Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
controllability
U
قابلیت کنترل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interoperability
U
قابلیت همکاری با قسمتها یایکانهای دیگر قابلیت تعمیم کار یک یکان
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
airmobility
U
قابلیت حمل به وسیله هوارو قابلیت تحرک هوایی
elasticity
U
خاصیت فنری قابلیت ارتجاع و خم شدن قابلیت انعطاف
swimming capability
U
قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
flotation
U
قابلیت شناوری یک خودرو قابلیت غوطه وری در اب
electromagnetic compatability
U
قابلیت انطباق الکترومغناطیسی قابلیت کارهماهنگ الکتریکی
serviceability
U
قابلیت استفاده مجدد قابلیت به کار بردن
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
accession
U
قابلیت دسترسی قابلیت اجرا و انجام
commensurability
U
قابلیت قیاس قابلیت اندازه گیری
ductility
U
قابلیت کشش قابلیت تورق
reflectance
U
قابلیت بازتاب قابلیت انعکاس
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
strain hardenability
U
قابلیت سخت گردانی کششی قابلیت سخت گردانی تغییربعدی قابلیت سخت گردانی سرد
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
eligibility
U
قابلیت
abilities
U
قابلیت
fitness
U
قابلیت
capacities
U
قابلیت
capacity
U
قابلیت
habilitation
U
قابلیت
competence
U
قابلیت
adaptability
U
قابلیت
ability
U
قابلیت
susceptibility
U
قابلیت
credential
U
قابلیت
solubility
U
قابلیت حل
solvability
U
قابلیت حل
competence
U
قابلیت
qualification
U
قابلیت
skill
U
قابلیت
capability
U
قابلیت
contemptibility
U
قابلیت
combinability
U
قابلیت ترکیب
maneuverability
U
قابلیت مانور
meltability
U
قابلیت گداختن
serializability
U
قابلیت تسلسل
conviviality
U
قابلیت امیزش
variability
U
قابلیت تنظیم
serviceability
U
قابلیت استفاده
motor ability
U
قابلیت حرکت
serviceability
U
قابلیت تعمیر
severability
U
قابلیت سواشدن
severability
U
قابلیت تقسیم
acceptability
U
قابلیت قبول
resectability
U
قابلیت برش
tactility
U
قابلیت لمس
swivelling feature
U
قابلیت نوسان
capability
U
صلاحیت قابلیت
machinability
U
قابلیت تراش
survivability
U
قابلیت باززیستی
dependable
U
قابلیت اطمینان
magnetic susceptibility
U
قابلیت مغناطیسی
malleability
U
قابلیت انعطاف
suability
U
قابلیت تعقیب
stretchability
U
قابلیت بسط
stickability
U
قابلیت محافظت
stickability
U
قابلیت مقاومت
solubility
U
قابلیت انحلال
manageability
U
قابلیت اداره
moveability
U
قابلیت حرکت
navigability
U
قابلیت کشتیرانی
potability
U
قابلیت حمل
practicableness
U
قابلیت عبور
predicability
U
قابلیت اسناد
renewability
U
قابلیت تجدید
reliableness
U
قابلیت اعتماد
pregnability
U
قابلیت تسخیر
elasticity
U
قابلیت ارتجاعی
elasticity
U
قابلیت ارتجاع
presentability
U
قابلیت ارائه
preventability
U
قابلیت جلوگیری
reflectance
U
قابلیت انعکاس
readability
U
قابلیت خواندن
punishability
U
قابلیت مجازات
disability
U
عدم قابلیت
disabilities
U
عدم قابلیت
potability
U
قابلیت شرب
repeatability
U
قابلیت تکرار
opposability
U
قابلیت تقابل
vendibility
U
قابلیت فروش
accessibility
U
قابلیت وصول
salability
U
قابلیت فروش
efficiency
U
قابلیت کاردانی
retractility
U
قابلیت انقباض
reproducibility
U
قابلیت تکثیر
penetrability
U
قابلیت نفوذ
perceptibility
U
قابلیت درک
permeability
U
قابلیت تراوایی
pliability
U
قابلیت خمیدگی
portability
U
قابلیت ترابری
portability
U
قابلیت حمل
portability
U
قابلیت انتقال
quench aging property
U
قابلیت بهسازی
expandability
U
قابلیت انبساط
edibility
U
قابلیت خوردن
audibility
U
قابلیت استماع
divisibility
U
قابلیت تقسیم
distensibility
U
قابلیت انبساط
dissolubility
U
قابلیت انحلال
dis qualified
U
فاقد قابلیت
digestibility
U
قابلیت هضم
destructibility
U
قابلیت انهدام
dependability
U
قابلیت اطمینان
dependability
U
قابلیت اعتماد
attainability
U
قابلیت حصول
combustibility
U
قابلیت سوزش
alterability
U
قابلیت تغییر
excitability
U
قابلیت تحریک
exchangeability
U
قابلیت معاوضه
appealability
U
قابلیت استیناف
applicability
U
قابلیت اجراء
approachability
U
قابلیت تقرب
erodibility
U
قابلیت فرسایش
erectility
U
قابلیت نعوظ
emissivity
U
قابلیت انتشار
emissivity
U
قابلیت نشر
brushability
U
قابلیت رنگرزی
calculability
U
قابلیت شمارش
communicability
U
قابلیت ارتباط
conversableness
U
قابلیت معاشرت
compactibility
U
قابلیت تراکم
comparableness
U
قابلیت مقایسه
comprehensibility
U
قابلیت درک
compressibility
U
قابلیت فشردگی
computability
U
قابلیت محاسبه
conceivability
U
قابلیت تصور
conductibility
U
قابلیت هدایت
conductivity
U
قابلیت هدایت
convertibility
U
قابلیت تبدیل
castability
U
قابلیت ریزش
pourability
U
قابلیت ریزش
culpability
U
قابلیت مجازات
changeableness
U
قابلیت تغییریاتبدیل
corruptibility
U
قابلیت فساد
coagulability
U
قابلیت انعقاد
combustibility
U
قابلیت اشتعال
combustiblity
U
قابلیت احتراق
combustiblity
U
قابلیت انفجار
combustiblity
U
قابلیت تراکم
interpretability
U
قابلیت توجیه
ignitibility
U
قابلیت احتراق
ignitability
U
قابلیت احتراق
ignitability
U
قابلیت اشتعال
comparability
U
قابلیت قیاس
resilience
U
قابلیت ارتجاع
hardenability
U
قابلیت سختی
habitableness
U
قابلیت سکونت
habitability
U
قابلیت سکنی
ground visibility
U
قابلیت دیدزمینی
visibility
U
قابلیت رویت
adaptability
U
قابلیت انطباق
interpretability
U
قابلیت تفسیر
interchangeability
U
قابلیت تعویض
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com