگر , که امکان استفاده از حروف دیگر
classifies U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classify U در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
metafile U 1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
he had no more no to say U دیگر سخنی نداشت که بگوید دیگر حرفی نداشت
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
countershaft U محور رابطه در یک رشته محور که بین محور ومتحرک قرار می گیرد تا نسبت سرعت زیادی را بوجود اوردو یا در محلی قرار گیرد که در ان اتصال مستقیم مشکل باشد
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
HTML U مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
piezoelectric U ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
trans shipment U انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
reaganomics U اقتصادطرفدار عرضه است که اساس ان بر خلاف اقتصاد کینزی برروی مدیریت عرضه قراردارد . در این اقتصاد کاهش مالیات بعنوان یک محرک اقتصادی که باعث افزایش تولید و عرضه خواهد شد معرفی میشود
point voting system U سیستم رای گیری عددی سیستم رای گیری امتیازی
compression molding process U فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
declinating station U ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter U وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
moving iron instrument U دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
anymore U دیگر
alternatives U شق دیگر
no more U دیگر نه
alternatives U دیگر
thence U دیگر
others U دیگر
secus U از دیگر سو
alternative U دیگر
of one another <adv.> U از هم دیگر
from each other <adv.> U از هم دیگر
from one another <adv.> U از هم دیگر
else U دیگر
furthered U دیگر
he is no more U او دیگر
one an other U یک دیگر
further U دیگر
furthering U دیگر
furthers U دیگر
alternative U شق دیگر
other U دیگر
of each other <adv.> U از هم دیگر
another U دیگر
next U دیگر
again U دیگر
bias U سو گیری
biases U سو گیری
luting U گل گیری
recapture U پس گیری
monogyny U یک زن گیری
recaptured U پس گیری
exorcism U جن گیری
skim U کف گیری
lutation U گل گیری
skimmed U کف گیری
skims U کف گیری
exorcisms U جن گیری
resumption U از سر گیری
recapturing U پس گیری
recaptures U پس گیری
retractaion U پس گیری
scorification U کف گیری
recature U پس گیری
dewatering U اب گیری
catch U بل گیری
accords U قرار
rate U قرار
arrangements U قرار
rates U قرار
accorded U قرار
accord U قرار
dictum U قرار
equanimity U قرار
arrangement U قرار
variable U بی قرار
variables U بی قرار
swage U قرار
dictums U قرار
concord U قرار
accommodations U قرار
accommodation U قرار
stipulation U قرار
moonish U بی قرار
black smiths, top swage U قرار
decision U قرار
decisions U قرار
restless U بی قرار
writ U قرار
writs U قرار
at the rate of U از قرار
arrangment U قرار
at U از قرار
pigou effect U اثر مانده واقعی اثر کاهش سطح قیمت ها برروی مصرف که بر اساس این اثر با کاهش سطح قیمت ها و در نتیجه بالا رفتن عرضه واقعی پول و افزایش ارزش واقعی ثروت مصرف نیز افزایش خواهد یافت
about-face U سوی دیگر
on the other side <adv.> U از سوی دیگر
by the same token <adv.> U از سوی دیگر
tother U بعدی دیگر
on the other hand <adv.> U از سوی دیگر
about face U سوی دیگر
another guess U قسمتی دیگر
about-faces U جهت دیگر
about-faces U سوی دیگر
about-face U جهت دیگر
otherwise <adv.> U از سوی دیگر
t' other U بعدی دیگر
on the other side <adv.> U ازطرف دیگر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com