English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stock U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stocked U قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
carriage U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
carriages U قنداق توپ یا جنگ افزار قنداق
manubrium U قبضه تفنگ
pieces U قبضه توپ یا تفنگ
piece U قبضه توپ یا تفنگ
stock U قنداق تفنگ
butted U ته قنداق تفنگ
butted U قنداق تفنگ
butts U ته قنداق تفنگ
butt U قنداق تفنگ
butt U ته قنداق تفنگ
gun butt U قنداق تفنگ
buttstock U قنداق تفنگ
gun stock U قنداق تفنگ
butts U قنداق تفنگ
stocked U قنداق تفنگ
butt plate U صفحه ته قنداق تفنگ
gun butt U ضربه زدن با قنداق تفنگ
toes U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
toe U گوشه انتهایی قنداق تفنگ
butt plate U صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
tipstock U قنداق جدا شونده تفنگ یااسلحه
hagbut U نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
hackbut U نوعی تفنگ شمخال که ته قنداق ان خمیده است
service practice U مشق پای قبضه جنگ افزار تمرین عملی
barbette U ستون نگهدارنده قبضه توپ ستون نگهدارنده قنداق توپ
MSX U استاندارد سخت افزار و نرم افزار برای کامپیوترهای خانگی که می توانند از نرم افزار متغیر استفاده کنند
fowling piece U تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
vendors U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
vendor U سخت افزار یا نرم افزاری که با سخت افزار یا نرم افزار فروشنده دیگر هم کار میکند
rifle salute U احترام با تفنگ سلام با تفنگ
rifle shot U تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
fowling piece U تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
systems U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
configuration U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
target market U بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
configurations U روش تنظیم و نصب سخت افزار و نرم افزار سیستم کامپیوتری
system U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
benchmark problem U کار یا برنامه بررسی اعتبار کارایی سخت افزار یا نرم افزار
test U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tests U قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
benchmark U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosing U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
benchmarks U برنامه بررسی کارایی نرم افزار یا سخت افزار یک سیستم
diagnosed U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
diagnose U ثیرات خطا روی سخت افزار یا خطایی درنرم افزار
pseudo random U سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده اعداد تصادفی
link U اتصال یا وصل کردن دو قطعه سخت افزار یا نرم افزار
compatibility U توانایی دونرم افزار یا سخت افزار برای کارکردن باهم
featured U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
featuring U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
features U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
feature U تابع یا توانایی خاص یا طراحی از نرم افزار یا سخت افزار
stations U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
canonical schema U نوعی پایگاه داده ها که مستقل از نرم افزار یا سخت افزار موجود است
disaster recovery plan U طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
station U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
flexibility U توانایی سخت افزار یا نرم افزار برای تط ابق با موقعیتها یا کارهای مختلف
fine tune U تنظیم خصوصیات و پارامترهای نرم افزار و سخت افزار برای افزایش کارایی
stationed U نرم افزار و سخت افزار در مشخصات FDDJ که حاوی اطلاعات کنترل هستند
man machine interface U سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای ارتباط ساده تر کاربر با ماشین
ergonomics U بخشی از طراحی نرم افزار یا سخت افزار تا برای استفاده مناسب و امن شود
portability U گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
documentation U اطلاعات یانموادرهایی که شرح توابع و استفاده و عمل سخت افزار یا نرم افزار می دهند
usability U امکانی که سخت افزار یا نرم افزار با آن استفاده می شون
special interest group U که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
hack U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
hacked U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
off the shelf U محصول سخت افزار یا نرم افزار با تولید انبوه
hacks U تجربه کردن نرم افزار و سخت افزار کامپیوتری
trap U وسیله , نرم افزار یا سخت افزار که چیزی مثل متغیر, خطا یا مقدار دریافت میکند
customised U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
convention U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
customizes U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
conventions U استاندارها یا قوانین آشنا که برای ایجاد سازگاری نرم افزار یا سخت افزار باید دنبال شوند
desktop U ترکیب نرم افزار خالص و سخت افزار اضافی که به کاربر امکان ویرایش ویدیو روی PC میدهد
customises U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized U فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
problems U خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
funware U برنامههای بازی در سخت افزار- نرم افزار
problem U خرابی یا اشکال در سخت افزار یا نرم افزار
databases U نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
