Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
workable
U
قابل استخراج
exploitable
U
قابل استخراج
decipherable
U
قابل استخراج
extractible
U
قابل استخراج
mibeable
U
قابل استخراج
minable
U
قابل استخراج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
educible
U
قابل استخراج یا استنباط
Other Matches
productions
U
استخراج
decipherment
U
استخراج
production
U
استخراج
copper extraction
U
استخراج مس
extraction
U
استخراج
excerption
U
استخراج
eduction
U
استخراج
exploitation
U
استخراج
working
U
استخراج
extraction of copper
U
استخراج مس
workings
U
استخراج
message retrieval
U
استخراج پیام
mibeable
U
استخراج شدنی
winnings
U
استخراج معدن
minable
U
استخراج شدنی
pan
U
استخراج کردن
counting votes
U
استخراج اراء
extracting
U
استخراج کردن
extracts
U
استخراج کردن
winning
U
استخراج معدن
under ground mining
U
استخراج زیرزمینی
under ground working
U
استخراج زیرزمینی
derivations
U
استنساخ استخراج
stope
U
استخراج کردن
pans
U
استخراج کردن
pan-
U
استخراج کردن
derivation
U
استنساخ استخراج
exploitation
U
انتفاع استخراج
extraction point
U
محل استخراج
educt
U
استخراج یا استنباط
silver extraction
U
استخراج نقره
extractors
U
استخراج کننده
extraction of bitumen
U
استخراج قیر
extractable
U
استخراج شدنی
extractor
U
استخراج کننده
extract copper
U
مس استخراج شده
separatory funnel
U
قیف استخراج
acid extraction
U
استخراج اسیدی
production of oil
U
استخراج نفت
exploiters
U
استخراج کننده
extracted
U
استخراج کردن
gold mining
U
استخراج طلا
draw out
U
استخراج کردن
indecipherable
U
غیرقابل استخراج
feature extraction
U
استخراج خصیصه
mining
U
استخراج معدن
exploiter
U
استخراج کننده
extraction thimble
U
انگشتانه استخراج
extract
U
استخراج کردن
extraction solvent
U
حلال استخراج کننده
surface mining
استخراج معدن روباز
strip mining
[American E]
U
استخراج معدن روباز
opencast mining
[British E]
U
استخراج معدن روباز
Open-pit mining
U
استخراج معدن روباز
metallurgy
U
استخراج و ذوب فلزات
educe
U
گرفتن استخراج کردن
illatively
U
بطریق استنتاج یا استخراج
quarries
U
استخراج کردن معدن
mined
U
استخراج کردن یاشدن
pull out quote
U
عبارت استخراج شده
mine
U
استخراج کردن یاشدن
extract
U
بیرون کشیدن استخراج
grub
U
از کتاب استخراج کردن
extracts
U
بیرون کشیدن استخراج
saltworks
U
محل استخراج نمک
salter
U
استخراج کننده نمک
grubbed
U
از کتاب استخراج کردن
grubs
U
از کتاب استخراج کردن
quarry
U
استخراج کردن معدن
extracted
U
بیرون کشیدن استخراج
quarrying
U
استخراج کردن معدن
mines
U
استخراج کردن یاشدن
extracting
U
بیرون کشیدن استخراج
continuous extraction apparatus
U
دستگاه استخراج پیوسته
extract
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
extracting
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
extracts
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
pyrometallurgy
U
استخراج فلزات در اثر حرارت
surface digging
U
استخراج معادن در سطح زمین
saltern
U
کارخانه یا معدن استخراج نمک
metallurgical
U
وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
extracted
U
بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgy
U
فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
acetum
U
استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
public opinion polling
U
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
hydrometallurgy
U
استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
metallurgic
U
وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
stope
U
حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
copper smelting
U
استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
blasting machine
U
دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
quarry sap
U
مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
friendly front end
U
طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
