English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
derived field U فیلد مشتق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
KSAM U ساختار فایل که به داده امکانی دستیابی توسط فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
key ساختار فایلی که امکان دستیابی داده با استفاده از فیلد کلید یا محتوای فیلد کلید میدهد
fields U فیلد
field U فیلد
fielded U فیلد
chain field U فیلد اتصال
control field U فیلد کنترل
data field U فیلد داده ها
field name U نام فیلد
field privilege U امتیاز فیلد
repeating field U فیلد مکرر
field template U الگوی فیلد
field template U قالب فیلد
card field U فیلد کارت
calculated field U فیلد محاسبه
field definition U تعریف فیلد
sort field U فیلد مرتب سازی
field U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
fielded U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
lengths U تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
explicit reference U خص مثل فیلد یا دگمهای با نام یکتا
fields U تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
length U تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
fielding U ترتیب محل دهی فیلد در یک رکورد و فایل
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
constants U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
knowledge U دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
constant U فیلد داده که همواره همان تعداد حروف را دارد
field U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
addressing U دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
fields U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
fielded U مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
derivative U مشتق
anti derivative U ضد مشتق
derivatives U مشتق
offshoot U مشتق
parasyntetic U مشتق
formant U مشتق
paronym U مشتق
paronymous U مشتق
offshoots U مشتق
delimit U فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimit U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimited U فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
delimited U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
members U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimits U فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
member U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
delimits U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimiting U فایل دادهای که هر فیلد آن با یک حرف خاص جدا شده است
delimiting U فایلی که موضوع یا فیلد داده با کاما جدا شده اند
silicic U مشتق از سیلیس
parasyntetic U مشتق و مرکب
second derivative U مشتق دوم
spiritous U مشتق ازالکل
to d. itself U مشتق شدن
diphyletic U مشتق از دو نیا
autologous U مشتق از خود
differentiator U مشتق گیر
calcic U مشتق ازاهک
parial derivative U مشتق جزئی
formative U کلمه مشتق
derives U مشتق شده از
differentiating U مشتق گرفتن
differentiates U مشتق گرفتن
differentiate U مشتق گرفتن
deriving U مشتق کردن
deriving U مشتق شده از
differentiation U مشتق گیری
derives U مشتق کردن
branch U مشتق شدن
derivation U مشتق گیری
derivations U مشتق گیری
derive U مشتق کردن
denominator U مشتق کننده
denominators U مشتق کننده
derive U مشتق شده از
differential equations U معادلات مشتق
branches U مشتق شدن
immediate U دستیابی سریع به داده چرا که در فیلد آدرس دستور قرار دارد
patronymic U مشتق از نام پدر
romanesque U مشتق از زبان لاتین
partial derivative U مشتق پاره ای [ریاضی]
Y' U مشتق ایگرگ [ریاضی]
adscititious U مشتق از عامل خارجی
partial derivative U مشتق جزیی [ریاضی]
derived demand U تقاضای مشتق شده
Y prime U مشتق ایگرگ [ریاضی]
analysis U مشتق وتابع اولیه
deverbative U مشتق شده از فعل
second derivative U مشتق مرتبه دوم
minor sort key U یک فیلد داده که منبع دومی ازتمایزات را که به وسیله انهارکوردها مرتب می شوندفراهم میکند
derive U نتیجه گرفتن مشتق شدن
deverbative U بصورت مشتق استعمال شده
differentiable function U تابع مشتق پذیر [ریاضی]
derives U نتیجه گرفتن مشتق شدن
matronymic U اسم مشتق ازطرف مادر
deriving U نتیجه گرفتن مشتق شدن
differential equation U معادله متغیر مشتق چیزی
tartarous U دردی شکل مشتق از درده شراب
thallium U عنصر فلزی مشتق از الومینیوم بعلامت TI
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
phonrtic drill U مشتق تلفظ ازروی صدای حروف
potash U کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب
chains U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
kiosk U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
kiosks U مشتق از> کوشک فارسی <کلاه فرنگی
denominative U مشتق ازاسم یاصفت موجب تسمیه
embryonic membrane U ساختمانی که ازتخم رسیده مشتق میشود
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
acro U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانیAkro- یاAkr- که بمعنی
acaro U کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
aceto U پیشوندی است مشتق ازکلمهء لاتین acetum که به معنی
epithelioma U غده خوش خیم و یا بدخیم مشتق از بافت مخاطی
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
checked U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checks U مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
four address instruction U دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
rhythm-and-blues U نام نوعی موسیقی مردمی امریکایی که ریتم تند دارد و از آن مشتق شده
pl/m U زبان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از pl/1 برای استفاده در ریزپردازنده ها
relational database U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
relational database management system U پایگاه دادهای که تمام موضوعات ان بهم مربوطند.دادهای که فیلد مربوطه را جستجو میکند بدست می آید
major sort key U یک فیلد حاوی اطلاعات که توسط ان اکثر اقلام داده هامی توانند تشخیص داده شده و مرتب شوند
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregates U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
hash U تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
flags U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
flag U 1-روش نشان دادن انتهای فیلد یا یک چیز مخصوص در پایگاه داده ها. 2-روش گزارش دادن وضعیت ثبات پس از یک عمل ریاضی یا منط قی
accumulation U [مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
hash U سیستم کدگذاری مشتق شده از کد ASCII که شماره کدها برای سه حرف اول افزوده می شوند تا عدد جدیدی برای کد hash بدست اید
absolute system of units سیستم واحد ها که در آن کمترین تعداد واحد یا یکه بعنوان واحد های اصلی انتخاب شده و سایر واحدها از آنها مشتق شوند
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com