database U نرم افزار مدیریت پایگاه داده که روی کامپیوتر سرور شبکه اجرا میشود و در یک سیستم Client / Server استفاده میشود. کاربر با نرم افزار مشتری کار میکند که دادهای که ازنرم افزار سرور بازیابی شده است فرمت میکند و نمایش میدهد
technical U وسیله تکنیکی به کاربر برای شرح نحوه استفاده از نرم افزار یا سخت افزار یا علت عدم کارکردن آن
DirectSound U در ویندوز ماکروسافت استاندارد برنامه نویسی واسط ها برای کنترل نرم افزار بازی ها از سخت افزار صوتی
MMI U سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
database U ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
databases U ترکیب سخت افزار و نرم افزار که برای پردازش سریع اطلاعات پایگاه داده ها طراحی شده است
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
fault U موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
faulted U موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
hardwired logic U تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
faults U موقعیتی که در آن سخت افزار یانرم افزار مشکلی پیدا کرده اند و خوب کار نمیکنند. مراجعه شود به ERROR/BUG
dependent U غیر استاندارد یا چیزی که روی سخت افزار یا نرم افزار تولید کننده دیگر بدون متغیر قابل استفاده نیست
expandable U با افزودن نرم افزار یا سخت افزار
micros U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
micro U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
microcomputer U کامپیوتر ابتدایی بر پایه قطعه CPU جدی دکه به طراحان سخت افزار و نرم افزار امکان تجربه کردن وسیله را می دهند
hilt U قبضه
premption U قبضه
griped U قبضه
hilts U قبضه
twain U واسط برنامه نویسی استاندارد سافت Packard-Hewlett, Logiteel, Gantman Kodeck , Aldis , Caere که به نرم افزار امکان سخت افزار تصویر میدهد
artillery piece U قبضه توپخانه
readies U قبضه حاضر
ready U قبضه حاضر
readying U قبضه حاضر
section chief U رئیس قبضه
Ten firearms . U ده قبضه اسلحه
handles U قبضه شمشیر
handle U قبضه شمشیر
pieces U قبضه سلاح
base mortar U قبضه مبنا
base piece U قبضه مبنا
section U قبضه توپ
gun captain U رئیس قبضه
sections U قبضه توپ
piece U قبضه سلاح
readied U قبضه حاضر
cornering the market U قبضه نمودن بازار
drills U مشق پای قبضه
registered letter with receipt attached U نامه سفارشی دو قبضه
drilled U مشق پای قبضه
gun section U یک قبضه توپ با نفرات
certified mail U پست سفارشی دو قبضه
drill U مشق پای قبضه
haft U قبضه دسته گذاشتن
To gain full control of the affairs . To have a tight grip on things. U کارها را قبضه کردن
teleprinter U واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
teleprinters U واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال
patches U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
patch U تصحیح کوچک در نرم افزار توسط کاربر در ساختار ناشر نرم افزار
They have seized ( dominated) the country. U مملکت را قبضه کرده اند
manubrium U عضو یا قسمت قبضه مانند
gripe U گیره چسبیدن قبضه کردن
gun stock U قنداق
wrapping U قنداق
gun butt U کف قنداق
wrappings U قنداق
base piece U قنداق
butts U کف قنداق
baby linen U قنداق
butted U کف قنداق
swaddling clothes U قنداق
swaddling bands U قنداق
butt U کف قنداق
His speech gripped the television viewers ( audience ). U سخنرانی اش بینندگان تلویزیون را قبضه کرد
handles U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
handle U قبضه شمشیر دستگیره جابجا کردن
toilet-training U از قنداق درآوردن
diapers U پارچهء قنداق
swaddle U قنداق کردن
spades U قنداق خمپاره
bambino U تصویرمسیح در قنداق
gun carriage U قنداق توپ
top carriage U قنداق بالا
diaper U پارچهء قنداق
swaddle U در قنداق پیچیدن
pilch U لچک قنداق
pilch U قنداق سه گوش
butt stroke U سخمه ته قنداق
artillery mount U قنداق توپخانه
butt stroke U ضربه با ته قنداق
inswathe U قنداق کردن
butt plate U صفحه کف قنداق
spade U قنداق خمپاره
artillery carriage U قنداق توپ
arms control measures U مقررات کنترل جنگ افزار اقدامات کنترلی جنگ افزار
swathe U قنداق کردن نوار
swathes U قنداق کردن نوار
swath U قنداق کردن نوار
unswathe U از قنداق باز کردن
wrap U قنداق کردن پوشانیدن
wraps U قنداق کردن پوشانیدن
artillery carriage U قنداق سلاح توپخانه
settling rounds U تیر استقرار قنداق توپ
sited U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
sites U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site U مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
haul defilade U قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر
cant U انحراف قبضیتن توپ زاویه میل قنداق
CD I U استانداردهای سخت افزار و نرم افزار که داده و تصویر و متن را روی یک دیسک فشرده ترکیب میکند و به کاربر اجازه میدهد تا با نرم افزاری که روی ROM-CD ذخیره شده است کار کند
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
IBM U اصط لاح کلی برای کامپیوتر شخصی که با سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر IBM سازگار است بدون توجه به اینکه پردازنده Intel از کدام استفاده میکند. حاوی با EISA,ISA یا MCA است
firewall U سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
dry sum U تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
cartels U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
cartel U اتحادیه کمپانیهای تولید و عرضه کننده کالا به منظور قبضه کردن بازارکشور یا حتی جهان و تعیین قیمتها به میل خود وجلوگیری از رقابت
preempt U پیشدستی کردن قبضه کردن
section chief U فرمانده رسد فرمانده قبضه
firer U تفنگ
rifle (rifled bore) U تفنگ
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com