recoverable item
U
وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
archival quality
U
مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
escrow
U
سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
exigible
U
قابل مطالبه قابل پرداخت
combustible
U
قابل سوزش قابل تراکم
changeable
U
قابل تعویض قابل تبدیل
observable
U
قابل مشاهده قابل گفتن
elastic
U
قابل کش امدن قابل انعطاف
sensible
U
قابل درک قابل رویت
tenable
U
قابل مدافعه قابل تصرف
thankworthy
U
قابل تشکر قابل شکر
presentable
U
قابل معرفی قابل ارائه
adducible
U
قابل اضهار قابل ارائه
flexile
U
قابل تغییر قابل تطبیق
achievable
U
قابل وصول قابل تفریق
presumable
U
قابل استنباط قابل استفاده
presentable
U
قابل نمایش قابل تقدیم
exigible
U
قابل تقاضا قابل ادعا
bilable
U
قابل رهایی قابل ضمانت
transferable
U
قابل واگذاری قابل انتقال
quercetin
U
ماده رنگی کریسیتین
[این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
capacity
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacities
U
حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
safflower
U
گل رنگ
[این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
visual display unit
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal
U
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
eliciting
U
استخراج کردن استنباط کردن
elicited
U
استخراج کردن استنباط کردن
elicits
U
استخراج کردن استنباط کردن
elicit
U
استخراج کردن استنباط کردن
exploiting
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploit
U
استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
inconvertible
U
غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
floatable
U
قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible
U
غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indemonstrable
U
غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
indiscoverable
U
غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
adobe type manager
U
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
inexplicably
U
بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
vendible
U
قابل فروش جنس قابل فروش
vendable
U
قابل فروش جنس قابل فروش
cleavable
U
قابل شکافته شدن قابل ورقه ورقه شدن
air transportable sonar
U
سونار مخصوص هواپیما سونار قابل حمل با هواپیما سونار قابل حمل هوایی
able
U
قابل
incapable
U
نا قابل
solvable
U
قابل حل
abler
U
قابل
acceptor
U
قابل
thorough paced
U
قابل
dissoluble
U
قابل حل
capable
U
قابل
ablest
U
قابل
apt
U
قابل
good
U
قابل
sensible
U
قابل حس
soluble
U
قابل حل
qualified
U
قابل
declinable
U
قابل تصریف
challengeable
U
قابل اعتراض
ponderable
U
قابل سنجش
claimable
U
قابل مطالبه
preventable
U
قابل جلوگیری
preventible
U
قابل جلوگیری
decomposable
U
قابل تجزیه
deliverable
U
قابل تحویل
plantable
U
قابل کشت
demandable
U
قابل تقاضا
potable
U
قابل شرب
potatory
U
قابل شرب
elastic
U
قابل ارتجاع
predicable
U
قابل اسناد
defeasible
U
قابل القاء
pregnable
U
قابل ابستنی
prescriptible
U
قابل تجویز
caducity
U
قابل زوال
deducible
U
قابل کسر
piceous
U
قابل اشتعال
opens
U
قابل بحث
combinable
U
قابل ترکیب
controvertible
U
قابل اعتراض
come at able
U
قابل وصول
conveyable
U
قابل رساندن
conveyable
U
قابل انتقال
comestible
U
قابل خوردن
controvertible
U
قابل مباحثه
committable
U
قابل ارتکاب
controllable
U
قابل کنترل
extendable
U
قابل تعمیم
extendable
U
قابل تمدید
correctable
U
قابل تصحیح
emendable
U
قابل تصحیح
collectible
U
قابل وصول
opened
U
قابل بحث
open
U
قابل بحث
decidable
U
قابل حکم
cultivable
U
قابل کشت
crystallizable
U
قابل تبلور
criticizable
U
قابل انتقاد
citable
U
قابل ذکر
claimable
U
قابل ادعا
crescive
U
قابل رشد
cogitable
U
قابل تفکر
cognizable
U
قابل درک
collectable
U
قابل وصول
divisible
U
قابل تقسیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com