Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
voidable
U
قابل نقض جایز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
guild socialism
U
سوسیالیسم صنفی عقیده کسانی که درعین اعتقاد به سوسیالیسم معتقد به ایجاد سیستم عدم تمرکز در مورد اصناف ودادن ازادی بیشتر به انهابودند و کنترل دولتی صاحبان حرف را جایز نمیشمردند واز این نظر گرایش ایشان به سندیکالیسم قابل توجه است
Other Matches
lawful
U
جایز
frees
U
جایز
freeing
U
جایز
freed
U
جایز
free
U
جایز
allowable
U
جایز
voidable
U
جایز
permissible
U
جایز
fallible
U
جایز الخطا
to put a premium on
U
جایز کردن
competent to possess
U
جایز التصرف
peccancy
U
جایز الخطایی
revocable contract
U
عقد جایز
inadmissible
U
غیر جایز
admittable
U
جایز پسندیده
to d. of
U
جایز شمردن نپسندیدن
limit state
U
حالت خاص یک ساختمان که دیگر وفیفه خودرا انجام نمیدهد و یا شرایطی که برای ان طرح شده است جایز نمیباشد
terrorism
U
عقیده به لزوم ادمکشی و ایجاد وحشت دربین مردم و یا سیستم فکری یی که هر نوع عملی را برای رسیدن به اهداف سیاسی جایز می داند
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
sensible
U
قابل درک قابل رویت
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
sensible
U
قابل حس
soluble
U
قابل حل
apt
U
قابل
able
U
قابل
abler
U
قابل
ablest
U
قابل
qualified
U
قابل
capable
U
قابل
incapable
U
نا قابل
solvable
U
قابل حل
dissoluble
U
قابل حل
good
U
قابل
thorough paced
U
قابل
acceptor
U
قابل
translatable
U
قابل تعبیر
passable
U
قابل عبور
transformative
U
قابل تغییر
limpsy
U
قابل انحناء
criticizable
U
قابل انتقاد
limsy
U
قابل انحناء
passable
U
قابل قبول
tractile
U
قابل اتساع
crystallizable
U
قابل تبلور
limit of inflammability
U
حد قابل اشتعال
believable
U
قابل قبول
arguable
U
قابل بحث
tractile
U
قابل کشش
kenspeckle
U
قابل شناسایی
arguably
U
قابل بحث
acceptable
U
قابل قبول
transferable
U
قابل ورابری
accountable
U
قابل توضیح
recoverable
U
قابل وصول
limpsey
U
قابل انحناء
plausible
U
قابل استماع
amenable
U
قابل جوابگویی
changeable
U
قابل تغییر
leviable
U
قابل تحمیل
translatable
U
قابل ترجمه
liable
U
قابل اطمینان
licensable
U
قابل اجازه
cultivable
U
قابل کشت
procurable
U
قابل حصول
obtainable
U
قابل حصول
transferable
U
قابل انتقال
acceptable
U
قابل پذیرش
crescive
U
قابل رشد
spareable
U
قابل امساک
supportable
U
قابل تحمل
supposable
U
قابل فرض
swimmable
U
قابل شناوری
controllable
U
قابل نظارت
controllable
U
قابل کنترل
controvertible
U
قابل اعتراض
submersible
U
قابل شناوری
temptable
U
قابل اغوا
terminable
<adj.>
U
قابل فسخ
controvertible
U
قابل مباحثه
thankworthy
U
قابل سپاسگزاری
superposable
U
قابل انطباق
superimposable
U
قابل تزاید
superimposable
U
قابل تحمیل
construable
U
قابل تفسیر
constructible
U
قابل ساختن
contestable
U
قابل اعتراض
observable
U
قابل مراعات
statutable
U
قابل تقنین
knowable
U
قابل دانستن
continuable
U
قابل ادامه
suable
U
قابل پیگرد
submergible
U
قابل فروکردن در اب
contractile
U
قابل انقباض
contradictable
U
قابل تکذیب
superimposable
U
قابل اضافه
elastic
U
قابل ارتجاع
liveable
U
قابل زیستن
livable
U
قابل زندگی
considerable
U
قابل توجه
traceable
U
قابل ردیابی
employable
U
قابل استخدام
traceable
U
قابل تعقیب
livable
U
قابل معاشرت
conveyable
U
قابل انتقال
conveyable
U
قابل رساندن
correctable
U
قابل تصحیح
emendable
U
قابل تصحیح
livable
U
قابل زیستن
divisible
U
قابل تقسیم
to come into effect
U
قابل اجراشدن
liveable
U
قابل معاشرت
thinkable
U
قابل فکر
newsworthy
U
قابل انتشار
liveable
U
قابل زندگی
titratable
U
قابل عیارگیری
to take effect
U
قابل اجراشدن
to come into operation
U
قابل اجراشدن
opens
U
قابل بحث
opened
U
قابل بحث
open
U
قابل بحث
extendable
U
قابل تعمیم
extendable
U
قابل تمدید
pitiable
U
قابل ترحم
mobiles
U
قابل حرکت
serviceable
U
قابل استفاده
permeable
U
قابل نفوذ
diminishable
U
قابل کاستن
dirigible
U
قابل هدایت
vaporizable
U
قابل تبخیر
discountable
U
قابل کسر
discoverable
U
قابل کشف
discriminable
U
قابل تمیز
discussable
U
قابل بحث
discussible
U
قابل بحث
dislikable
U
قابل تنفر
variative
U
قابل تغییر
culpable
U
قابل مجازات
dislikeable
U
قابل تنفر
dilatable
U
قابل اتساع
reversible
U
قابل نقض
expendable
U
قابل خرج
realizable
U
قابل تحقق
realizable
U
قابل درک
sociable
U
قابل معاشرت
adaptable
U
قابل توافق
tolerable
U
قابل قبول
tolerable
U
قابل تحمل
flammable
U
قابل اشتعال
inflammable
U
قابل اشتعال
diffusible
U
قابل انتشار
excitable
U
قابل تحریک
applicable
U
قابل اطلاق
writable
U
قابل درج
applicable
U
قابل اجراء
displaceable
U
قابل تغییر
vibratile
U
قابل اهتزاز
willable
U
قابل اعمال
willable
U
قابل ارث
inventible
U
قابل جعل
winnable
U
قابل فتح
inventible
U
قابل اختراع
investigable
U
قابل رسیدگی
wirable
U
قابل مخابره
excusable
U
قابل عفو
worshipful
U
قابل پرستش
pardonable
U
قابل عفو
pardonable
U
قابل بخشیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com